کافــه میـــم♡
-
سرگرمی ام شده گرفتن فال حافظ و من خسته از جواب های تکراری :
“غم تمام می شود”
“غصه نخور”
“مشکلات حل می شود ”
و …
دلم می گیرد ، چرا حافظ نمی داند بی او هیچ چیز تمامی ندارد جز این زندگی ؟! -
-
بدترین درد اینه که ،
مخاطب های گوشیتو چک کنی
و بخوای با یکی درد و دل کنی
ولی . . .
هیچکس و پیدا نکنی ... -
طلا باش تا اگر روزگار آبت کرد
روز به روز طرحهای زیباتری از تو ساخته شود
، سنگ نباش تا اگر زمانی خردت کرد
لگدکوب هر رهگذری بشوی …!
-
%(#ff0000)[قلبـــــ] ، مهمانخانه نيست که آدم ها بيايند دو سه ساعت يا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند.
%(#ff0000)[قلبـــــ] لانه ی گنجشک نيست که در بهار ساخته بشود و در پاييز باد آن را با خودش ببرد.
%(#ff0000)[قلبـــــ] ، راستش نمی دانم چيست؟
اما اين را می دانم
که فقط جای آدمهای خيلی خيلی خوب است!
برای همیشه… -
%(#4d4197)[آدم هایی هستند در زندگیتان]
%(#16574a)[نمی گویم خوبند یا بد...]
%(#16ad35)[چگالی وجودشان بالاست...]
%(#f5d400)[افکار]
%(#f5d400)[حرف زدن]
%(#f5d400)[رفتار]
%(#a2dbbb)[محبت داشتنشان]
%(#ad5a5a)[و هر جزیی از وجودشان امضادار است...]
%(#adad42)[یادت نمی رود]
%(#94ad42)[هستن هایشان را...]
%(#13d1c7)[بس که حضورشان پرنگ است و بسیار خواستنی...]
%(#de0b71)[ردپا حک می کنند اینها روی دل و جانت ...]
%(#cfcf23)[بس که بلدند باشند ...]
%(#b80000)[این آدم ها را باید قدر بدانی...]
%(#db650b)[و گرنه دنیا پر است از آن دیگرهای بی امضایی که شیب منحنی حضورشان همیشه ثابت است...] -
چـــقدر وقتی که خودم درگیر طـوفان ها بـودم
برای سالـم رسیدن رفیقم به ساحـل دِل دِل زدم
ولی او چــــقدر بی اعتنا از کنارم میگذرد
چرا برایم تجربه نمیشود...
چرا من مار گزیده هنوزم از ریسمان سیاه و سفید نمی ترسم -
قرار بود متولد فصل اسمش باشه
قرار بود بهار متولد فصل بهار باشه اما
خیلی واسه دیدن دنیای شما عجله داشتم و دو ماه زودتر از زمان تایین شده پریدم بیرون
قرار بود بهار بابا نماد سر زندگی باشه ...اما
خیلی زودتر از زمان پیشبینی شده قوانین بازی که شما ادم بزرگا اسمشو زندگی گذاشتین یاد گرفت
قرار بود بهار /بهار باشه و گل خنده رو روی لبای مامان باباش بکاره اما
بهار داستان من مثل هر سال شکوفه نداد
مثل تابستون بقیه میوه ای نداشت و
مثل پاییز زیبا نمی رقصید ...فقط
مثل زمستان سرد بود همین
بهار قصه ی من به جای شبیه اسمش بودن شبیه ماه تولدش بود
به جای شکوفه دادن سرما هدیه میداد و به جای بارون بهاری و بوی خاک بارون خورده بوی غم میداد
..... -
قرار بود متولد فصل اسمش باشه
قرار بود بهار متولد فصل بهار باشه اما
خیلی واسه دیدن دنیای شما عجله داشتم و دو ماه زودتر از زمان تایین شده پریدم بیرون
قرار بود بهار بابا نماد سر زندگی باشه ...اما
خیلی زودتر از زمان پیشبینی شده قوانین بازی که شما ادم بزرگا اسمشو زندگی گذاشتین یاد گرفت
قرار بود بهار /بهار باشه و گل خنده رو روی لبای مامان باباش بکاره اما
بهار داستان من مثل هر سال شکوفه نداد
مثل تابستون بقیه میوه ای نداشت و
مثل پاییز زیبا نمی رقصید ...فقط
مثل زمستان سرد بود همین
بهار قصه ی من به جای شبیه اسمش بودن شبیه ماه تولدش بود
به جای شکوفه دادن سرما هدیه میداد و به جای بارون بهاری و بوی خاک بارون خورده بوی غم میداد
.....@SPRING-GH در کافــه میـــم♡ گفته است:
قرار بود متولد فصل اسمش باشه
قرار بود بهار متولد فصل بهار باشه اما
خیلی واسه دیدن دنیای شما عجله داشتم و دو ماه زودتر از زمان تایین شده پریدم بیرون
قرار بود بهار بابا نماد سر زندگی باشه ...اما
خیلی زودتر از زمان پیشبینی شده قوانین بازی که شما ادم بزرگا اسمشو زندگی گذاشتین یاد گرفت
قرار بود بهار /بهار باشه و گل خنده رو روی لبای مامان باباش بکاره اما
بهار داستان من مثل هر سال شکوفه نداد
مثل تابستون بقیه میوه ای نداشت و
مثل پاییز زیبا نمی رقصید ...فقط
مثل زمستان سرد بود همین
بهار قصه ی من به جای شبیه اسمش بودن شبیه ماه تولدش بود
به جای شکوفه دادن سرما هدیه میداد و به جای بارون بهاری و بوی خاک بارون خورده بوی غم میداد
.....نمیدونم بر چه اساسی واسم اسم انتخاب کردن ...
بابا بعضی وقتا به شوخی میگه نمیدونستیم قراره سازنده ی سرد ترین لحظات زندگیمون باشی
شوخی میکرنه ولی هر بار بین حرفاش یه حقیقت تلخو بیان میکنه
من بهارم....بهاری که نتونسته تا الان یه گل هم به زندگی خودش هدیه بده
بهاری که هر چی بهش نزدیک تر میشی سرمای فصل تولدشو بیشتر حس میکنی
بهاری که از بهار بودن فقط اسمشو یدک میکشه
بهاری ساختین که لبخند زدنش روز به روز به پوزخند شبیه تر میشه
روز به روز با حرفاتون نا امیدتر میشه
....... -
میدونی درد یعنی چی ؟
درد یعنی برم سر قبرش آروم اشک بریزم بگم دوسش دارم
چون فکر میکردم برای گفتنش به اندازه کافی وقت دارم -
بعد از مرگم….. جنازه ام رابسوزانید …میخواهم….حسرت سر خاک امدنم به دل خیلی ها بماند..
-
کاش می دانستم بعد از مرگم اولین اشک از چشمان چه کسی جاری می شود ، و آخرین سیاه پوش که مرا به فراموشی می سپارد چه کسی خواهد بود تا قبل از مرگم جانم را فدایش کنم.
-
دلم آغوشی میخواهد از جنس قبر
دلم خوابی میخواهد از جنس مرگ -
خدایا ته نشین شد آرزوهایم ، کمی هم بزن زندگی ام را
-
میگن پشت مسافر اب بریزی برمیگرده ولی اشک که از اب زلال تراست چرا مسافره من برنمیگرده...
-
ﺍﮔﺮ . . .
ﺍِﻣﺸﺐ ﺁﻣﺪﮮ . . .
ﻧَﺮﻭ . . . !!
ﻗﻮﻝ ﻣـﮯ ﺩَﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻧَپَﺮﻡ . . .
-
پشت حرف های یک برادر …
پشت نوازش ها …
سرزنش ها …
پشت تمام نگاه های معنی دارش …
پشت سکوتش …
پشت لبخند های پراز رازش …
عشقی است پنهان تر از تمام محبت های دنیا