سلام آلاییهای عزیز
ایام شهادت امام عزیزمون رو بهتون تسلیت میگم.
این تلنگر یه تلنگر دلیه...
دیروز با قطار داشتیم بر میگشتیم، دیدید دیگه قطار تاخیر نداره و سفر دقیقی به حساب میاد؛ اما قطار ما دو ساعت و نیم تاخیر پیدا کرد. ریل شکسته بود و همهی چهار تا قطار منتظر بودن. صدای کلی جمعیت بلند شده بود و غوغایی به پا بود. آدمای اونجا تحمل دو ساعت و نیم انتظار رو نداشتن و کلی غر میزدن این در حالی بود که از اولش اعلام کرده بودن دو ساعت و نیم تاخیر داره.
این تاخیر و انتظار روی همه چیز اثر گذاشته بود. از شلوغی و رفت و آمدای زیاد و دعوا و داد و بیداد بگیر تا مشکلات غذایی و...
اون وسطا یه چیز قشنگی دیدم. یه خانومی زیر لب مدام میگفت: اللهم عجل لویک الفرج یا امَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ یک دفعه به خودم اومدم دیدم راست میگه.
این یه انتظار کوچیک بود با مدت زمان معلوم همچین غوغایی شده بود؛ چطور انتظار داریم با این تاخیر و انتظار و دوری از اماممون که حتی مدت زمانشم معلوم نیست انتظار داریم غوغایی پر عظمت رو در هر ثانیه و هر لحظه از زندگیمون حس نکنیم؟! چطور انتظار داریم زندگی روز مرهمون تحت تاثیر این انتظار و دوری قرار نگیره؟! چطور مایی که طاقت انتظار دوساعت و نیمه رو نداریم الان بیشتر از هزار ساله که این انتظار و دوری و غیبت رو تحمل میکنیم؟! چطور ممکنه بتونیم خوب و خوش زندگی کنیم وقتی توی غربت آوارهایم؟! چرا هر لحظه ذکر ته دلمون اللهم عجل لولیک الفرج نیست؟!
کلاهمون رو قاضی کنیم. به صاحب همین ماه رومون میشه بگیم عزادار پسر زهرای اطهریم(سلام الله علیها) در حالی که ماحصل تمام این عزاداریامون نشده ظهور آقا. فرق ما و آدمای زمان شمر و یزدی که ندای هل من آقا رو شنیدن و روزمرگی رو ادامه دادن یا دل به دنیا بستن چیه؟!
دعا کنید که دعا کردن ته دل خودش قدم بزرگیه...
[یا ارحم الراحمین، عجل لولیک الفرج ]
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دوازدهم
@یازدهم
@دهم
@تجربیا
@انسانیا
@ریاضیا
@ادمین
@همیار
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@خیرین-کوچک-دریا-دل
@گرامریست-های-آلاء
@دانش-آموزان-آلاء
@المپیادیا
@بچه-های-تجربی-راه-ابریشم
@بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم