رتبه های تک رقمی کنکور۹۸
-
به آنجا رسیدند نه اینکه از آغاز آنجا بودند...
-
میشه بلند شد
راه افتاد
خسته شد ولی ادامه داد
چشاتو بدوز به اون انتها
بازم خسته ای ولی استراحت نمیخوای
استراحت کار یه مرد نیست
مرد باش و حتی وقتی خسته ای از رینگ خارج نشو
مهم نیست چقد خسته ای
وایسا و تمومش کن
بعد هرجا خواستی بری برو -
سلام دوست خوبم.
امروز یه روز عالیه برای بدست آوردن رویاهات..
یادت نره خواستن اراده کردنه.. وگرنه خیلی هاخیلی چیزا میخوان
موفقیت مدیریت لحظه های الانته که داره سپری میشه...
شایدواقعیت این باشه که جایگاه فعلیت به حدواندازه ی هدفت نباشه،
(اما) تومیتونی حقیقت وسرنوشت زندگیت رو خوش رقم بزنی.بلند شو...به تماام بهونه هات مجال نده که ذره ای مانع حرکت وپیشرفتت بشن.
هرموفقیتی باید ازگام اول شروع شه
یادمه که سال دوم دبیرستان بودم.حول و حوش ماه آذربود فکرکنم..
زنگ فیزیک.زنگ کابوس من بود.دبیرمربوطه میومد و درس میداد وتمرین پای تخته حل میکرد..همه انگار ازحرکات سرواشاره هاوجوابایی که حین تدریس معلم میدادند معلوم بود که قشنگ مطلبو میگیرن.ولی من بااین وجود نمیدونستم فیزیک ینی چی؟؟؟شک کردم بهشونگفتم شاید همش بازیه تاازدست سوالای یهویی دبیرحین تدریس خیالشون راحت باشه..گفتم توی آزمونی که قراره هفته ی بعدبرگزاربشه معلوم میشه که چن چندن..ولی بااین وجود من همیشه زنگای فیزیک یواشکی به خاطراینکه فیزیک حالیم نبودگریه میکردم...
حتی یبارم حین اینکه داشتم فکر میکردم تمرین پای تخته چی چی شده؟ من کیم؟اینجاکجاست؟ یهو معلم گفت شمابیاتمرین بعدی!!ولی من پای تخته هم؛همکلاسیاو معلم هم
بله...!!وبازهم گریه و..هفته ی بعدشد.آزمون داشتیم.من کمی خونده بودم ولی طبق معمول صفرکلوین بودم توفیزیکبرگه هاتصحیح شد.ومن پایین ترین نمره ی کلاس شدم.(8).دیگه معلم سرکلاس حتی به سوالای درسی حین تدریس همم جواب نمیدادو محال نمیکرد.
یروزداشتم تاریخ توی سررسیدرو نگاه میکردم که یهوچشمم خورد به سخن یه بزرگی.(موفقیت وخواستن واقعی مثل خط کشیدن رو سیمانه).درسته من میخواستم یادبگیرمش ونمرم خوب شه.ولی فقط صرفا میخواستم و120%توانم رو نمیذاشتم.انگاری خیلی حرفه روم تاثیرگذاشته بود.رفتم یه کتاب کمک آموزشی گرفتم.گفتم دیگه مخ من سخت ترازسیمان نیس که..آهسته وپیوسته هرروزپیش میرفتم..هرروزپیشرفت.باخودم عهدکرده بودم که جواب دندان شکنی به تمام اون مسخره کردنای بقیه سرکلاس بدم.دیگه فیزیک شده بودتمام زندگیم..لحظه شماری میکردم که زنگ فیزیک بشه
نمره هام روزبروز پیشرفت میکرد تاحدی که رفع اشکال بقیه میکردموحل سوالای کتاب درسی و..
پایان ترم هم تنهاکسی که 20شد من بودم..انگاری جواب دندان شکنی داده بودم.من فقط خودمو باورکردم وبه اون حرفه ایمان اوردم ک هیچچ کاری نشدنداره.اون 1جمله بعداون روزسرلوحه ی زندگیم وموفقیتام شد.هرسوالی که حل میکردم توهردرسی انگاریه خط رواون سیمانه میکشیدم ایناروفقط واسه این گفتم که خودتونو باورداشته باشین.هدف هاتونو..اون مسیروجاده ای که قراره به هدفتون برسونه روهرروزبارها مرورکنین.بخداموفقیت دریک قدمی ماست.ولی همین که میخوایم قدم بعدی روبرداریم تسلیم میشیم وپاپس میکشیم..
باتلاش وپشتکار هرروز ومداوم میشه به هررررررچیزی رسید.
(بیرون زتونیست آنچه درعالم هست. ازخود بطلب هرآنچه خواهی ک تویی) (هیچ موفقیتی اتفاقی نیست..)(هرموفقیتی بهایی داره)
(هرتجارتی سرمایه گذاری میخواد...هرچقدبیشترسرمایه پاش بزاری[وقت وانرژی و...]سود کلانی بهت میده)
حرفام خیلی طولانی شد..امیدوارم که ارزش وقت گذاشتن وخوندتون روداشته باشه
حضرت علی(ع) میفرمایند:هرکس که(نهایت)تلاش خودرا برای بدست اوردن چیزی صرف کندبه آن خواهدرسید.
یاعلی -
ما تو این تاپیک میایم ادعامون نمیشه ها
سال دیگه یقه مونو نگیرین
همگی بهترین خودتون باشین الهیپ.ن: Unique 7 دمت گرم رفیق(:
-
@mohaddese-p-o-i در رتبه های تک رقمی کنکور۹۸ گفته است:
revival
ولی الان من نابودماول کتاب مهروماه گفته ما توی یکسال ۳۲حرف رو یادگرفتم کلاس اول!!!پست پایینِ پست شما، ی جمله توش بود؛
خواستن و موفقیت مثل خط کشیدن رو سیمانه!
همه چی اگ از راه درست بخواد به هدف برسه،تدریجی باید انجام بگیره،یشبه نمیشه کنکور قبول شد،خداروشکر ۸ ماه وقت کمی نیست،متناسب با ظرفیتی ک دارید برنامه بریزید،و آروم آروم زیادش کنید...
گفتید نفرات اول رو برنامشون رو میبینم دیونه میشم!!!
من تا حالا کسی رو ندیدم ک مثلا مسابقه وزنه برداری جهانی رو بببینه بعد شب بگه خب این تونست منم میتونم،الان این وزنه رو میزنم...حتی اگ بخوادم این کارو کنه چنان آسیبی میبنه ک... ولی با تمرین و تدریجی میشه!
ایناییم ک الان میبنید طرف ۱۲ساعت۱۵ ساعت درس خونده،خب تمرین داشته تلاش داشته،پدرش دراومده تا رسوندش ب این مرحله،ما هم میتونیم اما مثل اون وزنه بردارس...پس این مقایسه اشتباس.
اما با تمرین و...میشه بهشون رسید و ازشون جلو زد.
به قول پست بالاترش؛به اینجا رسیدند نه اینک از اول اینجا بودند! -
توصیه م به همه ی خواهر برادرهای عزیز اینه که به هدف فقط واسه برنامه ریزی و تلاش فک کنید
و درگیر رتبه نشید
خود آقای قلم چی هم میگفتن از من میپرسن چطور رتبه شم و من میگم به رتبه شدن فک نکنید تا رتبه شید!
قانون ظریفیه که رهاش کن تا به دستش بیاری
یکم از بالا نگاه کنید
به دنیا نیومدیم که رتبه برتر شیم یا ...
ماجرا چیز دیگریست...
الهی همگی عاقبت به خیر شیم
و من الله توفیق -
Revival@
میشه لطف کنید به بنده پیام بدین ؟ !
ممنون میشم واقعا ..! -
Revival@
میشه لطف کنید به بنده پیام بدین ؟ !
ممنون میشم واقعا ..! -
ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آبهای اطراف ژاپن سال هاست که ماهی تازه ندارند. بنابراین برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند.
ماهی گیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می کردند به همان میزان برای بازگشت زمان بیشتری لازم بود. اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را نمی پسندیدند.
برای حل این مسئله، شرکت های ماهی گیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند. آنها ماهی ها را گرفته و روی دریا منجمد می کردند. فریزرها این امکان را برای قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.
اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند.
بنابراین شرکتهای ماهیگیری مخزنهایی را در قایقها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می کردند. ماهی ها پس از کمی تقلا آرام می شدند و حرکت نمی کردند. آنها خسته و بی رمق، اما زنده بودند.
متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. زیرا ماهیها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند.
پس شرکتهای ماهیگیری باید این مسئله را بگونه ای حل می کردند.
آنها چطور می توانستند ماهی تازه بگیرند؟
اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید، چه پیشنهادی می دادید؟
رون هوبارد در اوایل سالهای ۱۹۵۰دریافت:
" بشر تنها در مواجهه با محیط چالش انگیز به صورت غریبی پیشرفت می کند "برای نگه داشتن ماهی تازه شرکتهای ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایقها استفاده می کنند اما حالا آنها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می اندازند.
کوسه چندتائی از ماهی ها را می خورد اما بیشتر ماهیها با وضعیتی بسیار سرزنده به مقصد می رسند، زیرا برای فرار از کوسه تلاش می کنند.
منافع و مزیتهای رقابت:
شما هر چه با هوش تر، مصرتر و با کفایت تر باشید از حل یک مسئله بیشتر لذت می برید. اگر به اندازه کافی مبارزه کنید و اگر به طور پیوسته در چالشها پیروز شوید، خوشبخت و خوشحال خواهید بود.
گاهی وقتها کوسه ها برای پیشرفت و توسعه لازمند.توصیه :
به جای دوری کردن از مشکلات به میان آنها شیرجه بزنید. از بازی لذت ببرید.
اگر مشکلات و تلاشهایتان بیش از حد بزرگ و بیشمار هستند تسلیم نشوید، ضعف شما را خسته می کند، به جای آن مشکل را تشخیص دهید.
"اگر به اهدافتان دست یافتید، اهداف بزرگتری را برای خود تعیین کنید"