کافــه میـــم♡
-
باران که می بارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افتم
بدون چتر، من بغض می کنم، آسمان گریه -
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
بر سینه می فشارمت اما ندارمتای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت اما ندارمتدر عالم خیال خودم چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت اما ندارمتمی خواهم ای درخت بهشتی، درخت جان
در باغ دل بکارمت اما ندارمتمی خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل
بر سر نگاه دارمت اما ندارمتسعید بیابانکی
-
I miss you like the sun misses the stars each morning
-
امشب دو تا عروسی دعوتم ، عروسی رفیق صمیمیم و عشق قدیمیم . نمیدونم کدومشونو برم !
این برام مبهمه چرا ادرس دوتاش یکیه ؟؟!! -
با چشمان خیس دنبال سنگ قبرم میگشت اما....
یادش نبود
روزی که بهم گفت : گورتو گم کن .. -
در نگاهش پرنده ای را دیدم
که به آرامش رسیده بود
دهانی که فیروزه ای حرف می زد
و بهار را خوشبو می کرد،
زندگی آنقدر به او نزدیک بود
که می توانستم رفتار باد را در قلبم لمس کنم
می توانستم صمیمیت باغ را
در میان شاخه ها حس کنم،
تنها در دست های او کلمه
به رهایی می رسید
و دلتنگی در صدایش به بار می نشست
| بهنام مهدی نژاد |
-
دلم گرفته برای گذشته های خودم
طبیب شهرم و درمانده از علاج خودم
رواست بر دلم خودم نا روای بعضی ها -
سرخپوست پیری
برای کودکش از حقایق زندگی چنین گفت :
در وجود هر انسان،
همیشه مبارزه ایی وجود دارد
مانند ، مبارزه ی دو گرگ
که یکی از گرگها سمبل بدیها
مثل، حسد، غرور، شهوت، تکبر، وخود خواهی
و دیگری سمبل مهربانی، عشق، امید، وحقیقت است.
کودک پرسید :
پدر کدام گرگ پیروز می شود؟
پدرلبخندی زد و گفت ،
گرگی که تو به آن غذا می دهی -
دلم که برایت تنگ می شود
زل میزنم به ماه...
شاید تو...
یکی از همین ثانیه ها چشم هایت را به ماه دوختی
و من را غرق خوشبختی کردی...