Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
الان کم کم شبکه نمایش اسبهای یوسف رو ازش میگیره میده به آی فیلم اونا بدن به مختار که اماده بشه واسه محرم، بعد دوباره از مختار میگیرن میبرن شبکه نمایش که بدن به جومونگ
خانمه خیلی وقت بود رفته بود بازار وقتی اومد به شوهرش گفت یه زنگی می زدی حالمو می پرسیدی.
شوهرش اس ام اس های بانکو نشونش داد و گفت: پیامای سلامتیت دائم میومد
مشاور ضد افسردگی فقط بابام میگم هیچکی دوسم نداره :(( میگه خوب تو هم هیچکیو دوست نداشته باش :|
این دوبار زدن رو عکس که تو اینستاگرام واسه لایک هست رو ما از قدیم تو قبرستون داشتیم و دوبار میزدیم رو سنگ قبر که نوتیفیکیشن فاتحه بره براش
یادتونه سر کلاس تند تند بچه هارو میشمردیم که ببینیم کدوم پاراگراف از درس نوبت ما میشه که بخونیم بعد اونو کلی تمرین میکردیم :)))
اﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺳﻢ ﻫﺎﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﻧﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺑﺎﺭﺍﻧﻪ !!" ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺣﺎﻻ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﺭﺍﻧﻪ؟
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﻋﺸﻮﻩ ﮔﻔﺖ : ﺁﺧﻪ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﻟﺪﻡ ﻫﻮﺍ ﺑﺎﺭﻭﻧﯽ ﺑﻮﺩ..!!!! ﯾﻬﻮ يه پسره ﺍﺯ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﮔﻔﺖ : ﺷﺎﻧﺲ ﺁﻭﺭﺩﯼ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﻣﯿﺸﺪﯼ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ
داستان آب خونه ما اینجوریه که تو حموم داد میزنم مااامان آب رو ببند میگه آب باز نیست ذلیل شده
یهو فشار آب دو برابر میشههه
مرا ببخش مادر این دنیا ارزش لگد زدن به شکمت را نداشت
حالا درسته با کفگیر و شلنگ جبران کردی ولی خب واقعا این اون دنیایی که فکرش میکردم نبود
مسئول ایستگاه نذری خیابونمون یه سماور تمام استیل پر از آبجوش و یه قوری چای با یه نامه فرستاد برام گفت
تا آخر محرم و صفر نبینمت فقط
عزیزان امشب همگی نذرى خونه ما دعوتین. اینم آدرس:
خيابان オススメの二重まぶた美.
نرسیده به 本物の二重になりたい人に
پلاک 本物
نیایید بخدا ناراحت میشم منتظرما..
sandiiii
آغاز هر پایانی یعنی پایان هر آغازی که انتهایش ابتدای شروع اول است در مسیر شروع آغاز بی پایان
منم هیچی نفهمیدم... ولی احساس کردم خیلی باکلاسه گفتم براتون بفرستم
حالا به نظرتون بندازمش گردن دکتر شریعتی بیشتر لایک میخوره یا حسین پناهی؟ :hand:
ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎﻫﺎﯼ ﻣﺤﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺳﯿﻢ؛ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﺎﻣﺎﻧﺎ ﺍﺯ ﭼﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻢ ﺑﻪ ﭼﯽ ﮔﺮﻡ ﮐﻨﻢ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺩﯾﺸﺐ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﯼ ﺑﺸﻘﺎﺏ ﻏﺬﺍ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺟﻠﻮﻡ ﺷﺒﯿﻪ ﻗﯿﻤﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﺰﻩ ﻗﺮﻣﻪ ﺳﺒﺰﯼ ﻣﯿﺪﺍﺩ. ﻭﺳﻄﺎﺵ ﻣﺮﻍ ﺑﻮﺩ. ﺗﻬﺶ هم شله زرد داشت
مادرم انقد با وایتکس خونه رو ضدعفونی کرده که هر نفسی که میکشم میکروبای تنم سه بار میگن:
یا قاضی الحاجات