سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:

ماریا جلیلی
دیدگاهها
-
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﺭﻭﺱ
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻮﺳﻨﯽ ﻧﻤﯿﮕﻦ ﺑﻮﺱ
ﺩﯾﮕﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﮐﻮﻧﮕﻮ ﻧﻤﯿﺸﻢ -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
درک من از ریاضی -
خاطره بازییبااااااااااااااااااار
5 سالم بود توی یه شهرک زندگی میکردیم
داداش دومم 8 سال از من بزرگتره
هرموقع میخواس بره بازی کنه منم بهش آویزون میشدم که باهات بیام چون مامانم اجازه نمیداد تنها برم فکر میکرد گم میشم :|
ولی بچه ی خوبی بودم وقتی میرفتم تو شهرک با دوستای خودم بازی میکردم
مامانم همیشه میگفت وقتی میای خونه قبلش برو دنبال داداشت اونم بیار (وگرنه داداشم تا 10 شب هم خونه نمیومد:| )
خب محوطه واسه من خیلیییییی بزرگ بود هر کوچه ای که میرفتم باید کلی راه میرفتم و میگشتم :|
پسرا هم یه جا بازی نمیکردن کعیا میرفتن تو پارک شهرک فوتبال بازی میکردن
یا توی حیاط های خونه ها یا کوچه بودن قایم موشک بازی میکردن
حالا ما دخترا واسه بازی هممون توی یه کوچه بودیم:|
خلاصه این که من یه روز هرچی گشتم داداشمو پیدا نکردم (غروب که اومد فهمیدم با دوستاش رفته بودن بیرون شهرک :| )
از گشتن خسته شده بودم رفتم برم خونه،دیدم یکی از دوستاش کنار خیابون نشسته (این دوستش ازش بزرگتر بود و تقریبا 17 سالش بود )
گفتم سلام داداش منو ندیدی؟گفت عع چرا یه لحظه وایسا جیبامو بگردم شاید اینجا باشه :|
منم باور کرده بودم که وقتی هیچ جا نیست ممکنه توی جیبای اون باشه
مثل احمقا ایستاده بودم که داداشمو از جیباش در بیاره :|
تک تک جیباشو که نگاه میکرد داداشم هم صدا میزد
بعد میگف عع اینجا نیس عع اینجا هم نیس همه رو که گشت گفت نه تو جیبام نیست نمیدونم کجا رفته
منم ناراحت ازش تشکر کردم رفتم خونه
یه بار دیگه هم این اتفاق افتاد و دوباره ازش پرسیدم کجاست گف وایسا جیبامو بگردم منم منتظر شدم بگرده
دیدم پیدا نمیکنه گفتم من ببینم شاید تو خوب نگشتیاونم نشست قدش به من برسه گفت بیا بگرد :|
وقتی رفتم خونه به مامانم گفتم اه من خسته شدم
همه جا رو گشتم نبود
حتی تو جیبای بهنام هم نبود :|
واااای فقط باید قیافه ی مامانمو میدیدی اون لحظه
هیچی دیگه مامانم برام توضیح داد که داداش به اون نره خری تو جیبای بهنام جا نمیشه -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمزنه به شوهرش میگه:
چرا قبل از ازدواج نگفتی اینقد فقیر و بی چیزی؟
مرد میگه: من که بهت گفتم تو دنیا غیر از تو هیچی ندارم
ولی تو خوشحال بودی و می خندیدی :| -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمافسر جلوی ماشینم رو گرفته میگه نسبتت با خانوم؟
میگم: کدوم خانوم؟
میگه: همونی که شیک کردی داری میری دنبالش!
پلیس پیشگیری :| -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمبچه بودم از بابام پرسیدم
وقتی یه بچه بدنیا میاد از کجا میفهمن پسره یا دختر؟
سکوت خاصی حکم فرما شد
بابام گفت صبر میکنن اگه موهاش بلند شد
میفهمن دختره اگه نشد پسره ! -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمیه روز یه پسره به دوستم میگه:خانوم شماره بدم؟
دوستم میگه:نه عزیزم قربونت مرسی ممنون خداحافظ !
مطمئنا اگه چیزی تعارف میکردن انقد تشکر نمیکرد!!!!!!
-
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمیکى دیگه از عجایب زبانِ فارسى:
“طرف گناه داره” با “طرف گناهى نداره”
از نظرِ بارِ معنایى یکى هستن ! -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم- یه بوس بده
- ایش ، خیلی خوشم میاد ازت :|
-
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمتو تا کسی نشسته بودیم
یارو داشت سیگار میکشید
بهش گفتم :
هیچ میدونی ۳۰ درصد ضررش به تو میرسه ۷۰ درصدش به من؟
گفت : خب بیا تو بکش
تا حالا اینقدر قانع نشده بودم :| -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمدقت کردید عروس دریایی داریم ولی دوماد دریایی نداریم؟
یعنی بی شوهری تو عمق دریا هم موج میزنه ! -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمزنگ ادبیات بود،پرسش داشتیم،آخرین پرسش ، بخش تمرین بود که یه سوالش
میگفت:هشت کلمه ی مهم از متن درس بیابید و با هرکدام جمله بسازید.نوبت که به من
رسید گفتم:با کمال الملک جمله میسازم.معلم گفت باشه.حالا سوتی منو داشته
باش.گفتم:کمال الملک شاعر دوره ی قاجار بود.بعد همه یک صدا داد زدن:کمال
الملک؟؟!!شاعر؟؟!!منم هول شدم و گفتم:نه!خیلی مهربان بود!
همه حتی معلم،با هم زدن زیر خنده!
وای خدایا یادش بخیر -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــماز شرایط مشهور شدن فقط
«وی در خانوادهای فقیر دیده به جهان گشود» ش رو دارم ! -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمیه بارم یه لباس داشتم رفتم با دستهای خودم آتیشش زدم،
اومدم به مامانم گفتم مامان اون لباس سفیده رو ندیدی؟
اومد پیداش کرد، گفت بیا بگیر تو کمد بود ذلیل مرده
مگه کوری -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمدیشب بابام ازم پرسید گوشیتو فارسی کردی؟
من گفتم : نه نبردم فارسیش کنم چون باید Root بشه !
یهو مامانبزرگم کاملا جدی گفت : خب بده یکی ببره که روش بشه!
هیچی دیگه تا صبح خودمو کوبیدم تو در و دیوار تا شاید روم بشه! -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمما بچه بودیم یه جور با جدیت آب داغ تو حموم می شستنمون که
هر جای دیگه دنیا این اتفاق می افتاد
سازمان ملل اونو جنایت جنگی محسوب میکرد ! -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمرفیقم میگه بین۲راهی گیر کردم، میگم منم همینطور،مشکلت چیه؟
میگه نمیدونم۲میلیاردمو خونه بخرم یا نه تو چی؟
گفتم میرم زیر پتو گرمه برش میدارم سرده :| -
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــمیادتونه سر کلاس تند تند بچه هارو میشمردیم که
ببینیم کدوم پاراگراف از درس نوبت ما میشه که
بخونیم بعد اونو کلی تمرین میکردیم :))) -
نتایج اولیه کنکور ۱۴۰۱ آلایی ها@M-an سلام خانم مدیر مهربون حالت خوبه؟
شاید منو بشناسی از بچه های تجربی آلا بودم
یه مدتم همیار عربی بودم ولی چون نمیتونستم بیام مجازی از گروه همیار ها خارج شدم
امسال کنکور انسانی دادم فقط 10 ماه فرصت داشتم درس های 3 سال انسانی رو برای اولین بار بخونم
متاسفانه بجز عربی نتونستم از بقیه درس های آلا استفاده کنم
امسال یک سری مشکلات هم پیش اومد در خانواده
اما من خیلی تلاش کردم که بمونم پای چیزی که میخواستم
ولی وقتی نتیجه رو دیدم خیلی گریه کردم چون دلم میخواست با توجه به تلاشم حداقل سه رقمی بشم
رتبم شد 1358 منطقه دو :)))
آرزوم بود بتونم فرهنگیان قبول شم استانم مازندرانه و متاسفانه با این رتبه برای مصاحبه دعوت نمیکنن
اینم رفت جزو آرزوهای قشنگی که نمیشه بهش رسید
به همه ی بچه هایی که رتبه هاشون خوب شده تبریک میگم
امیدوارم تو همه ی مراحل زندگیشون مثل کنکورشون موفق باشن