این چیست
که چون دلهره افتاده به جانم؟
حال همه خوب است مَن اما نگرانم
#فاضل_نظری
این چیست
که چون دلهره افتاده به جانم؟
حال همه خوب است مَن اما نگرانم
#فاضل_نظری
دل بریدن یعنی
یکی با احتیاط و نظم
بی کم و کاست
دلش را بِبُرد ببرد
دل کندن اما کمی فرق دارد
طرف مثلا غلفتی می کَند اما
به خودت می آیی می بینی
یا کمی از تو به آن چسبیده ،
رفته.
یا تکه هایی از او هنوز
روی تو جا مانده
انصاف نیست
قول را تو بدهی
و مردانه ماندن را
بگذاری پای من...
برای هیچ متعصبی دلیل نیاور!
با او مجادله نکن!
او جبهه می گیرد
کسیکه جبهه گرفت
دیگر فکر آموختن نیست؛
بلکه فکر پیروزیست.
تغییر دست خود شخص است؛
نه دیگران.
بگذار او خودش کنجکاو شود
و عقایدش را نقد کند.
تنها به او دو کلمه بیاموز:
«شک کن»
این آغاز تغییر است...
#وینستون_چرچیل
زندگی مانند دوچرخه سواریست
به جلو حرکت نکردن
برابر است با زمین خوردن...
حرکت کن خیلیا منتظر زمین افتادنت هستن!
به كسى ندارم الفت
ز جهانيان مگر تو
اگرم تو هم برانى
سَـرِ بى كسى سلامت
#سعدى
دانى كه آرزوى تو
تنهاست در دلم...؟!
هوشنگ ابتهاج
آذر همان دختر عاشق سر به هواست
که بین
عشق پاییز و زمستان
بلاتکلیف میسوزد
گاهی با گرمای پاییز
گاهی با سوز زمستان
تو را شبیه شب دوست دارم!
یکنواخت، یکرنگ
بی صدا، تنها
و البته بی پایان، بی پایان ...
من آن نیم که حلال از حرام نشناسم
شراب با تو حلالست و آب بی تو حرام
#سعدی
هنر میخواد
وقتی حالت بدههه
وانمود کنی خوبی،
و چیزی نشده. (:
تَرک ما کردی برو هم صحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش...
#وحشی_بافقی
دیده را فایده آن است که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را
#سعدی
هر چند که رند کوچه و بازاریم
ای خواجه مپندار که بیمقداریم
سری که به آصف سلیمان دادند
داریم، ولی به هرکسی نسپاریم
#شیخ_بهایی
دل نخواهم
جان نخواهم
آن ِمن کو آن ِمن؟
مولانا
دل قطره قطره شد
تا عشق شد
تا يار شد..
روزگاری شد و کس مرد رهِ عشق نديد
حاليا چشم جهانی نگران من و توست ...
هوشنگ ابتهاج
میدونی وقتی داشتم بزرگ میشدم بابام من رو چی صدا میزد ؟
پنج و نود و هشت سنت !!
اگه تمام مواد شیمیایی بدن انسان رو خالص کنن و بریزن توی شیشه و بخوان بفروشن همین قدر می ارزه . . .
میگفت اگه هر روز درس نخونم و پیشرفت نکنم همین قدر می ارزم
پنج و نود و هشت . . .
#کلاین_بام / انجمن شاعران مرده
فراموش میشوم ؛
راحت تر از ردپایی بر برف
که زیر برفی تازه دفن میشود !
راحت تر از خاطره عطر گیجی در هوا که
با رهگذری تازه از کنارت رد میشود ،
و راحت تر از آنکه فکر کنی
فراموش میشوم...
دلتنگی
رودخانه ای ست
که به هیچ دریایی
نمیریزد