-
mohammad666666 ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید -
negar salehi دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب اب حیاتم دادند -
mohammad666666 درد دل باکس نگفتم درد من گفتن نداشت
خنده بر لب میزنم هرچند خندیدن نداشت -
negar salehi تورا من چشم در راهم شباهنگام
در ان دم که می گیرند در شاخ
تلاجن سایه ها رنگ سیاهی... -
mohammad666666 یاد وصال می کنم، دیده پر آب می شود
شرح فراق می کنم، سینه کباب می شود -
negar salehi ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی بجای یاران فرصت شمار یارار -
mohammad666666
راز دلت را مکن فاش به نامحرمان
در بر مامحرمان راز گشودن خطاستاحمد کمالی
-
dib.damini ترسم این قوم که بر دردکشان می خندند/در سر کار خرابات کنند ایمان را
-
Mohsen Taheri
از دل تنگ اسيران قفس ياد كنيد
اي كه داريد نشيمن به لب بامي چندعاشق اصفهاني
-
dib.damini دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد/ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
-
Mohsen Taheri
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد«حافظ»
-
dib.damini در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا/ سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
-
Mohsen Taheri
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است -
dib.damini تو کی دانی که لیلی چون نکویی ست/کزو چشمت همین بر زلف و رویی ست
-
رفتی؟؟؟
-
من برم فعلا شب دوباره میام
-
Mohsen Taheri
توخود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشد -
mohammad666666 در مشاعره... گفته است:
negar salehi ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی بجای یاران فرصت شمار یارارآره مجبور بودم برم ببخشید
-
dib.damini دور گردون گر دو روزی بر مراد مانرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور -
negar salehi
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز استحافظ