آلاخونه

مگه میشه از جهاد گفت و از حاج عماد نگفت؟!
مرد پیروزی های بزرگ ببین که چه شاهکاری کردی،بعد از رفتن تو هم جهاد،هم حاج مصطفی،هم حاج حسین،هم حاج قاسم و حالا هم علی محمد یونس اومدن پیشت!!
تعجبی نداره که جهاد هم شهید شد،کسی که پدری مثل حاج عماد داره اگه شهید نشه عجیبه!
اما تا کی باید اشک چشمان ما خشک نشه؟حاج عماد دوریت سخته...
#رضوان

دیباچه 2-همایون شجریان.mp3
موسیقی اصیل ایرانی

اذن لصلاة الفجر فإن الصبح لأت
بشنوید صدای اذان می آید!!!
به اذان رسیدیم!!!
فقط کافی است نمازی بخوانیم تا به صبح برسیم!!!
از شب سیاه تنها به اندازه فاصله اذان تا طلوع مانده!!!
وای اگر خواب بمانیم!!!
اذان بگو...

مگر از تو زیبا تر هم هست؟
#رضوان

آقای موقاری:همون چیزی که یه دبیر زیست باید باشه،آدم باحال

دل!
عجیب آفریده ای است!
عامل سقوط و عروج!
اما مگر از دل آشفته چیزی آید برون؟

همچنان در پی اوییم،به خیالمان صالح او بود،اما عشق!امانش نداد!
از تمام سختی های این چند سال اخیر خوشحالم چرا که" هٰذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ"راست گفت و این همان وعده الهی ست!
اما ترس همیشه همراه بوده!نکند یک وقت...جایی...من هم...!نه خیالش هم آزار دهنده است! اینکه روزی پای من هم در یکی از این فتنه ها بلغزد!!!!ووواااایییی!نکند لغزیده باشد!!!نکند دیروز... نکند امروز...نکند حالا...
نکند روزی من هم از منافذ الک پایین بیافتم و کیست به جز تو که دوباره دستانم را بگیردو باز مرا برگرداند!
عمریست خود را در عشق تو غرقه دانستیم اما...آخرش چه شد؟فهمیدیم که ای داد ما کجا و عشق والا کجا؟ما کجا و عماد و قاسم کجا؟
دیگر امروز دلم گرفته،با اینکه میدانم آمدن ذخیره ای که برای روز سختیمان کنار گذاشته ای نزدیک است،با اینکه میدام پایان ظالمان نزدیک است،اما دلم گرفته!شاید از دوری یارانی چون حاج عماد،آن ماه تابان،یا شاید از دوری حاج قاسم،همان هایی که خورشید برقی از نگین انگشتریشان بود،یا شاد از دوری منجی،که کلمات در وصفش ناتوان اند،اما نه از دوری تو دلم گرفته،از این که ت به من نزدیکی،آنقدر که باید بگویم:
اَرِنی کسی بگوید که تو را ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه "تَرَی" چه "لن ترانی"
اما چگونه میتوان نگفت؟با اینکه بار ها دیدمت!اما این هوس از سر من نمی افتد!
پس تمام دلتنگی های ما را با آمدن همان منجی برطرف گردان،شاید که از دلتنگی ما کاسته شود.
Bio