-
negar salehi ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی بجای یاران فرصت شمار یارار -
mohammad666666
راز دلت را مکن فاش به نامحرمان
در بر مامحرمان راز گشودن خطاستاحمد کمالی
-
dib.damini ترسم این قوم که بر دردکشان می خندند/در سر کار خرابات کنند ایمان را
-
Mohsen Taheri
از دل تنگ اسيران قفس ياد كنيد
اي كه داريد نشيمن به لب بامي چندعاشق اصفهاني
-
dib.damini دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد/ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
-
Mohsen Taheri
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد«حافظ»
-
dib.damini در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا/ سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
-
Mohsen Taheri
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است -
dib.damini تو کی دانی که لیلی چون نکویی ست/کزو چشمت همین بر زلف و رویی ست
-
رفتی؟؟؟
-
من برم فعلا شب دوباره میام
-
Mohsen Taheri
توخود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشد -
mohammad666666 در مشاعره... گفته است:
negar salehi ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی بجای یاران فرصت شمار یارارآره مجبور بودم برم ببخشید
-
dib.damini دور گردون گر دو روزی بر مراد مانرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور -
negar salehi
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز استحافظ
-
dib.damini تا که از طارم میخانه نشان خواهد بود
طاق ابروی توام قبله جان خواهد بود -
negar salehi در دايره قسمت ما نقطه ی تسليميم /لطف آنچه تو انديشی حكم آنچه تو فرمايی
-
Mohsen Taheri یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس
روزتون خوش -
mohammad666666 آهان میری.باشه خداحافظ
-
mohammad666666 ساقی سیم ساق من گر همه درد می دهد/کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی کند