روزی یک معلم در کلاس ریاضی شروع به نوشتن بر روی تختهسیاه کرد :
9 × 1 = 7
9 × 2 = 18
9 × 3 = 27
9 × 4 = 36
9 × 5 = 45
9 × 6 = 54
• وقتی کارش تمام شد به دانشآموزان نگاه کرد آنها دیگر نتوانستند جلوی خود را بگیرند و شروع به خندیدن کردند
معلم پاسخ داد :
• من میدانم که چرا میخندید اما باید بگویم که معادله اول را عمدا اشتباه نوشتم تا درسی بسیار مهم به شما بدهم
همانطور که میبینید من 5 معادله را درست نوشتم
اما شما به آنها هیچ اهمیتی ندادید
همه شما فقط به خاطر آن یک اشتباه به من خندیدید و من را قضاوت کردید
• دنیا همیشه به خاطر موفقیتها و کارهای خوبتان از شما قدردانی نمیکند اما در مقابل یک اشتباه سریع با شما برخورد خواهد کرد
در همین حین یکی از دانش آموزان با شرمساری از جایش برخواست
و خطاب به معلم گفت :
استاد زیپ شلوارت باز بود ، واس همین خندیدیم
وگرنه مهم نبود که پای تخته چی نوشتی.