کاش بودی تا باهم تمومش کنیم (:
البته که تو سر قولت نموندی و آخرین باری که حرف زدیم گفتی تمومش کردی..
Negin_M
دیدگاهها
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶ -
هرچی تودلته بریز بیرون۶دلم نمیخواد شیملس تموم بشه. به تک تک کاراکترهاش وابسته شدم و باهاشون زندگی کردم.
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶داره بیشتر از ده روز میشه که Shameless رو ندیدم و روی فصل ۱۰ گیر کرده.
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶مانهواکا Night Song این هفته رفته استراحت و چپتر جدید نداریم.
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶ما در دلتنگی دستی نداشتیم
و در فاصلهای که داشتیم
هزار دست داشتیم!
سلام بر تو که حقیقتاً دلتنگ توام
و سلام بر من برای آنکه دلتنگم.من خطاب به همه دوستایی که کمتر حرف میزنیم یا اصلا حرف نمیزنیم:
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶تو کتاب تهوع یجاش میگه: دلم میخواد بروم جایی که واقعاً جای خودم باشم. آنجا که با من جور در بیاید؛ ولی هیچ جا جای من نیست. من زیادیام.
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶ولی جدی دیگه هیچ آهنگی توی پلیلیستم نیست که من رو یاد یک خاطره، احساس و یا فرد نندازه.
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶دلم برای کانال تنگ شده.
کاش هنوز هم داشتمش (: -
هرچی تودلته بریز بیرون۶یادمه وقتی کانال داشتم همیشه به این فکر میکردم اگه این آهنگی که الان میذارم یکی رو اذیت کرد و یاد یکی دیگه انداختش چی؟!
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶دیشب بود که پرتقال من رو تو کانالش گذاشت و من بغضم گرفت.
دلم تنگه پرتقال من (: -
هرچی تودلته بریز بیرون۶ده روز دیگه میشه یه سال یا به عبارتی همون ۳۶۵ روز.
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶دلم برای حرف زدن ساده باهات تنگ شده.
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶آخرین باری که انقدر حرف زدم رو یادم نیست.
با خودم؟ فکر کنم تو My Diary قبلی بود.
با کسی دیگه؟ این رو دیگه واقعا یادم نیست. -
هرچی تودلته بریز بیرون۶بهراد آریا داره با پیانو بگذر ز من عارف رو میزنه و من اینجا برای بار سوم دوباره پخشش میکنم.
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶ولی چه کنم؟ مجبورم یکی با پشت دست بزنم تو دهن احساسم و سرکوبش کنم.
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶احساس عقب موندن دارم؛ عقب موندن از زمان، آدمها، فرصت ها و بدتر از همه، خودم.
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶خلاصه که آره.
امیدوارم به اینجا دیگه تعلق داشته باشم.
جداً امیدوارم چون اگه اینجا هم جای من نباشه دیگه نمیدونم باید چیکار کنم (: -
هرچی تودلته بریز بیرون۶ولی الان و در این لحظه خوشحالم که آخر قصه رسیدم یجایی تا بگم دیدی تونستم (((:
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶بیخیال نمیشه از همش بگم.
یعنی بلد نیستم بگم. هنوز هم خوب نمیتونم حرف بزنم.
هرچی بگم باز هم از قلم خودم راضی نیستم و حس میکنم در حق چیزایی که بهم گذشته کم لطفی کردم (: -
هرچی تودلته بریز بیرون۶بگذریم از این بازه،
بعدش که رسیدیم به تداخل امتحانای ترمیم و امتحانای پایانترم.
آخ آخ اونجا بود که اولین شب بیدار موندنم برای امتحان شیمی رو تجربه کردم.