آلاخونه

@fatemeh_banoo ماشاا... رفته رفته داره زیادتر میشه اعضا

sahar69 عجب

صبح بخیر من تو دفترم جدول و کشیدمو و برنامه ریزی هفتگی میکنم و از روی اون درس میخونم

@fatemeh_banoo شب شمام پر از آرامش باشع
از اون حرف بیل گیتس خیلی خوشم اومد

marzyeh78 انشاا... ک ادامه پیدا کنه از این روزای خوب

marzyeh78 خوش ب حالت

بهترین راه به دست آوردن اعتماد به نفس،انجام کارهایی است که از آن ها می ترسیم

چیزهای خوب سراغ کسانی می آیند که صبر می کنند

اما چیزهای بهتر سراغ کسی می آیند که تلاش می کنند

در دنیا تنها یک چیز وجود دارد که باعث می شود ما به آرزوهایمان دست نیابیم،
ترس از شکست

با عرض تاسف امروز خواب نذاشت خوب درس بخونم.دیشب حدود ۶ ساعت خوابیدم و امروز ظهر هم ۴۵دیقه خوابیدم
ریاضی رو نیم ساعت تمرین حل کردم البته بقیه مونده درحال استراحتم الان
فیزیک ی ربع خوندم ی ساعت مونده هنو
زبان ی ربع(ی ربع دیگه مونده)
شیمی ۲ ساعت و ی ربع
تا ۱۱.۵ هم قراره بخونم ادامه ی درسارو.
درمجموع استراحتم بجز خواب تقریبا ۱.۵ساعت شد

sinarezayee فک کنم جوابش این باشع:همانطور که اغلب موارد بسیاری از مردان جوان است، او به سلامت خود توجه زیادی نمی کند

mriaw کجا برفتی من تازه آمدستم

ساقی منم همینجوریم.روزهای زوج نهایتا پنج و نیم ساعت خودمو بکشم درس میخونم

@M-an قربونت گلم

@fatemeh_banoo گفتین ک ساعت ۹ گزارش بدیم.درسایی ک ۹ب بعد قراره بخونیم رو هم بنویسیم؟؟؟؟

@M-an منم

مرد جوانی از سقراط پرسید راز موفقیت چیست. سقراط به او گفت، "فردا به کنار نهر آب بیا تا راز موفّقیت را به تو بگویم."

صبح فردا مرد جوان مشتاقانه به کنار رود رفت. سقراط از او خواست که به سوی رودخانه او را همراهی کند. جوان با او به راه افتاد.

به لبهء رود رسیدند و به آب زدند و آنقدر پیش رفتند تا آب به زیر چانهء آنها رسید. ناگهان سقراط مرد جوان را گرفت و زیر آب فرو برد. جوان نومیدانه تلاش کرد خود را رها کند، امّا سقراط آنقدر قوی بود که او را نگه دارد.

مرد جوان آنقدر زیر آب ماند که رنگش به کبودی گرایید و بالاخره توانست خود را خلاصی بخشد.همین که به روی آب آمد، اوّل کاری که کرد آن بود که نفسی بس عمیق کشید و هوا را به اعماق ریه فرو فرستاد.

سقراط از او پرسید، "زیر آب که بودی، چه چیز را بیش از همه مشتاق بودی؟" گفت، "هوا."سقراط گفت، "هر زمان که به همین میزان که اشتیاق هوا را داشتی موفقیت را مشتاق بودی، تلاش خواهی کرد که آن را به دست بیاوری؛ راز دیگر ندارد."

خوشبخت باشید،
همان باشید که می خواهید…
اگر دیگران آن را دوست ندارند، بگذارید دوست نداشته باشند!
ولی تو همیشه همانی باش که خودت دوست داری…
یادتان باشد خوشبختی یک انتخاب است، خوشبختی راضی نگه داشتن همه نیست.

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮﺩﺍ ﻧﯿﺴﺖ!
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﺖ…
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺼﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻣﯿﺪ
ﺻﺤﻨﻪ ﻏﻤﻬﺎ ﻧﯿﺴﺖ؛
ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﯽ؟
ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﺑﯿﺠﺎﺳﺖ..
ﻋﺸﻖ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭ
ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ…
ﭘﺎﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﮔﺬﺍﺭ..
ﺭﺍﻫﻬﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﻧﺪ…

امید را از نجاری آموختم،
که مغازه اش سوخت،
ولی او با همان چوب های
سوخته مغازه ذغال فروشی باز کرد