آلاخونه

‏غمگین‌ترین مصرع؟
بعد از تو هیچ در دل سعدی گذر نکرد.

دیدی گفتم قلبی نداری...

من همانم که اگر مستم تویی در ساغرم...

هر بد که ز گردشِ زمن می‌آید
سبحان الله نصیب من می‌آید
این گریه‌ی من نه بهر بیمست و امید
بر خویشتنم گریستن می‌آید

بشكاف دو صد سينه و بردار قياسى
بنگر كه به جز من دل صدپاره كه دارد؟

ما را دل از كشاكش دنيا شكسته است
اين كشتی از تلاطم دريا شكسته است

تنها ننالم از غم ايام و جور يار
باشد مرا دلی كه ز صد جا شكسته است

نمی‌توانستم دیگر نمی‌توانستم
صدای پایم از انکار راه بر میخاست
و یأسم از صبوری روحم وسیعتر شده بود
و آن بهار، و آن وهم سبز رنگ
که بر دریچه گذر داشت، با دلم می‌گفت:
"نگاه کن
تو هیچگاه پیش نرفتی
تو فرو رفتی"

چه حسرتیست بر دلم که از تمام بودنت نبودنت به من رسیده :).

خودم که حس میکنم این زندگی نیست...

زندگی همین حساییه که من تجربه میکنم یا چی؟

بگو که هستی...

مرا اَز دوشِ منْ بَردار اِمشب!

Erfan Tahmasbi - Emshab (320).mp3

nazanin.mirzai

عهد بستی آنچه بین ماست ابدیست؛
یادم رفت که بپرسم آیا عشق را می‌گویی،
یا رنج را!


Anzw 18 اااا درست شد خداروشکر، خوش اومدی 🥰.

شانس واقعا ندارم.

جهانیان پی رسوایی هم‌اند تمام
خدا کند که نپرسد کسی ز حال کسی