کافه کتاب
️ (وقتی با خوندن هرکتاب یاد آلا میوفتی)
-
تصور کن در مراسم تدفین خود شرکت کرده ای....
تقریبا همه ی کسانی که در بستر مرگ قرار دارند وقتی بع زندگی گذشتته ی خود نگاه میکنند دوست دارند اولویت هایشان چیزهای دیگری می بود!
شاید تفکر شرکت در مراسم تدفین خود برای
بعضی ها کمی وحشتناک و دلهره آور باشد ولی این فرصت را به شما میدهد،درحالیکه هنوز فرصت داری تغییرات اساسی در زندگی خود بوجود بیاری،نگاهی به زندگی گذشته ی خود بیاندازی....انجام چنین کاری به تو یاد می دهد چه چیزی اولویت زندگی تو باشد و....
کتاب: واسه جزئیات عرق نریز!
در اپلکیشن طاقچه،به صورت صوتی(105 قسمت،دو سه دقیقه ای)میتونید دانلود کنید.
-
سلام دوستان قصد دارم یه کتاب خوب بهتون معرفی کنم
این کتاب خردنامهى مردمان سرخ پوست است؛ مردمانى آگاه به ذات و خرد آدمى بودند. دون میگوئل روئیز، مردى از تبار تولتک ها، بومیانِ آمریکاى مرکزى است که با نگارش این کتاب سعى در انتقال مفاهیم والاى انسانى، از نسلهاى گذشته به نسل حاضر و آینده را دارد.
قاچی از کتاب
اهلی شدن و رویای سرزمین
هر آنچه اکنون در این لحظه می بینید و می شنوید چیزی جز رویا نیست شما در این لحظه دارید رویا می بینید. شما در بیداری دارید رویا می بینید.
رویا دیدن فعالیت مهم و عمده ذهن است و ذهن بیست و چهار ساعت در شبانه روز رویا می بیند . ذهن رویا می بیند هنگامی که مغز خواب است تفاوت در این است که وقتی بیدار است چهارچوبی مادی موجب می شود که اشیا رو به طریق خطی ادراک کنیم ... -
ممنونم از دعوتتون خوشبختم و خرسندم در این جمع کتابخوان وارد شدم با اینکه علاقه ای به کتاب ندارم ولی من هم رفتم یه دامن گل گلی و یه لاک مشکی برای معررفی کتاب خریدم و بعد متوجه شدم گوشی ندارم عکس بگیرم و این عکسو از اینترنت قرض گرفتم علی ای حال به دعوت شما لبیک گفته و همینجوری انگشت اشاره خورد را مانند یک زامبی روی دکمه کیبوردم میکشم تا بتونم این کتاب فوق خفن رو معرفی کنم پس آمادگی معرفی کتابِ ...گروه موزیک....
بله افرین حسنی نگو یه دسته گل باشید کتابی که همگی باهاش خاطره داریم
در زیر برشی از کتاب رو میذارم امیدوارم برید دنبال این کتاب و بخونید
توی ده شلمرود، حسنی تک و تنها بود. حسنی نگو، بلا بگو، تنبل تنبلا بگو، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه و....مطمئنا بعد ها بخاطر این بامزگی هزاران لعنت به خودم میفرستم .
دعوت میکنم از :اقا یا خانوم ِ @fre-que-nce که کتاب معرفی کنند اصلا نمیشناسم کی هستن -
سلام امیدوارم حال همتون مخصوصا بهترین دوست من خوب باشه.مرسی از اقا _MILAD_ بابت دعوتشون.تابی قراره معرفی نم اسمش ...کنت دومونت کریستو...نوشته الکساندر دوما نویسنده مورد علاقه من هست.احتمالا سریالش روهم دیده باشید.کتابی جذاب که نشان دهنده دنیای بی رحم اطراف ماست ک چطوری یه ادم ساده و مهربون رو به منتقمی دلسنگ تبدیل میکنه.
واما سخنان دیدیه دوکوئن عضو اکادمی گنکور:
مونت کریستو بیش از ان ک از نسل عالیجنابان باشد از سلاله زنده ماندگان است.در وراءمرد اشرافی ک برای انتقام دسیسه میچیند باید ملاح جوانی را جستجو کرد ک ب چوب دکل فارائون چسبیده است .با توفان اقیانوس هند جنگیده است. پوست دستش را ب هنگام برافراشتن بادبان پاره کرده است و شاید از تب زرد و اسکورپوت رنج برده است.
مردی که نا امیدی را شناخته. چهارده سال زندان را در شرایطی غیر انسانی از لحاظ جسمی و روحی درسیاهچال تاریک و نفرت انگیز قلعه دیف را تحمل کرده است.
مونت-کریستو پیش ازانکه انتقام جویی خشن باشد عادلی با ظرافت است .همه بزرگی شخصیت او در همین است.این صفات است که از کنت دومونت-کریستو وزین ترین و انسانی ترین اثر الکساندر دوما را ب وجود می اورد.
ی قاچ کتاب:
من جسد مردی بدبختم ک شما اورا در سیاهچال قلعه دیف زنده ب گور کردید.خداوند ب این جسد بیرون امده از گور نقابی از چهره کنت دو مونت-کریستو گذاشت .او را با الماس و طلا پوشاند تافقط امروز شما بتوانید اورا بشناسید. -
روی ماه خداوند را ببوس
سلام حالتون چطوره️
پاییز جان خوب پیش میره؟کتاب روی ماه خداوند را ببوس»، رمانی است در ۲۰ بخش که در سال ۱۳۷۹ در۱۲۰ صفحه توسط انتشارات نشر مرکز به چاپ رسیده و تاکنون بیش از سی بار تجدید چاپ شده است. این کتاب طی سالهای ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ در جشنواره قلم زرین به عنوان بهترین رمان برگزیده شده است.
به نظرم کتاب خوب و ارزشمندی هست(:
بخونید و لذت ببرید️
خلاصه داستان
️
یونس که راوی داستان است برای رساله پایاننامه دکتری فلسفه خود موضوع خودکشی دکتر محسن پارسا و دلایل این حادثه و مرگ خودخواسته را انتخاب کرده و تا آخر داستان برای تکمیل این رساله درگیر حل این معماست. نامزدش ﺳﺎﻳﻪ، ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻱ ﻛﺎﺭﺷﻨﺎﺳﻲ ﺍﺭﺷﺪ ﺍﻟﻬﻴﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ موضوع پایان نامهاش در مورد «مکالمات خداوند و موسی» هست. ﻳﻮﻧﺲ ﻧﻪ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﻣﺬﻫﺒﻲ دیگری ﺩﺍﺷﺖ ﻭلی ﺣﺎﻻ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﻣﺬﻫبیاش ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯﻡ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺩﻳﺮﻭﺯﻡ، ﻓﺮﻕ ﻛﺮﺩﻩ.و اما یک فنجان کتاب
️
این سخت ترین کاریه که کسی می تونه در تمام زندگی اش انجام بده . وای یونس کشتن عشقی به خاطر عشق دیگه خیلی سخته . چرا مرا به اینجا کشوندی ؟ یونس تو حق نداشتی با من این کار رو بکنی . تو حق نداشتی منو عاشق بکنی و بعد همه چیز رو به هم بریزیخب شرکت کنندگان این هفته چالش ما
athenaa
@MaryaM-_-shمارو یک کتاب مهمون کنید لطفا
️
-
موفقیتهای طولانی مدت مثل پختن کیک با استفاده از خمیرمایه هستند. فرآیندهای کند، کسلکننده و طولانی به بهترین نتیجه ختم میشوند. و این موضوع در مورد زندگی شما هم صدق میکند.
فعالیت، صنعت و شور و حرارت در هیچ قرنی در تاریخ مانند قرنی که اکنون در آن به سر میبریم قدر ندیدهاند. مذهب جدید "گسیختن" ما را وادار میکند که مسیر حرفهایمان، شرکتمان و حتی زندگیمان را بارها زیرورو کرده و از نو بسازیم. اکثریت بر این اعتقادند که تنها چنین صورتی میتوانیم در عرصه رقابت باقی بمانیم. بهطور مشابه، آدمهای زیادی فکر میکنند که یک زندگی خوب مجموعهای است از ماجراجوییها، سفرها و نقلمکانها. اما من فکر میکنم که برعکس این حالت درست است. زندگی هر چقدر آرامتر باشد، پربارتر است. برتراند راسل که در دورانی به مراتب آرامتر از حالا زندگی میکرد، نیز با این موضوع موافق بوده است
زندگی آدمهای بزرگ بهجز در لحظه هایی اندک، هیجانانگیز نبوده است. سقراط هرازچندگاهی در یک ضیافت پرزرقوبرق شرکت میجست... اما بیشتر اوقات عمرش را در آرامش همراه با زنتیپی همسرش، میگذراند. عصرها قدم میزد و شاید در طول راه چندتا از دوستانش را ملاقات میکرد. در مورد کانت گفته شده که در تمام عمرش بیش از ده مایل از از کُنیگسبرگ دور نشد. داروین پس از سفرش به دور دنیا، تمام عمر باقیماندهاش را در خانۀ شخصیاش گذراند...کتاب:هنر خوب زیستن
-
اغلبـ شازده کوچولو روخوندیمـ یا حداقلـ اسمش رو شنیدیمـ
منـ تازه چهارمین کتابـ غیر درسی رو تمومـ کردمـ
اما شازده کوچولو رو وقتی راهنمایی بودمـ خوندم
و یادمه اینقدر دوسشـ داشتم ک تو ی دفتر دیگه با خط خودم نوشتمشـ
همیشهـ اولین ها میمونن
مثـ شازده کوچولو؛مثـ تــــو
ی قاچ کتاب:
شازده کوچولو گفتـ: ولی تو گریهـ خواهی کرد!روباه گفتـ: درستـ استـ.
-پسـ حاصلی برای تو ندارد.
-چرا دارد. رنگـ گندمـ زارها...
سپسـ گفتـ:
- برو دوباره گلـ ها را ببینـ. این بار خواهی فهمید که گلـ خودتـ در جهانـ یکتاستـ. بعد برای خداحافظی پیشـ منـ برگرد تا رازی به تو هدیهـ کنمـ.
شازده کوچولو رفتـ و دوباره گلـ ها را دید. به آنها گفتـ:
شما هیچ شباهتی به گلـ من ندارید، شما هنوز هیچـ نیستید. کسی شما را اهلی نکرده استـ و شما هم کسی را اهلی نکرده اید. روباه من هم مثلـ شما بود. روباهی بود شبیه صدهزار روباه دیگر. ولی من او را دوستـ خودمـ کردمـ و حالا او در جهانـ یکتاستـ.
و گلـ ها سختـ شرمنده شدند.
شازده کوچولو باز گفت:
شما زیبایید، ولی جز زیبایی هیچـ ندارید. کسی برای شما نمی میرد. البته گلـ مرا هم رهگذر عادی شبیهـ شما می بیند. ولی او یکـ تنه از همه شما سر استـ، چونـ من فقط او را آبـ دادهام، چون فقط او را زیر حبابـ گذاشتهامـ، چون فقط برای او پناهگاه با تجیز ساختهام، چون فقط برای خاطر او کرمهایش را کشته ام، چون فقط به گِلهگزاری او یا به خودستایی او یا گاهی هم به قهر و سکوتـ او گوشـ دادهام. چون او گلـ من است. -
چقدر دلم تنگ شده بود برات کافه کتاب!
کم کم کرکره هارو بدیم بالارسیدیم آذر دلم نمیاد براتون پست نزارم!!
راهنمای دوست داشتنی بودن به روش آدری هپبورن
«آدری هپبورن» سال هاست از میان ما رفته و مدام محبوب تر می شود چون هر روز بیش از گذشته مشخص می شود جانشینی ندارد.
کتابی که می خوانید اما فقط دربارهی زندگی خانم آدری هپبورن نیست.
ملیسا هلسترن در این کتاب مشهور و پر فروشِ بین المللی اش، کوشیده از میان گفته ها و خاطرات ستارهی "تعطیلی رمی" و "صبحانه در تیفانی"، از سال های تلخ جنگ جهانی تا دوران آرامش در سوئیس، راه و رسم آدری بودن و روش زندگی را بیرون بکشد، در ده فصلِ آکنده از زیبایی، مهربانی، ایمان، سرزندگی و امید. پیچیده شده در همان تصویر آشنایی که از او در خاطر داریم: یک بازیگر، یک خانمِ خانه، یک مادر، یک ستارهی مد، مظهری از زن رشد یافته در شهر های مدرن قرن بیستم، و البته یک عاشق شکلات! خلاصه که کتابی است در این باره: «اگر بزرگ ترین ستارهی دنیا هم باشی، اول باید یاد بگیری قشنگ زندگی کنی!»@دانش-آموزان-آلاء
حال دلتون خوب️
-
سلام
بهمن ماهمون چطوره؟:)
هوای سرد و برفی بهمن دلامون رو گرم کرده یا نه؟:)
امروز براتون ی فنجون کتاب آوردم:)️
لابه لای این دل خستگیها و بی حوصلگی ها ی کتاب خوب حالتو خوب میکنه:)️
هانریش بل رو هممون با عقاید دلقک میشناسیم:)
ولی سیمای زنی در میان جمع به جرعت حتی دلچسب تر و قشنگ تر از عقایده:)اما داستان کتاب درباره ی:
داستان زنی 48 ساله به نام لنی است. شخصیت لنی در جملات نخستین کتاب اینگونه توصیف شده است :«قد او یک متر و هفتاد و یک سانتیمتر و وزن او در حدود شصت و هشت کیلو و هشت صد گرم است؛ یعنی با اختلاف سیصد یا چهارصد گرم، وزن ایدهآل برای چنین قدی. رنگ چشمانش چیزی است بین آبی تند و سیاه. انبوه موهای براق و بلوندش، که کمی به خاکستری میزند و او آنها را به روی شانههایش افشان میکند، به سرش حالتی میدهد که گویی کلاهی طلایی بر تارکش گذاشته باشند. این زن لنی فایفر نام دارد.»نکته جالب این کتاب بودن 125 تا شخصیتی هستن که حول زندگی این زن میگذره:)
یک فنجون کتاب تقدیم شما
️
در آن دوردست من زن و پسری باقی گذاشتهام که اگر پسرم از سد هزاران عواملی که میتواند موجب مرگش شود گذشته باشد باید امروز همین سنی را داشته باشد که شما دارید. لارویک من در 44 نوزده سال داشت، مسلما آنها به سراغش رفتند ولی به کجا فرستادنش؟ بعضی اوقات فکر میکنم، برگردم و در آنجا مهم نیست... از خودم میپرسم آیا لاریسای من هنوز زنده است. لاریسای عزیزی که من در 45، در اولین موقعیتی که به دستم آمد، وقتی برای کندن محل نصب باتریها به جبهه ارفت رفته بودیم، به او خیانت کردم.بعد مرا به کارخانهای متعلق به موسسه کروپ در کونیگزبرگ فرستادند. دوازده ساعت کار در روز و یازده ساعت در شب؛ هر کس هر فرصتی گیرش میآمد، حتی در مستراح میخوابید. خوشا به حال کسی که موفق میشد لانه سگی پیدا کند و در آن دراز بکشد، البته در آن از لحاظ تنگی جا در زحمت بود ولی دست کم تنها بود. بدترین چیز این بود که کسی مریض میشد و یا این احساس را ایجاد میکرد که زیر کار دررو است. زیر کار دروها را تحویل گشتاپو میدادند و مریضها، اگر واقعا دیگر قابل استفاده نبودند، تحویل اردوگاههای مرگ میشدند یا به بیمارستانهایی سپرده میشدند که چیزی از اردوگاههای مرگ کم نداشتند در هر صورت مرگشان حتمی بود. جیره غذایی در این بیمارستانها دو لیتر سوپ آبکی و 25 گرم از معجونی به نام نان بود. این به اصطلاح نان مخلوطی بود از سپوس و کاه و خاک اره له شده؛ پوست گندم و خاک اره گلو را میخراشید و آزار میداد. واقعا نمیشد عنوان غذا به آن داد. قصد این بود که از بیغذایی اسیران مریض را نابود کنند.
- کتاب امروز قدیم میشه به....
گونش️ @sheyda-fkh
️
- کتاب امروز قدیم میشه به....
-
جمعه 14 فوریه
روز%(#ff0000)[عاشقان] کتاب
سلام
حالتون چطوره
خوبین؟ خوشین؟ همه روز های خوب کنار هم جمع شدن:)️
ولنتاین و روز مادر و حالا روز معرفی کتاب️
برای من بهترین هدیه کتابه️
میخوام ی کتاب خیلی خوب بهتون معرفی کنم و بعد هم تقدیمش کنم به اونایی که واقعا دوسشون دارم از جمله خود تو که این پست رو میخونی
️
کتاب شور زندگی
نویسنده: ایروینگ استون
ترجمه: مارینا بنیاتیان
انتشارات: نشانه
تعداد صفحات: ۷۲۵همون طور که از جلد و عکسو اسم کتاب معلومه کتاب درمورد ون گوگ هست
همون نقاش فقیری که برای نامزدش گوشش رو برید و هدیه داد️
و اماااا
زندگینامه ونسان ونگوگ، شاید یکی از تلخترین و ماندگارترین زندگینامههایی باشد که میتوانید در طول زندگی خود بخوانید. یک کتاب تلخ، اما به اعتقاد من بسیار زیبا.
یک فنجان کتاب هدیه امروز من به شما:)
️
– خوب پس نمیشه بیست و پنج فرانک بهم قرض بدین؟ من واقعا به این پول احتیاج دارم! حتی یه تیکه نون بیات هم تو خونه ندارم.
وایسن برووخ با شادمانی دستهایش را بهم مالید و گفت:
– خوبه! خوبه! درست همونی که احتیاج داری! برات عالیه. با این وضع ممکنه بتونی یه نقاش از آب در بیای.
ونسان پشتش را به دیوار تکیه داد. چنان ضعیف شده بود که نمیتوانست بدون تکیه گاهی سرپا بایستد.
– گرسنگی کشیدن چه چیزش عالیه؟
– ون گوگ، گرسنگی میتونه برات بهترین چیز تو این دنیا باشه. باعث می شه رنج بکشی.
– چرا این قدر دوست دارین ببینین من دارم رنج میکشم؟
وایسن برووخ بر روی تنها چارپایه ای که در کارگاهش بود نشست. پاهایش را به روی هم انداخت و قلم مویش را که آغشته به رنگ قرمز یود به طرف آرواره ونسان نشانه گرفت.
– برای اینکه ازت یه هنرمند واقعی میسازه. هرچه بیشتر زجر بکشی بیشتر قدر میشناسی. این آشیه که همه هنرمندهای درجه یک اونو خوردن. یه معده خالی بهتر از یه معده پره ون گوگ و یه دل شکسته بهتر از یه دل بشاش! هیچ وقت اینو فراموش نکن!
– این حرف ها همش شر و وره وایسن برووخ، خودت هم اینو میدونی.
وایسن برووخ چندبار قلم مویش را به طرف ونسان تکان داد و گفت:
– ون گوگ اون کسی که هرگز مفلوک و بدبخت نبوده، چیزی برای نقاشی کردن نداره. خوشی فقط مخصوص حیوون هاست، فقط برای گاوها و تاجرها خوبه. چیزی که باعث شکوفا شدن یه هنرمند میشه درد و رنجه؛ اگه تو گرسنه، مایوس و بدبختی، برو خدا رو شکر کن، چون که خدا در رخمتش رو بروت باز کرده!
– فقر انسان رو نابود میکنه.
– بلع فقر ضعفا رو نابود میکنه ولی نه آدمهای پر صلابت رو! اگه فقر بتونه تو رو از پا در بیاره پس تو آدم ضعیفی النفسی هستی و حقته که کله پا بشی.- امیدوارم که دوسش داشته باشین
️
این کتاب تقدیم میشه به:
dlrm️
sandiiii️
@M-bahrami1378️
@M-dall-S
@Vadf
lnz️
marzyeh78️
و..
@دانش-آموزان-آلاء️
- امیدوارم که دوسش داشته باشین
-
سلام دوستان
قصد دارم یه کتاب روانشناسی خوب بهتون معرفی کنم%(#ff00ea)[کتاب تا این حد مهربان نباش!] (To Nice Own Good) بر تاثیرات %(#ff0000)["شخصیت مهربان"] بر خویشتن و ارائه درک جدیدی از رفتارهای غالبا سازشکارانه افراد مهربان تمرکز دارد. آنانی که سعی دارند %(#ff0000)[همواره جواب مثبت] دهند... دائما خواستهها و انتظارات خود را پنهان میکنند و طبعا دچار %(#ff0000)[انزوا] میشوند... خشمگین هستند اما میکوشند تا خود را آرام جلوه دهند و مسئولیتهایی را به خود تحمیل میکنند که اساسا در حد توانشان نیست. داک رابینسون (Duke Robinson)، این الگوی رفتاری را به زیان ما و دیگران میداند و معتقد است که %(#1e00ff)["شخصیت دائما مهربان" همواره دچار احساس شکست، ناتوانی و عدم اعتماد به نفس است.]
در کتاب تا این حد مهربان نباش! اثر داک رابینسون، رفتار مهربانانه به عنوان %(#ff0000)[خطاهای رفتاری] مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این کتاب ما با رفتارهایی روبرو هستیم که شخصیت مهربان از روی حسن نیت انجام میدهد %(#001eff)[اما همین رفتارهای نیکمنشانه تاثیر معکوسی بر روابط شخصیت مهربان با دیگران برجای میگذارد.]قاچی از کتاب
شما انسان مهربانی هستید و دائما سعی دارید تا رضایت خاطر دیگران را جلب کنید. چون چنین هستید، انتظاری از دیگران ندارید اما دائما میکوشید تا انتظارات آنان را برآورده کنید. %(#ff0000)[اعصابتان را کنترل میکنید و از رنجاندن دیگران پرهیز دارید]. اگر کسی از سر جهل بر شما یورش آورد، آرامش خود را حفظ میکنید و همواره برای ارائه پند و اندرز به دیگران، آماده هستید. اگر از رفتار و گفتار یکی از دوستان خود آزرده خاطر شوید، ابدا در مقام آزردن او بر نمیآیید. شما سخنی بر لب نمیآورید که باعث اندوه دیگران شود. به این ترتیب باید گفت: %(#ff00f7)["شما واقعا انسان مهربانی هستید"]. زنان و مردان به یک اندازه در معرض خطر "شخصیت دائما مهربان" قرار دارند اما هریک با شیوه و دیدگاه متفاوتی با تعاملات اجتماعی همگام میشوند. %(#ff0000)[فشارهای اجتماعی] باعث شده تا زنان بیش از مردان ناگزیر به رفتار مهربانانه شوند... -
آقایون خانوما سلام
️
حالتون چطوره؟! با کرونا چطورید
این روزا که همه حبس شدیم تو خونمونو جز درس خوندن کاری نداریم بهانه ی خوبیه که کتاب بخونیم
️
امروز میخام ی کتاب متفاوت با فکر و نگاه متفاوت رو بهتون معرفی کنم️
خیلی وقته دنبال فرصت هستم واسه معرفیش و الان خوشحالم️
کتاب : من ادواردو نیستم
کتاب درباره شهیدی هست که از لحاظ جغرافیایی متفاوته اما...
بیاین ی فنجون کتاب مهمونتون کنم️
یک فنجان کتاب
مهرماه سال 1360 بود. عراق داشت با حمايت آمريكا بمب و موشك مي ريخت روي سر مردم ايران. نظامي، غيرنظامي، بزرگ، كوچك، همه را داشت مي كشت. ادواردو برداشت و رفت كاخ سفيد با مشاور امنيت ملي آمريكا ديدار كرد.به او گفت: «شماها مداخله گريد. شماها دشمن اصلي مردم ايرانيد. شماها قاتل اصلي مردم ايرانيد.» نترسيده بود آنجا بلايي سرش بياورند يا سرش را بكنند زير آب.
بعدها داشت اين ماجرا را تعريف مي كرد. مي گفت: «آن روز كه رفته بودم كاخ سفيد و آن حرف ها را به مشاور امنيت ملي آمريكا مي زدم، او عكس امام را زده بود روي يك ديوار، يك كلت دستش گرفته بود و داشت با تير به آن مي زد!
آن مقام آمريكايي شليك مي كرد و به من مي گفت ما تا اين مرد را از ميان بر نداريم، آرام نمي نشينيم.»
خوشحالم که اسم این شخصیت رو آوردی
️
@مليكاي-متحول تقدیم به خودت️
-
معرفی کتاب
%(#ff0000)[غیر درسی]
-
نام کتاب: %(#00ee0f)[درخت دوستی بنشان]
-
به انگلیسی : %(#2e31ff)[Making Friends]
نويسنده : Andrew Matthews/ اندرو متیوس
یه قاچ از کتاب
من از این کتاب خیلی چیزها یاد گرفتم
پس...
%(#ff0000)[به همین چند صفحه راضی نشید، وقتی به آخرین صفحه از این کتاب می رسید، میفهمید که خیلی چیزها بدست آوردید.حالا شما خودتون و اطرافیانتون رو بهتر میشناسید؛حالا میدونید باید چکار بکنید]
چون خیلی وقته این تاپیک فعال نبوده همه رو منشن میکنم @دانش-آموزان-آلاء
-
-
وقتشه ی سر و روی این تاپیک رو دستی بکشیم
-
زنانی که در زمان و مکان مناسب نیستندزنی در کابین ده
اثر روث ورکتاب زنی در کابین ۱۰ محبوبیتی بیش از اثر اول روث ور در برداشت و در لیست کتابهای پرفروش دنیا و مهمترین آنها یعنی نیویورک تایمز قرار گرفت. منتقدان و دنبالکنندگان آثار ور سبک نوشتن او را با سبک آگاتا کریستی مقایسه کردهاند و مشابه دانستهاند.
این کتاب به شدت برای من جذاب بود
باید بهش وقت بدین تا نیمه اول داستان طی بشه و معما خلق بشه.
اما ارزش خوندن رو صد درصد داره.نمره منتقدین به این کتاب : 7.8/10
زنی به نام لوبلکلاک خبرنگار خبرگزاری شتاب است و با یک فرصت ترفیع شغلی خوب مواجه میشود. او باید در این ترفیع شغلی در سفری دریایی به سمت قطبشمال برود. در این سفر او با چندین نفر از خبرنگاران دیگر نیز همسفر است. او یک شب در جریان قتل قرار میگیرد. و سعی میکند بقیه را از قتل شب گذشته مطلع کند. اما کسی حرف او را باور نمیکند و سعی میکنند او را دیوانه جلوه دهند اما او سرنخهایی را پیدا میکند که اثبات میکند که...
نام اثر
The Woman in Cabin 10
زنی در کابین10
نام نویسنده
روث ور
نام ناشر
نون
ژانر
هیجانانگیز
ترسناک
جنایی
سال انتشار
2016
شابک
9786008740155
تعداد صفحات
368
رده بندی سنی
+16
کشور
بریتانیا
جوایز
جزو لیست پرفروشهای نیویورک تایمز، یواسایتودی و لسآنجلس تایمز