شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
البته یه بنده خدایی عاقبت به خیری رو اینجوری تعریف میکرد.
می گفت روز قیامت ازم میپرسند
نماز می خوندی؟ میگم «خیر»
روزه می گرفتی؟ میگم خیر
حج رفتی؟ «خیر»
خمس و زکات چی؟ بازم میگم «خیر»
خلاصه پاکِ پاک میرم پیش خدا.
از فرشته ها میپرسم آخرش چی؟ منو بهشت میبرید؟
اونام با لبخند میگند: «خیر»
و اونجاس که من عاقبت به «خیر» میشم -
دختره داشت از خیابان رد می شد،
دید مردم یه جا جمع شدند. فهمید تصادف شده
برای اینکه از ماجرا سر در بیاره با صدایی بلند گفت: برید کنار برید کنار من همسرشم
وقتی مردم راه را باز می کنن می بیند وسط جاده یک الاغ افتاده و مرده -
sandiiii هرهر هر رودم روت اینا چیه ملت زوری میخدن به اینا
-
دوتا گوجه میخورن به هم میشن رب گوجه