آلاخونه

جالب ترین راهنمایی اطرافیان، وقتی دنبال چیزی میگردی:

فکر کن ببین کجا گذاشتی

‏مادربزرگ من ميشينه فيلم تكراريو نگاه ميكنه بعد به بازیگرا راهنمایی میده

اونشب به يوسف ميگفت: زن نگير چند وقت ديگه زليخا قشنگ ميشه همونو بگير

ﺑﻪ دوستم ﻣﯿﮕم ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺑﺎ ﺣﺮﻓﺎﻡ ﺳﺮﺗﻮ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩﻡ.

ﻣﯿﮕﻪ ﻧﻪ بابا ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺩﺍﺭﯼ منم حواسم جای دیگه بود
اصلا توقع نداشتم این همه همدردی کنه!

یه بار تو یاهو مسنجر با یه دختره آشنا شدم بچه ساری بود

واسه دیدنش رفتم شمال، نزدیکای آمل بابام‌ زنگ زد گفت
پسرم من عذاب وجدان گرفتم، نرو من بودم

تولد بچه همسايمونه، دى جى و آتيش بازى و نورافشانى دارن

اون وقت من بچه بودم تو تولدم هركى برف شادى ميزد سريع مى دويدم زيرش وايميستادم كه حروم نشه
ازون ور بابام میگفت بخور همین شامته

معلم تاریخم از نرده‌ بون افتاده بود
رفتم ملاقاتش گفتم چرا سقوط کردین؟!
گفت خوشگذرونی خودم ، دسیسه‌ی همسرم ،
وابستگی به عوامل خارجی

خانه ام آتش گرفتست
آتشی جانسوز
هر طرف می سوزد این آتش
پرده ها و فرش ها را
تارشان با پود
من به هر سو می دوم گریان
در لهیب آتش پر دود
وز میان خنده هایم تلخ
و خروش گریه ام ناشاد
از درون خسته سوزان
می کنم فریاد ، ای فریاد
فریاد - محمدرضا شجریان

• چند سال پیش وقتی این تصنیف رو شنیدم
  اون حسِ موندگار و بیاد ماندنیش غیرقابل توصیفِ:)
  روحشون شاد

• ||

• چقد حالم خوب شد با انگیزه هاتMAHAk

خاطرات را به دست باد میدهم..
تا آنها هم مثل من پرواز را بیاموزند
و سرمست از پروازی عاشقانه
ولی صد حیف که باد زود مسافرانش را پیاده میکند و مسافران بیچاره ..
سقوطی عاشقانه را تجربه میکنند
سقوطی همراه با درد ، انزجار و بیزاری از همه
بیزاری از همه ی مردم شهر
مردمانی که فقط صورتکی بیش نیستند
مردمانی که در نهایت چشانت را جستجو میکنند
تا غمی بیابند..
تا اشتباهی در دفتر سرنوشتت پیدا کنند تا همانجا روی احساس و همه چیزت
با خودکار قرمز بی رحم خط بکشند و نمره ی صفر بدهند
آنگاه..
تو هرروز به دفترت مینگری و گریه میکنی
حتی اگر صد صفحه هم که بگذرد باز توی آدمیزاد برمیگردی و گذشته ات را شخم میزنی
و پابه پای آن گریه..
و یکروز میبینی که به صفحه ی آخر دفترت رسیده ای و میپنداری که فرصت تمام!
همانجا دفتر تقدیرت را پاره میکنی ..آن هم بخاطر یک صفحه..!
و دریغ از آنکه شاید..
دفتر تقدیر جلد دوم هم داشته باشد..!

ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻧﻮ ﺩﺯﺩ ﺑُﺮﺩ...

ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻧﺪﻥ ﻭ ﯾﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮﺵ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﻣﺎﺭﻭ ﺣﻼﻝ ﮐﻦ

ﯾﻪ ﺑﻠﯿﻂ ﻣﺸﻬﺪﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ

ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﻣﺸﻬﺪ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﯾﺪ ﺧﻮﻧﺸﻮ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﻥ

ﺍﯾﺮﺍﻧﻪ …شوخی نیست که

%(#ff5a19)[پاییز] یک شعر است
یک شعر بی مانند
زیباتر و بهتر از آنچه می خوانند..!

پ.ن: سقف ایستگاه اتوبوس

امــلت چیست؟
مناسب ترین غذا برای حذف گوجه های گندیده از یخچال‌

من ش‍ــبم
تو م‍ــاه من
بر آسمان بی من مرو..
دانش-آموزان-آلاء

سرجلسه امتحان یه آقا بغل دستم نشسته بود
منم داشتم بهش توضیح میدادم که چجوری تقلب کنه

اونم فقط گوش میداد امتحان که شروع شد پاشد ورقه ها رو پخش کرد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

تو زندگیِ هممون
یه "انسان‌هایی" هستن
که وقتی خوردی زمین
نمیتونستی کاری انجام بدی
تنها بودی..️
ناامید شدی و
میخواستی از همه‌چی دست بکشی..
مث یه روزنه‌ی نور تو شبای تاریک ،
مثِ بارون واسه گلی که داره پژمرده میشه ،
امید بخشید به زندگی ، لااقل برای من :).
%(#7f7fff)[آلــاء] برای من همون اپیزودِ فراموش نشدنیِ
که همیشه به یادش هستم و
هرکاری برای جاودانه شدنش انجام میدم
ممنون از بودنتون
بخاطر اینکه اینقد خوب هستین که بدون چشم داشتی
اینهمه خستگی رو تحمل میکنید
خسته نباشید بخاطرِ زحماتتون
%(#000980)[ اجرتون با حضرتِ فاطمه]