آلاخونه

Zahra.tg
خسته نباشی
مرسی عسلم
اوهوم؛)

پرستو بابایی اوهوم

فروغ همیشه با تمام صورتش می‌خندید. انگار که خنده‌اش موج بر می‌داشت و حلقه حلقه در تمام چهره‌اش پخش می‌شد. خنده او به انسان سرایت می‌کرد و از ته دل، صمیمانه و شادمانه می‌خندید. همان‌گونه که وقتی گریه می‌کرد از ته دل و با تمام صورتش می‌گریست. او واقعا در آئینه گریه می‌کرد. آن شعر "تمام روز در آئینه گریه می‌کردم"، خیال و یا رویای شاعرانه نبود، واقعیت داشت. من چندبار شاهد گریه های معصومانه‌اش بودم. او آئینه‌اش را به دست می‌گرفت، دور اطاق می‌گشت و در حالی که به آئینه نگاه می‌کرد به شدت می‌گریست. تعداد اندکی از دوستانش از ته دل او خبر داشتند، فروغ انسانی صمیمی، درستکار، بامحبت و فداکار بود. از نامردمی‌ها، از نیش و کنایه‌ها، از تهمت و افتراهای ناروا به سختی دل‌آزرده می‌شد و رنج می‌برد و خود را سرگشته و بی‌پناه حس می‌کرد و در این احوال بود که زخم عمیقی که از نبود و ندیدن پسرش در دل داشت، سر، باز می‌کرد و به درد می‌آمد.
:)))))))))))))

ادای دین به فروغ فرخزاد (قصه فروغ) - جلال خسروشاهی

Zahra.tg
شکر که خوبی
به و به و به شروع شده ترم جدید؟
منم سلامتی... دورانِ پسا انتخاب رشته و پیشا نتایج رو دارم می گذرونم

خدایا شکرت برا رسیدن پاییز

پرستو بابایی سلام(:

هبیج حییححح

Zahra.tg من خوبم تو چطوری؟ چه خبر؟ خوبه همه چی؟

Neoo..
بالم لب کامان محافظ لب های شما
مشکلاتو نه... ولی حداقل به لبات کمک می کنه=)

مبینا که این چند روز تبریزه
ملیکا هم الان از میدون ساعت استوری گذاشته
من؟ هیچی دیگه منم قرار بود امروز برم که کنکل شد:)
هییی خداااا اگه امروز می رفتم می تونستیم کلی با مبینا یا شاااااید حتی ملیکا بریم خوش بگذرونیم
دیگه کی قراره همچین فرصتی پیش بیاد؟
لعنت بهت وبینار لعنت بهت که مزاحم من شدی.

mr.vinyzo خواهش می کنم

با یه پیام ساده این شکلی تند پریدن آخه؟
عجیبه به خدا
بیشتر از اینم ادامه نمی دم.

هیچم ناجور نیست

______
پیشنهادتو که باید بندازی تو صندوق پیشنهادات و انتقادات... من کاری نمی تونم بکنم:)

وا! نه تو رو خدا بیا طوری باشه

______
"طوری نیست" ؟!

Zahra.tg سلام به روی ماهت

Ramos9248 قوی بود

______ سریالِ طنزِ حال خوب کن دیدن، آدمو بچه و بی‌ عقل می کنه:)؟
بیخیال بابا:))))))