هر که در عاشقی قدم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
او چه داند که چیست حالت عشق
که بر او عشق، تیر غم نزده است
خاقانی
هر که در عاشقی قدم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است
او چه داند که چیست حالت عشق
که بر او عشق، تیر غم نزده است
خاقانی
آسمان ِ آبی 164.به گزینه داره اونم 4 هستش
دگر از درد تنهایی، به جانم یار میباید
دگر تلخ است کامم، شربت دیدار میباید
ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح
نصیحت گوش کردن را دل هشیار میباید
مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی
که میگفتم: علاج این دل بیمار میباید
بهائی بارها ورزید عشق، اما جنونش را
نمیبایست زنجیری، ولی این بار میباید
شیخ بهایی
آسمان ِ آبی من مشاور کانون بهم میگفت اگه دو گزینه ذو رد کردی یعی کن تست رو بزنی بهش گفتم من سه گزینه رو رد میکنم هنو مطمن نیستم_#شانسم نداریم
اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشکِ آن شب لبخندِ عشقم بود
احمد شاملو
@صنم78 بجا منم بخور
@نازی-79 یا رب مددی کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیم
آسمان ِ آبی خیلی راحت هستش
marzyeh78 تــــا کشتــــــه ی وادی محبت نشــــوی
سر رشته ی عا شقی به دستت ندهند
آسمان ِ آبی نگا چجوری عکس راه حلمو برات بفرستم????
marzyeh78 شال قرمز سر نکن من را هوایی تر نکن
گاو ها با رنگ قرمز زود قاطی میکنند
آسمان ِ آبی فک کنم کلا روش رو اشتب رفتی
marzyeh78 هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
كین همه گفتند و آخــر نیست این افسـانـه را
آسمان ِ آبی نگا دادا جمع کا و یو میشه E
marzyeh78 دیده از اشك و دل از داغ ولب از آه پر است
عشق در هــر گــذری رنگ دگـــر می ریزد
hamed1379999 از طرفیE=1/2mvکه اون وی ،وی ماکسیمم به توان دو هستش
marzyeh78 در عشق جـــان سپاران ماننــد مــا هزاران
هستند ولیک چون تو در خواب هم ندیـدیم
Eکه میشه یک تنها مجهولتم vماکسیممه
marzyeh78 نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد
حسن لرزیـد که صاحب نظری پیــــدا شد
آسمان ِ آبی خوب مومن ای رو اشب محاسبه کردی