آلاخونه

آدمک فکر نمی کنم بارزیت ناقص باشه چون هموگلوبین یا سالمه یا معیوب نیمه معیوب که نمی تونه باشه.این طور نیست؟ استدلالم برای هم توان بودن سالم ها همونی که توی سوالم گفتم چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه.

آدمک اینا توضیحات استاد من هست که باعث شده یه سوالاتی برام پیش بیاد.
دگره بودن یعنی دو ژن که جایگاه ژنی یکسانی دارند!
کم خونی داسی شکل ناشی از جهش ژنی در ژن رمز کننده هموگلوبینه!
ژن های رمز کننده هموگلوبین طبیعی روی جفت فام تن 11 قرار داره.
حرف s اول حرف sickle به معنای داسی هست. a اول حرف adult به معنای بالغ هست.
خب با این حساب و با توجه به اینکه در کتاب قرارداد بستیم که دگره ی بارز رو با حرف بزرگ و دگره نهفته رو با حرف کوچک نشون بدیم چرا اینجا این کار رو نمی کنیم؟
این رابطه ی بارز نهفتگی مال قبل از جهشه یا بعد جهش؟
اگه مال بعد جهش هست آیا درست نیست بگیم این دگره های طبیعیش نسبت به هم هم توان بودن و به خاطر همینه که در افراد ناخالص از هر دو ژن سالم و معیوب رونویسی میشه؟

آدمک نه اتفاقا مفید بودو یه نتیجه گیری کلی داشتم از شما ممنونم.

آدمک ببخشید یه سوال داشتم ازتون دلیل خاصی داره که با وجود اینکه گروه ها رو منشن می کنم تاپیکم نه بازدید می خوره و نه کسی جواب میده؟
و یکی هم اگه وقت دارین این سوالات رو هم یه نگاهی بندازین.

آیا کانال های نشتی اختصاصی هستند؟یعنی از کانال نشتی پتاسیمی فقط پتاسیم و از کانال نشتی سدیمی فقط سدیم عبور می کند؟
روابط بین دگره های بیماری کم خونی داسی شکل از چه نوع است؟
آیا یاخته های گیاهی هم کلسترول دارند؟ منظورم در غشا نیست کلا.
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @تجربیا @دانش-آموزان-آلاء

آدمک خیلی ممنونم از توضیحاتتون و وقتی که گذاشتین

آدمک با این اوصاف می تونیم بگیم مشابها ماکروفاژ هم چون مونوسیت تمایز یافته است پس میشه گفت مونوسیته؟ درست متوجه شدم؟

آدمک ببخشید اینقدر سوالم طولانی شد خسته تون کردم.فقط اگه ممکنه این جمله رو هم توضیح بدین چون من از این جمله این طور برداشت کرده بودم که گیرنده ها بعد از تمایز دیگه یاخته ی عصبی نیستند.چرا گفته نیزاگر گیرنده ها هم یاخته های عصبی هستند.نباید می گفت انواعی از یاخته های عصبی از جمله فلان و بهمان؟

آدمک نه به خدا چی کار دارم ریز بشم توی تست داده بودن
فقط دارینه گیرنده های شیمیایی در موی حسی روی پای مگس قرار دارد.
یه چیزیم متوجه نشدم الان گیرنده رو عصبی در نظر می گیرید؟

آدمک یعنی می گید گیرنده ها هم یاخته ی عصبی هستند؟ چون تی کتاب در خصوص یکی از گیرنده ها یادمه نوشته بوده گیرنده های مخروطی و استوانه ای و نیز یاخته های عصبی و گیرنده ها رو از یاخته های عصبی تمییز داداه بود.

آدمک پس یعنی یاخته ی عصبی ای که به گیرنده ی بویایی تمایز یافته به طور کامل تمایز پیدا نکرده و(آسه ش تمایز پیدا نکرده) آسه ش همچنان عصبیه!

آدمک من از دو تا استاد پرسیدم یکی شون حرف شما رو زدن و یکی دیگه گفتن چون این یاخته ها تمایز یافتن دیگه ویژگی های قبلی رو نخواهند داشت و چون گیرنده ساختار هایی داره که شبیه آسه و دارینه است نمی شه گفت اینا آسه و دارینه هستند.یه ضرب المثل هم زدن و گفتن هر گردی گردو نیست.توی اینترنت سرچ کردم بعضی دارینه و آسه نوشته بودن و بعضی چیزایی دیگه و ولی چون توی کتاب چیزی پیدا نرکدم موندم اگر در تستی امتحانی از واژه دارینه و آسه برای این رشته های استفاده کردن درست بگیرم یا غلط!

آدمک یعنی بعد از تمایز هم یاخته ی عصبی در نظر بگیریم؟
و آیا جایی هست که صریحا در کتاب این رشته ها رو تحت عنوان دارینه و آسه مشخص کرده باشه؟
و باز از توضیحات شما این طور برداشت کردم که یه یاخته بعد از تمایز هم ویژگی های قبلی خودش رو می تونه حفظ کنه؟
و باز این معنی رو می ده که آسه یا دارینه مختص یاخته های عصبی نیست درسته؟

آدمک Sachli میشه لطفا نظرتون رو بگید.

11ec2512e54710
من اون کسی که در گاما جواب شما رو داده نیستم اون دوست منه سوال شما اینجا دیدم جوابشو نمی دونستم ازش پرسیدم گفت اینو تازگیا جواب دادم کجا دیدی گفتم توی آلاخونه.بعد توصیه هایش رو منتقل کردم.ولی خوشحالم که براتون مفید بوده.

دبیر ما گفته برخی از موادی که نقش ناقل عصبی رو ایفا می کنن اگر وارد خون بشن می تونن نقش هورمون رو داشته باشن.یعنی یک ماده می تونه هم هورمون باشه و هم ناقل عصبی بستگی به محل ترشحش داره.چیزیم که به عنوان خوناب میشناسیم ترکیبی مشابه مایع بین یاخته ای داره و دقیقا یکسان نیستن.در نتیجه یک ناقل برای اینکه نقش ناقل رو داشته باشه نمی تونه از خوناب عبور کنه. اگه ایرادی درحرفام بود دوستان لطفا اصلاح کنید.

@تجربیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403
@دانش-آموزان-آلاء

با توجه به اینکه یه گیرنده یا خود یاخته است یا بخشی از آن.اگر گیرنده ای رو داشته باشیم که خود یاخته باشه مثلا یاخته ی عصبی تمایز یافته رشته های متصل به اون که قبلا آسه و دارینه ی یاخته ی عصبی بودن آیا باز بهشون آسه یا دارینه می گیم و اگر خیر می تونیم بهشوم بگیم رشته ی عصبی؟