Skip to content

اعتقادی - مذهبی

271 موضوع ها 23.6k دیدگاه‌ها
  • یاعلی ای جان علی❤️

    57
    11 رای ها
    57 دیدگاه‌ها
    821 بازدیدها
    jahad_121J

    Screenshot_۲۰۲۴۰۷۲۲_۱۵۵۹۱۲.jpg

  • قرائت قرآن

    921
    42 رای ها
    921 دیدگاه‌ها
    10k بازدیدها
    AinoorA

    سلام
    وقتتون بخیر🌱
    1000026647.jpg
    1000026648.jpg

  • با امام رضا(ع) حرف بزن

    71
    +0
    17 رای ها
    71 دیدگاه‌ها
    2k بازدیدها
    Hhh HhH

    یا امام رضا جان=..)💚
    شاید نشه امسال بیایم پابوست
    مشکلی نیست
    همینکه سال های قبل این توفیق رو داشتیم بیایم ؛ خودش خیلی خوبه. خدا رو شکرر میکنم بابتش واقعا😇

    میشه آقایی کنید؟ =))))
    بهتر از اینی که هستم باشم ...
    بنده بهتری برای خدا ...
    فرزند بهتری برای مادر و پدرم ... باعث افتخارشون ؛ نه دلیل سرافکندگی و خجالت ... نه عبرت برای دیگرون ... ... ...
    ممنووونم🌹✨️

  • کربُبلا و دگر هیچ...

    439
    36 رای ها
    439 دیدگاه‌ها
    9k بازدیدها
    Hamid.sH

    دیدن نامت تکانم میدهد
    چه وزنی دارد
    چهار حرف ساده

  • اللهم عجل لولیک الفرج

    منتقل شده
    6k
    146 رای ها
    6k دیدگاه‌ها
    51k بازدیدها
    Silver.ekS

    یا مولا
    اگر درگیر روزمرگی ها می‌شویم
    حلالمان کن
    جمعه ها میروند و ما هم غافل از تو
    ببخش ، برای عمری که بدون انتظار تو سپری میکنیم
    یاری کن مدعی عشق تو نباشیم عاشق واقعی باشیم

    اللهم عجل لولیک الفرج 💚

  • شکرگزاری شبانه✨🌙

    82
    32 رای ها
    82 دیدگاه‌ها
    3k بازدیدها
    S

    خدایا شکرت :)))

  • 🌸تفسیر قرآن کریم

    53
    10 رای ها
    53 دیدگاه‌ها
    1k بازدیدها
    jahad_121J

    بسم الله الرحمن الرحيم 🌼

    https://www.aparat.com/v/4g7Ou

    تفسیر آیه 29 سوره بقره توسط حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع آفرینش هستی برای بشر

    🌷
    «29» هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَوى‌ إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ‌

    اوست آن كس كه آنچه در زمين است، همه را براى شما آفريده، سپس به آفرينش آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان، استوار نمود و او بر هر چيزى آگاه است.✨

    🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌹

    جلسه 34
    مدت زمان : 10min:11s
    @دانش-آموزان-آلاء

  • جهاد مغنیه

    4k
    105 رای ها
    4k دیدگاه‌ها
    59k بازدیدها
    jahad.20J

    IMG_۲۰۲۴۰۷۱۶_۰۱۲۹۱۳.jpg
    امشب شهادت نامه ی عشاق امضا میشود:)

  • چله امام حسینی

    113
    17 رای ها
    113 دیدگاه‌ها
    3k بازدیدها
    jahad_121J

    دیروز✅

  • خدا

    134
    35 رای ها
    134 دیدگاه‌ها
    4k بازدیدها
    ZnbsZ

    ممکنه که ناامید شده باشی
    اما خداوند از تو نا امید نخواهد شد
    خدا همیشه کنار توست
    نزدیکتر از نفس
    نزدیکتر از رگ گردن
    هیچکس نمیدونه راز دلت رو
    اما خدا میدونه و داره شرایط رو برات مهیا میکنه
    او کنار تو ایستاده است
    تا تو را بلند کند
    و قدم هایت را هدایت کند
    بلند شو
    و مشکلاتت را کنار بزن....

  • ♡شهدا♡

    825
    50 رای ها
    825 دیدگاه‌ها
    13k بازدیدها
    زهرا بنده خدا 2ز

    ساعت ۷ صبح
    رفتم اتاق همکلاسیم
    من: امروز کلاس داریم دیگه؟(تایم کلاسا به هم خورده بود نمیدونستم چی به چی شده)
    اون درحالی که داشت اماده میشد: نمیدونم،فک کنم آره،ولی عزای عمومی اعلام کردن
    من:چرا؟.....(نمیخواستم اونی که حدس زدم‌رو بشنوم..)
    اون: هوم‌م‌م‌م...آقای رئیسی....
    فوت شدن
    من:
    زل زده بودم بهش و چند ثانیه فقط نگاش میکردم...
    هم اتاقیاش:خوبی؟
    من: آره خوبم...
    فلانی مطمئنی؟
    اون: آره دیگه...اعلام کردن...
    من: آها،مرسی...
    مانتو رنگ روشنمو عوض کردم و آماده شدیم و رفتم دانشگاه...
    بچه ها تو اتوبوس:
    اکثریت: گناه داشت و این حرفا
    یه عده: به درک(از قیافه‌هاشون این برداشت میشد)
    رفتیم سرکلاس
    استاد حشره شناسی: فلان بیماری ممکنه تو ایرانم اپیدمی بشه
    اتفاقه دیگه
    میفته
    مثل هلیکوپتر که خورد تو کوه😏
    من:😐
    کلاس هماتولوژی:
    استاد: حادثه‌ی ناگوار...
    ما:سکوت...

    اما دوستام!
    حرفایی میزدن که ...
    نه اینکه بگم نباید کسی چیزی بگه...اصلا...
    ولی از آدمی با اون مدل پوشش و ادعا
    انتظار این چیزا رو نداشتم...
    اتفاقا همون روز هم پشت سر هم کلاس داشتیم
    بدون استراحتی که به چشم بیاد...
    مجبور بودم تحملشون کنم...
    برعکس‌.‌..پسرای کلاسمون که کاری به هیچ چیزی ندارن:
    سراینکه چرا اون یکی گفته مرد و نگفت فوت شد بحث داشتن
    اون یکی با مظلومیت: اخه چی بگم؟...همون منظورم بود...(از روی لج‌ نگفت مردن...اصطلاحش همین بود...)
    بعد از آزمایشگاه
    روپوشمو تا زدم و چادرمو برداشتم و از جو دوستام زدم بیرون...بلکه نفس بکشم...
    دوست داشتم تو دانشگاه جیغ بزنم...
    از بودن با آدمایی که ادعا داشتن...
    جوری عصبی بودم که دستام میلرزید(این اتفاق برای من نادره...)
    نمیتونستم صفِ نیم ساعته‌ی سلف رو تحمل کنم...
    بیرون نشستم...
    پیام دادم بچه ها که برا میز تسلیت کمک میخواید؟
    گفتن نه...
    زهرا اومد
    گفتیم بریم سر بزنیم ببینیم کاری ازمون بر میاد کمک کنیم
    تو راه
    اینقد عصبی بودم که اصلا برام مهم نبود کی دورمه و کی از اونجا رد میشه و کی چه جوری نگاه میکنه!
    با صدای بلند اتفاقات رو تعریف میکردم(اینم تو دانشگاه برام قفل بود...)
    با صدای بلند میگفتم میخوام برم پشت اون میز
    هرکی هرچی میخواد بگه بگه! برام مهم نیست!
    رفتیم
    کمک نمیخواستن
    نشستیم رو نیمکتی که همون نزدیکی بود
    محدثه هم اومد
    بازم داشتم غر میزدم
    من: من دیگه سر اون کلاس کوفتی نمیرم
    اگه برمم با این دوستام حرفی ندارم!!!
    میرم با پسرااا
    محدثه: زهرا اروم باش...
    همون موقع پیام تسلیت رو از طرف هیئت دانشجوییمون گذاشتم گروه دانشگاه(کل بچه های دانشگاه هستن)
    زیاد برام مهم نبود که الان چه عکس العملی قراره داشته باشن...(بگذریم از مصلحت طلبیِ مسئول هیئت که به هردلیلی اون پیام رو لایک نکرد...)
    رفتیم سلف
    یه عده زل زده بودن بهم و تمام مسیر رفتنمو نگاه میکردن
    من:؟!
    یکی از دوستای همکلاسیم:😏
    من:☺️
    نمیتونستم اونجا وایسم...
    عصبی بودم...از خودم که با این ادمای پر مدعا میگشتم...
    (از همونایی که گول چادر پوشیدنشونو خورده بودم...
    همونایی که باد هوان و هرجا سود داشته باشه حاضرن..)
    به محدثه گفتم غذامو بگیره ببرم خوابگاه...
    بیرون نشستم و نماینده کلاسمون که از صبح #احترام به عقاید رو جار زده بود:ناهار خوردی؟
    من: گفتم بچه ها بگیرن میبرم خوابگاه
    و سرمو انداختم پایین که دیگه چیزی نگه...
    و حس و حالم از تو چشام خونده نشه...

    شب که اومدم خوابگاه و داشتم برا بچه ها تعریف میکردم
    صدام بغض میشد و میلرزید ولی نمیخواستم گریه کنم...
    نفس عمیق میکشیدم و ادامه میدادم...
    اونا قبلش داشتن زار میزدن...
    کیا؟
    محدثه ای که چادری نیست...
    اون یکی که مدعی نیست...
    یه مدت تحمل همکلاسیام برام سخت بود...
    چون ادعای احترام به عقاید دارن!
    چیزی که این ۲سال بوده
    همیشه احترامِ یک طرفه‌ی من بوده...
    به این نتیجه رسیدم که مجبور نیستم همیشه باهاشون باشم...
    میدونید!
    تمام حرفا و توهینایی که نماینده کلاسمون کرد
    برام قابل هضمه! چون اون خداهم قبول نداره!
    ولی شما چه جوری اینجوری‌اید؟!
    چه جوری اینقد مصلحت طلبید؟!
    شهید سلیمانی رو قبول دارید
    ولی میترسید بگید؟!
    ولی پاش برسه مسخره هم میکنید؟!
    میترسید بقیه چیزی بگن؟
    اینقد مهمه؟...

  • آرامشی از جنس دعا🌿🕊

    52
    13 رای ها
    52 دیدگاه‌ها
    2k بازدیدها
    jahad_121J

    Screenshot_۲۰۲۳۱۰۰۹_۲۱۰۹۱۵.jpg

  • دقایقی با مهدویت(خواهشاً برای یک لحظه)

    20
    20 رای ها
    20 دیدگاه‌ها
    4k بازدیدها
    ساجده نیکوییس

    IMG_20240329_014108_784.jpg

  • ۱۰ پیشنهاد برای شب قدر

    2
    13 رای ها
    2 دیدگاه‌ها
    616 بازدیدها
    jahad_121J

    @دانش-آموزان-آلاء @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 @فارغ-التحصیلان-آلاء

  • مداحی و دعا های ناب موزیکال

    93
    37 رای ها
    93 دیدگاه‌ها
    5k بازدیدها
    jahad_121J

    Mahmood Karimi - New Version Heydar Heydar (128).mp3

    ياعلي 🌹

  • صلوات خاصه‌ی امام علی(ع)

    10
    24 رای ها
    10 دیدگاه‌ها
    971 بازدیدها
    jahad_121J

    Salavate+Khase+Emam+Ali+110.mp3 Screenshot_۲۰۲۴۰۳۱۵_۲۲۲۶۲۹.jpg

    @دانش-آموزان-آلاء

  • اما رضا ✨🤍

    108
    24 رای ها
    108 دیدگاه‌ها
    984 بازدیدها
    AinoorA

    @نویسنده-کوچولو در اما رضا ✨🤍 گفته است:

    Ainoor دمت گرم🥲💙

    🫂❤️

  • ختم دعای نادعلی کبیر

    277
    12 رای ها
    277 دیدگاه‌ها
    3k بازدیدها
    AinoorA

    امیدوارم که به حاجت دلتون رسیده باشین
    ✅️🌱
    @kosar-ab ممنون ازت دختر❤️

  • کرمان تسلیت

    4
    6 رای ها
    4 دیدگاه‌ها
    98 بازدیدها
    Mehrsa 14M

    Fadaei_Hossein128
    غم،نفرت،بغض،کینه....🖤

  • سردار دل ها

    275
    21 رای ها
    275 دیدگاه‌ها
    5k بازدیدها
    ZnbsZ

    IMG_20240104_155753_462.jpg