Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. خــــــــــودنویس
روز آخر ❤️
_
سلام به همه رفقای کنکوری اومدم یه تاپیک بزنم برای روز آخر کنکور، اینجا بچه‌هایی که می‌خوان روز آخر رو مفید درس بخونن، بیان برنامه‌هاشونو پارت‌بندی شده بزارن ️ و هم اونایی که تصمیم گرفتن دیگه درس نخونن و فقط ریلکس کنن، اینجا کنار هم باشیم ، حرف بزنیم ، استرسارو بریزیم دور، انرژی مثبت بدیم و بگیریم ... اگه برنامه‌ریزی برای روز آخر داری، بیا پارت‌هات رو بزار و تا لحظه آخر تلاش کن ( مثل خودم ایده همینه چون مجبورم ) ... اگه تصمیم گرفتی دیگه فقط استراحت کنی که خیلیم عالی ... اگه دکترای پارسالی هستی و تجربه شب قبل کنکور رو داری، لطفا بیا راهنمایی کن، آرامش و انرژی بده :)) ‌ فقط یه خواهش کوچولو دارم لطفا فضای تاپیک آروم و مثبت نگه داریم چون قرار نیست با کارای دیگه اتفاق خاصی بیفته اما با اینکارا اتفاق خاصی میفته @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا
بحث آزاد
برگ انجیر.... ☘️🍀🌿
______
بِسْم رَبّ النور ️ سلام امیدوارم حال دلتون بهترین باشه..... برم سراغ حرف اصلی.... در فکر تاپیکی بودم که هر روز توش چند تا پست قشنگ بزارم و با چند تا عکس و متن نوشته و دل نوشته...... حالمون خوب بشه، انرژی بگیریم در طول روز.....️️ یه جورایی این تاپیک شبیه کانال یا چنل..... البته پست هایی که قرار بزارم برای خودم نیست و صرفا گلچینی از مطالبی که ممکنه توی فضای مجازی یا کتاب ها ببینم و بارگذاری بکنم..... اگر شما هم دوست داشتید خوشحال میشم همراه من بشید.... ️ [image: 1686940882701-img_-_.jpg] پ.ن:اسم تاپیک برگرفته از اسم یک کانالِ و در آخر دعا میکنم دلتون ذهنتون ابری باشه(:️️
بحث آزاد
رقیب
م
کسی هس ساعت مطالعه بالایی داشته باشه بخونیم این 20 روزو؟ ترجیحا دختر باشه تنهایی نمیتونم اگ یکی بود خیلی بهتر پیش میرفتم
بحث آزاد
خــــــــــودنویس
Dr-aculaD
Topic thumbnail image
بحث آزاد
👣ردپا👣
اهوراا
Topic thumbnail image
بحث آزاد
کنکور1405
M
سلام به همه. من بعد از یه مدت دوباره میخوام کنکور 405 رو شرکت کنم. ولی خب کسی رو پیدا نکردم که برای سال405 باشه. و دوستی پیدا نکردم تو این زمینه. هرکی هست بیاد اینجا حرف بزنیم
بحث آزاد
تروخدا بیاین
م
دیروز اشتبا کردم سلامت نخوندم الان چیکار کنم جزوه ای میدونین یکم جمعو جور باشه کتاب اصلن خونده نمیشه خیلی زیاده
بحث آزاد
دستاورد هایِ کوچکِ من🎈
AinoorA
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و.. و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه منتظرتون هستم آلایی ها موفق باشین🥹️ دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی
بحث آزاد
تنهایی حوصله ندارم بیاین با هم نهایی بخونیم
م
سلام بچها هر ساعتی هر درسیو خوندین بیاین بگین این ساعت اینقدر فلان درس رو خوندم انگیزه میگیریم
بحث آزاد
بخدا سوالات اونقد سخت نیستن ولی وقتی میشینم سر جلسه اعداد کوه میشن واسم
م
بچها وقتی میشینم به ارومی حل میکنم سوالاتو میدونم حل میکنم مشکلی ندارم سر جلسه انگار اصن من نخوندم ی جوری میشم میترسم از سوالا مخصوصا سوالاتی ک عدد دارن عددا جلو چشام بزرگ میشن بخدا خنده داره ولی جدی میگم
بحث آزاد
من ِ فارغ 401 هم باید زمین ترمیم کنم؟؟
م
...............
بحث آزاد
شاید شد...چه میدانی؟!
Hg L 0H
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد نفس هایم سخت به جانم می نشینند اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم بماند در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود... شاید شد....چه میدانی؟!
بحث آزاد
بحث آزاد
JaanaJ
دوستان من تازه وارو سایت شدم میخوام بدونم چطوری باید اسمم رو تغیر بدم درست کردم ولی باز دوباره اینو زده چیکار باید کنم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.........
بحث آزاد
تمام رو به اتمام
Hg L 0H
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟ میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟ قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم انگار نمیشود قدم از قدم برداشت میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته... شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود مبادا چنین روزی برسد... مبادا....
بحث آزاد
به که باید دل بست؟
blossom.B
به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است. هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید. نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر , قدمی راه محبت پوید. خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست. همه گلچینِ گلِ امروزند... در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد, نقشه‌ای شیطانیست. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد حیله‌ای پنهانیست. خنده ها می شکفد بر لبها, تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند, لیک دستی نبرند از پی درمان کسی. زير لب زمزمه شادی مردم برخاست, هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست . پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق, هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست. به که بايد دل بست؟ به که شايد دل بست؟ از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟ ریشه ی عشق فسرد... واژه ی دوست گریخت... سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟ دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت در همه شهر مجوی. گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند بنگرش , لیک مبوی ! لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت به همه عمر مخواه ! سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ به لبت نیز مگوی ! چاه هم با من و تو بيگانه است نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند, درد دل گر بسر چاه کنی خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه کني. درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو! استخوان تو اگر آب کند آتش غم, آب شو...آه مگو ! ديده بر دوز بدين بام بلند مهر و مه را بنگر ! سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است سکه نيرنگ است سکه ای بهر فريب من و تست سکه صد رنگ است . ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک , با چنين سکه زرد , و همين سکه سيمينِ سپيد , ميفريبد ما را . آسمان با من و ما بيگانه زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه خويش , در راه نفاق... دوست , در کار فريب... آشنا , بيگانه ... شاخه ی عشق شکست... آهوی مهر گریخت... تار پیوند گسست... به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟... -مهدی سهیلی
بحث آزاد
ای که با من ، آشنایی داشتی
blossom.B
اِی که با من، آشنایی داشتی ای که در من، آفتابی کاشتی ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش عشق را، چون نردبام انگاشتی ای که چون نوری به تصویرت رسید پرده ها از پرده ات برداشتی پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ بوده ها را با دروغ انباشتی اینک از جورِ تو و جولانِ درد می گریزم از هوای آشتی کاش حیوان، در دلت جایی نداشت کاش از انسان سایه ای می داشتی -فریدون فرخزاد
بحث آزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...
blossom.B
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني که رسيدن هنر گام زمان است تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي بنگر که زخون تو به هر گام نشان است آبي که برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود که پيوسته روان است باشد که يکي هم به نشاني بنشيند بس تير که در چله اين کهنه کمان است از روي تو دل کندنم آموخت زمانه اين ديده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دريغا که در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است دل برگذر قافله لاله و گل داشت اين دشت که پامال سواران خزان است روزي که بجنبد نفس باد بهاري بيني که گل و سبزه کران تا به کران است اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند يارب چه قدر فاصله دست و زبان است خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري اين صبر که من مي کنم افشردن جان است از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود گنجي ست که اندر قدم راهروان است -هوشنگ ابتهاج (سایه)
بحث آزاد
پروانه‌ی رنگین
blossom.B
*از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه‌ی رنگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است... -محمد‌علی جوشانی*
بحث آزاد
حواست بوده است حتما...
blossom.B
الا ای حضرت عشقم! حواست هست؟ حواست بوده است آیا؟ که این عبد گنه کارت که خود ، هیراد می‌نامد، چه غم ها سینه‌اش دارد... حواست بوده است آیا؟ که این مخلوق مهجورت از آن عهد طفولیت و تا امروزِ امروزش ذلیل و خاضع و خاشع گدایی می‌کند لطفت... حواست بوده است آیا نشسته کنج دیواری تک و تنها؛ که گشته زندگی‌اش پوچ و بی معنا! دریغ از ذره ای تغییر میان امروز و دیروز و فردا... حواست هست، می‌دانم... حواست بوده است حتما! ولیکن یک نفر اینجا، خلاف دیده‌ای بینا، ندارد دیده‌ای بینا -رضا محمدزاده
بحث آزاد
امیدوارم نشناسند مرا... پیش از این، ستاره بودم!
blossom.B
یک سالِ پیش، ستاره‌ای مُرد. هیچ کس نفهمید؛ همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود. همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد. اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند. در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد.... خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر می‌شد... پر قدرت می‌سوخت. برای زنده بودن، باید می‌سوخت... من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم... اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستاره‌ام را می‌سوزاند. ستاره مُرد! این آخرین خاطره‌ایست که از او در ذهن دارم... نتوانستم تقدیرش را عوض کنم.‌‌.. سیاهچاله شد... اکنون حتی نمی‌توانم شعله‌ی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم. سیاهچاله ها نور را می‌گیرند... چه کسی گمان می‌کرد آن همه نور ، اکنون‌ این همه تاریک باشد؟ آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش... نمی‌دانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه می‌بینند که می‌خندند... آری؛ ستاره مُرد.. همه خندیدند. امشب، به یاد آن ستاره، خواهم گریست.
بحث آزاد

خــــــــــودنویس

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده بحث آزاد
1.7k دیدگاه‌ها 248 کاربران 79.2k بازدیدها 213 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • Dr-aculaD آفلاین
    Dr-aculaD آفلاین
    Dr-acula
    اخراج شده
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #1078

    71Q28KBgotL.SL1500.jpg
    tomato-slice-isolated-red-side-view-white-background-clipping-path-120775483.jpg
    Chef_Knife_Adjusted_Angle_to_make_look_bigger_2048x2048.jpg

    از ترکیب اینا چی میشه درست کرد؟

    20200506_164216.jpg
    هنر زندگی رو قابل تحمل تر میکنه

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    11
    • فاطمه ـ بوشهرف آفلاین
      فاطمه ـ بوشهرف آفلاین
      فاطمه ـ بوشهر
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #1079

      photo_2020-05-06_17-12-03.jpg
      photo_2020-05-06_17-14-37.jpg

      اینجا یا انجا

      هیچیک فرقی نیست

      هر کجا هم باشم

      اسمانم %(#2d66d6)[ابــــــــــــــــــــــــــــــــیست]

      (یکی قبل از طلوع و یکی رو موقع طلوع افتاب گرفتم)

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      9
      • Dr.agonD آفلاین
        Dr.agonD آفلاین
        Dr.agon
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
        #1080

        یه چیزی دیشب ب ذهنم رسید....(:

        منم و کوچه ی خالی

        منم و ماه غریب

        ت همان خنده شادی ک دلم در پی ات است

        ++++++++++++++++++++++++++

        درپی****مرو...خانه همینجاست بمان

        دلت از حرف پر است...گوش من اینجاست مرو

        دردت از بی کلکی ست...قافیه را ساز نکن

        دل من تاب ندارد...درد اغاز مکن

        ت ک از دام عدو رنجوری

        در پس این خانه عدو هست...مرو

        بی تو در این شهر غریبم تو نرو

        بی تو این شهر مریض است تو نرو

        ++++++++++++++++++++++++++

        می روم اخر تو بمان

        دل من هر نفسی با تو گره خورده بمان

        خانه را می سازیم خانه همینجاست بمان

        پ ن : قسمت های+ و * رو نمی شه نوشت اینجا... 😂 😂
        و اینکه خیلی از هم گسیخته ست 😂 می دونم اما ب روم نیارید 😂

        ن ب قشنگی حرفا خودم،ن ب زشتی قضاوت شما،معمولی تر از معمولی=)

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        10
        • Dr.agonD آفلاین
          Dr.agonD آفلاین
          Dr.agon
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
          #1081

          اندکی درد

          کمی حرف آغشته ب بغض

          دفترم گم شده , حالم خوش نیست...

          گوشه گیری شده ام ... در پس خاکستر شهر

          من درونم خالی ست
          پ ن : بیشتر شبیه دکلمه س . می دونم 😂
          اینم ب روم نیارید 😂

          ن ب قشنگی حرفا خودم،ن ب زشتی قضاوت شما،معمولی تر از معمولی=)

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          11
          • MonoM آفلاین
            MonoM آفلاین
            Mono
            اخراج شده
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #1082

            دیگ بهت فکر نمیکنم...
            میبینی حالم خوب شده...
            امروز دیگه موهامو نزدن ازم قول گرفتن دیگه نکنمشون...
            منم ادم خوش قولی هستم همیشه سر حرفام میمونم...
            با س تا مورچه دوست شدم شبا دور حیاط باهم قدم میزنیم...
            یه وقت فکر نکنی از تو میگم براشونا نه اصلا...
            فقط از موهات میگم.. از چشمات و از اون خنده هات...
            دیگ بهت فکر نمیکنم مربا میخورم بدون اینک یاد لبات بیوفتم...
            گلای قرمز و بو میکنم بدون اینکه یاد اون روسری خوشگله که خیلی دوستش داشتی بیوفتم...
            خوب شدم قرصاهم کمتر شدن...
            بیشتر حرف میزنم...
            دیروز بلاخره دستامو باز کردن گفتن میتونن بهم اعتماد کنن...
            یادته بهم گفتی برو خوب شو دیوونه؟!
            من دیوونه خوب شدم...
            یادته گفتی ازم میترسی؟!
            اما حالا هیچکس دیگه منو جزو زنده ها حساب نمیکنه... 🙂
            همه باور کردن خوب شدم...
            منم باور کردم که دیگه بهت فکر نمیکنم...
            با امروز دقیقن میشه ۴۵۳ روز و ۷ماه و ۳هفته و ۲ ساعت و ۳۰ دقیقه اس که از اخرین باری که دیدمت میگذره...
            اخ الان شده ۳۱ دقیقه...
            من بهت فکر نمیکنم حتی نمیدونمم ۳ ماه و ۱ هفته و ۲ روز دیگه تولدته...
            من بهت فکر نمیکنم حتی دیگ خبر ندارم غذای مورد علاقت خورشت سبزیه...
            من بهت فکر نمیکنمم دیگه هم نمیدونم به اون پاستیل قرمزا حساسیت داری...
            نه من دیگه هیچی ازت نمیدونم...
            من خوب شدم من باور کردم که خوب شدم...
            حواست باشه یکی دیگرو دیوونه نکنی بندازی رو تختاا
            ببین من خوب شدم ولی تو باور نکن...:)
            Mono🦋

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            28
            • samane.AS آفلاین
              samane.AS آفلاین
              samane.A
              انسانی اخراج شده
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #1083
              این پست پاک شده!
              1 پاسخ آخرین پاسخ
              3
              • Kordgirl*K آفلاین
                Kordgirl*K آفلاین
                Kordgirl*
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #1084

                20200508_182705.jpg

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                8
                • Kordgirl*K آفلاین
                  Kordgirl*K آفلاین
                  Kordgirl*
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #1085

                  20200508_141449.jpg 20200508_180823.jpg

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  9
                  • Kordgirl*K آفلاین
                    Kordgirl*K آفلاین
                    Kordgirl*
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #1086

                    20200508_101810.jpg

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    12
                    • MonoM آفلاین
                      MonoM آفلاین
                      Mono
                      اخراج شده
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #1087

                      دوباره شب شد...
                      من در شبها عجیب تر از همه عمل میکنم...
                      همه دلتنگ میشوند دلشان هوای یار میکند اما من....
                      در شبها عجیب سنگ میشوم...
                      منطق جدید چاشنی احساسات جدید میشود...
                      دل میکنم از #او، آنی که در همه نوشته هایم جای دارد...
                      متنفر میشوم از #او...
                      پازل بی تفاوتیتش را کنار هم میچینم و اخرین مهره شک را در ان جای میدهم...
                      عجب پازلی همچون قلبم هزار تیکه شده...
                      از همه میبرم...
                      گزینه دوم بودن باعث میشود گزینه هیچکدام را انتخاب کنی...
                      ا=احساس
                      ن=نفرت
                      ت=تصمیم
                      ق=قلب
                      م=مرگ
                      احساس نفرت تصمیمی که قلب را به مرگ وا میدارد...
                      انتقام در وجودم رخنه کرده...
                      روزی نوبت من هم میرسد...
                      روزی که به رگ گردن خدا نزدیک شوم و اهمیت ندهم...
                      روزی که لیوان اب دستم را بنوشم در حالی که #او در رو به رویم در حال اتش گرفتن است...
                      بلاخره ادم به اینجای زندگی هم میرسد...
                      روزی که دیگر از هیچ چیز باک ندارد...
                      روزی که شیطان روزی هزار بار ارزوی مرگت میکند اخر او راهم بد نام کردی...
                      انقد راحت میگوییم چون دقیقن در همینجا ایستاده ام...
                      الان در حال تماشا ام میرسد روزی که شما باید تماشا کنید... 🙂
                      Mono🦋

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      9
                      • Dr-aculaD Dr-acula

                        %(#c5e7fa)[به] %(#4fcdf3)[نام] %(#26b6f3)[خالق] %(#18a6f2)[زیـبــــــــــــــــــآیی] %(#007ec2)[ها]

                        سلام به خـودتــــــــــــــ(: 0_1534586486711_balloons-smiley.gif
                        همه ی ما هنرها و استعداد هایی رو توی وجود خودمون داریم که تا به سمتشون نریم و ازشون بهره نبریم ، شکوفا نمیشن ! ):
                        هدف این تایپیک اشتراک گذاری تولیدات ذهنی خودمون هست %(#ff0000)[(] تاکید میکنم خودمون %(#ff0000)[)] ، اینجا هر چیزی که منشاش خود شما باشید ارزش داره نه کپی کار های بقیه 😒
                        حتی میتونید فیلمی ک دیدید یا کتابی رو که خوندید رو با قلم و فکر خودتون نقد کنید و اینجا قرار بدید (:

                        همه به اینجا دعوت هستن دانش-آموزان-آلاء
                        بخصوص (:
                        🍃@zedtwo / بهاره / FLY -----> طراحان فوق العاده انجمن 0_1534586514665_scrap-books-smiley.gif
                        🦋@SOBHAN-1999 / najafiali78 / sattaralipour -----> خوشنویسان خوش قلب 😘
                        🍄negaarin / @M-an / chakame / دکتر علی ----->نویسندگان عجیب الفکر ! 🤖 🧠
                        🍁@njzamin / revival / @_Ata_ / @javadm328 ----> شاعران شهره انجمن 👳🏻♂ 👳🏼 👳♂ 👳🏼♂
                        ⚡@faezeh-r / blue ----> دو عدد عکاس تیز بین 🧐 🤩
                        💧 @zedtwo / Vezra / @Dr-Bernosi / بهاره ----> گرافیک بازان 😉 😂 🕸
                        ....................................
                        ازتون خواهش میکنم 😥 به پست ها ریپلای نزنید تا یه مجموعه خوب و یک دست از هنر های آلایی ها رو داشته باشیم (:
                        %(#6bffe6)[توجه !] این تایپیک شعبه دیگری ندارد 😒😂
                        %(#ff0000)[پ ن] : اگه پستای هنریتون رو توی تایپیک دیگه ای جز اینجا ببینم مورد پیگیریتون قرار میدم تا اخراج کامل هم دست بردار نیستم 0_1534586535363_cowboy2-smiley.gif 😂 😂

                        0_1534586548670_coke-smiley.gif

                        LiliL آفلاین
                        LiliL آفلاین
                        Lili
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #1088

                        هی مینویسم و پاک میکنم...میگم بهم بی محلی میکنه اما میگم دارم بهونع گیری میکنم.
                        دلم خیلی براش تنگ شده.یذره شبا باهم میحرفیدیم که اونم از من گرفته😢
                        همش منتظرم بهم پیام بده ولی نمیده،همش منتظرم بگه بیا حرف بزنیم ولی نمیگع.
                        دلم خیلی گرفته خیلی پره حالم خیلی بده...چطور میتونه اینهمه از من بیخبر باشه،چرا اینقد کمرنگ شدم براش،چرا دیگه واسه حرف زدن با من وقت نمیزاره...دلم داره آتیش میگیره...دارم کم میارم..
                        همش یاد روزایی که از هم جدامیشدیم میفتم و موقه رفتنش وقتی تو ماشین بودیم و ناخودآگاه از چشمام اشک میومد ولی نمیخاستم بدونه...
                        موقعیوک سوار اتوبوس شد و رف دل منم با خودش برد،وقتی برگشتیم خونه بدجوری داغون بودم کل راهو هی اشک بود که میومد،خیلی زود رفتم بخوابم،اما خواب بهانه بود،رفتم تا بوی عطرش رو از پتوی روی تخت بشنوم،
                        خودم از عطرش زده بودم اونجا...عطرو بو میکردم و چشامو میبستم و میرفتم تو بغل خیالیش ولی خیلی واقعی تر از خیالی بود....
                        چقد دلم حالش بد بود از رفتنش...
                        چقدر دلم بی پناه شده بود...
                        چتد روزی طول کشید تا دوباره بیام به حال خودم و اون روزهایی که پیشم بود مثل یه خواب شیرین جلو چشمام بود...حس میکردم اون روزا یه رویا بوده ک تموم شده و هر وخ بهش فک میکردم یه لبخند میومد رو لبم ولی یه حسرت ناکامی هم توی دلم بود
                        #ℓiℓi
                        #رویا_واقعیت
                        #به وقتِ دلتنگیــــــــــــــ...

                        میــــانِ نفس هایت حَبسم کن
                        من بی طّ.. بودن را بلد نیستَــم

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        14
                        • marylbM آفلاین
                          marylbM آفلاین
                          marylb
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #1089

                          بهش گفتم تو شبیه بارونی برام، نه، اصلا بارون تویییییی
                          حالا اون نیس
                          ولی بارون هس
                          با هر قطره ی بارون .....
                          دلتنگشم
                          دلتنگشم به اندازه ی قطره های بارونی که میاد

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          14
                          • MonoM آفلاین
                            MonoM آفلاین
                            Mono
                            اخراج شده
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #1090
                            این پست پاک شده!
                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            0
                            • MonoM آفلاین
                              MonoM آفلاین
                              Mono
                              اخراج شده
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #1091

                              من این روزها دارم ادمها را بدون فیلتر میبینم و اما این حقیقت چه سخت میکاهد از جانم.
                              میدانی قصه اش شده مثل داستان عشق و نفرت اما حالا نفرت حقیقی تر از عشق است.
                              عشق واژه ای منفور و خالی از احساس نفرت کلمه ای که بار خیلی از حرف هارا به دوش میکشد. عشق احساسی پوچ و بی معنی و نفرت پیوندی محکم بین انچه میدانی و انچه میخواهی.فرد بدون عشق داریم ولی فرد بدون نفرت نه.زندگی بدون عشق داریم ولی زندگی بدون نفرت نه.و اما عشق بدون نفرت داریم ولی نفرت بدون عشق نه.
                              انقدر با کلمات بازی میکنم تا بازیچه کلمات نشم قبلا عاشق این ادمها بوده ام طمع تلخش را بدجور چشیده ام
                              این مدت به ادمهایی علاقه مند شده ام که تا این لحظه نمیدیدمشان و از ادمهایی دل کندم که روزی بهترینم بودند. عجب پارادوکس نفرت انگیزی!
                              منطق است دیگر وقتی جای عشق را بگیرد خیلی چیزها تغییر میکند. از یک جایی به بعد می رسد و بزرگت میکند. نقاب را از چهرها برمیدارد و نفرت را در کلماتت همچون زندانی رها شده از بند ازاد میکند.
                              راستش تا به حال تعریفم از عشق ان چیزی بود که اکنون در نفرت پیدا کردم.
                              عشق از دردهایش می گویید نفرت انکارش میکند. عشق از زیبایی می گویید نفرت نقضش میکند عشق از احساسات می گویید و نفرت مسخره اش میکند.
                              می دانم که میدانی دانستن این که عشق از بین می رود ولی نفرت همیشه پایدار است تلخ است. میدانم که میدانی با نفرت تسکین میابی و در آخر میدانم که میدانی همه را برای قانع کردن خودم میگوییم... 🙂
                              Mono🦋

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              5
                              • ramses kabirR آفلاین
                                ramses kabirR آفلاین
                                ramses kabir
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط ramses kabir انجام شده
                                #1092

                                روزگاری آدمی را بین گوسفندان بود
                                چون نزاعی بر سرِ مملکتِ چوپان بود
                                گوسفندان متفق بر همه پرسی بودند
                                همه پرسی را نهایت مرگِ این انسان بود
                                ناگهان میشی، رو کرد و بگفتش انسان
                                زندگانیِ تو گر دل، سانِ گوسفندان بود
                                ما تو را زنده نگاریم در این دشتِ عجب
                                گر تو را همسفرِ گله ی گوسفندان بود
                                چون دمی رو کرد و انسان و بگفتش گوسفند
                                گر مرا همسفرِ گله ی گوسفندان بود
                                من در این دشت ز گوسفندان خر تر باشم
                                چون خرانِ در بهشتِ آدمی انسان بود
                                گر بمیرم من به سانِ آدمی بس بهتر است
                                بهتر از صد ها زمانه بارِ گوسفندان بود
                                تا بدارم مرگِ با عزت اعدامم کنید
                                صد شرف بر خفت همره گوسفندان بود
                                مرسی که هستید😊😊

                                رامسس کبیر

                                دانش-آموزان-آلاء

                                اگ کامل نیستی
                                مثه ماه بدرخش

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                9
                                • sandiiiiS آفلاین
                                  sandiiiiS آفلاین
                                  sandiiii
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط M.ba78 انجام شده
                                  #1093

                                  1589211575154-img_20200511_200823_091.jpg
                                  %(#0000ff)[اردیبهــــشت یعنی ]
                                  %(#3333ff)[شاهکارِ نقاشیِ خداونـــد روی زمین]
                                  %(#6666ff)[یعنی ترسیمِ یک تابلو]
                                  %(#9999ff)[با جوهرِ عشـــق]
                                  %(#b2b2ff)[یعنی کشیدنِ ]%(#f00000)[ر]%(#f06400)[ن]%(#ffff37)[گــ]%(#00f000)[یــ]%(#6060f0)[ن ]%(#000080)[کـ]%(#800080)[مـ]%(#f00000)[ا]%(#f0620a)[ن ]%(#a8a8f0)[در شهرِ خاکستری..]💙🌈


                                  %(#000099)[تولدِت مبارک جــ♡ــانِ شیرینم]
                                  ✨ @miss-besharati ✨
                                  %(#000a99)[1399/02/22]
                                  دانش-آموزان-آلاء 💙

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  21
                                  • خانومخ آفلاین
                                    خانومخ آفلاین
                                    خانوم
                                    فارغ التحصیلان آلاء
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #1094

                                    baroon
                                    میشه هروقت بارون اومد همین حرفو بزنی؟ 🧡
                                    متن:
                                    #زهرا_مصلح

                                    کوتاهه ولی دلنشین ❤️

                                    به دلتون بنشینه 🍊🍃

                                    ما به یَغما رفته‌ی نجوای لبخندِ توییم.

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    12
                                    • سایه ماهس آفلاین
                                      سایه ماهس آفلاین
                                      سایه ماه
                                      تجربی
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #1095

                                      گاهی دور می شوی از خودت
                                      از نگاه های دیگر
                                      به تماشای خود می نشینی
                                      نگاه می کنی
                                      نگاه می کنی
                                      ملتماسانه میگویی این من نیستم
                                      این من نیستم
                                      وجودم پر ارزش تر از این حرفاست
                                      به جز واقعیت
                                      و التماس نگاهت
                                      که تو را از رویا میگیرد
                                      هیچ چیز قادر نیست
                                      تو را پنهان کند
                                      زمانش فرا رسیده
                                      اکنون دنیا منتظر توست
                                      نگاه دیگران را کنار بگذار

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      9
                                      • Dr-aculaD Dr-acula

                                        %(#c5e7fa)[به] %(#4fcdf3)[نام] %(#26b6f3)[خالق] %(#18a6f2)[زیـبــــــــــــــــــآیی] %(#007ec2)[ها]

                                        سلام به خـودتــــــــــــــ(: 0_1534586486711_balloons-smiley.gif
                                        همه ی ما هنرها و استعداد هایی رو توی وجود خودمون داریم که تا به سمتشون نریم و ازشون بهره نبریم ، شکوفا نمیشن ! ):
                                        هدف این تایپیک اشتراک گذاری تولیدات ذهنی خودمون هست %(#ff0000)[(] تاکید میکنم خودمون %(#ff0000)[)] ، اینجا هر چیزی که منشاش خود شما باشید ارزش داره نه کپی کار های بقیه 😒
                                        حتی میتونید فیلمی ک دیدید یا کتابی رو که خوندید رو با قلم و فکر خودتون نقد کنید و اینجا قرار بدید (:

                                        همه به اینجا دعوت هستن دانش-آموزان-آلاء
                                        بخصوص (:
                                        🍃@zedtwo / بهاره / FLY -----> طراحان فوق العاده انجمن 0_1534586514665_scrap-books-smiley.gif
                                        🦋@SOBHAN-1999 / najafiali78 / sattaralipour -----> خوشنویسان خوش قلب 😘
                                        🍄negaarin / @M-an / chakame / دکتر علی ----->نویسندگان عجیب الفکر ! 🤖 🧠
                                        🍁@njzamin / revival / @_Ata_ / @javadm328 ----> شاعران شهره انجمن 👳🏻♂ 👳🏼 👳♂ 👳🏼♂
                                        ⚡@faezeh-r / blue ----> دو عدد عکاس تیز بین 🧐 🤩
                                        💧 @zedtwo / Vezra / @Dr-Bernosi / بهاره ----> گرافیک بازان 😉 😂 🕸
                                        ....................................
                                        ازتون خواهش میکنم 😥 به پست ها ریپلای نزنید تا یه مجموعه خوب و یک دست از هنر های آلایی ها رو داشته باشیم (:
                                        %(#6bffe6)[توجه !] این تایپیک شعبه دیگری ندارد 😒😂
                                        %(#ff0000)[پ ن] : اگه پستای هنریتون رو توی تایپیک دیگه ای جز اینجا ببینم مورد پیگیریتون قرار میدم تا اخراج کامل هم دست بردار نیستم 0_1534586535363_cowboy2-smiley.gif 😂 😂

                                        0_1534586548670_coke-smiley.gif

                                        LiliL آفلاین
                                        LiliL آفلاین
                                        Lili
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #1096

                                        7775e2b8797fcd7fadb92262d2716329.jpg
                                        🍂
                                        اونايي كه یه شبايي خيلي خستن
                                        ولي خوابشون نمیبره
                                         همون كسايي ان كه توي
                                         مترو داره
                                        از هر طرف بهشون فشار مياد
                                        اما بازم اگه ازشون بپرسي
                                        ايستگاه بعدي چيه با لبخند جواب ميدن.. همونايي
                                        كه وسط درد و دلت
                                        با يه آه غليظ نميگن اين كه چيزي نيس
                                         من يه غم دارم با فلان قد طول و عرض و پهنا
                                         نگاهت ميكنن و دلداريت ميدن
                                        همون كسايي ان كه یه شبايي
                                         که خيلي خستن فقط خودشون
                                         ميمونن و سقف اتاقشون
                                        همون كسايي كه خوب ميدونن
                                         خيلي چيزا گفتنش چيزي رو حل نميكنه....
                                        #ℓiℓi
                                        #سکوتــــ....

                                        میــــانِ نفس هایت حَبسم کن
                                        من بی طّ.. بودن را بلد نیستَــم

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        19
                                        • MonoM آفلاین
                                          MonoM آفلاین
                                          Mono
                                          اخراج شده
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #1097

                                          بی محابا به هرسو کشیده میشد...
                                          موهایش را میگویم...
                                          سخره باد شده بود...
                                          خوشبحالش...
                                          باد را میگویم...
                                          میتوانست هر بار که بخواهد بوی تنش را استشمام کند...
                                          خوشبخت بود...
                                          آینه اتاقش را میگویم...
                                          ساعتها میتوانست تماشایش کند بدون انکه لحظه ای را از دست بدهد...
                                          بیچاره شد...
                                          دلم را میگویم...
                                          مثل کسی که گم شده باشد در سایه دلتنگیس پناه گرفته بود...
                                          مجنون شده...
                                          مغزم را میگویم...
                                          به طرفداری از دلم میپردازد رفتنش کاری کرده که ان دو دشمن دیرین هم حوصله دعوا ندارند...
                                          کنترلش را ندارم...
                                          چشم هایم را میگویم...
                                          وسط خنده هایم اشکاش بیرون میریزد گاهی، گاهی هم وسط اشک ها لبهایم میخندند...
                                          باد به خوشحالی رسیده بود...
                                          اینه به خوشبختی...
                                          دلم به بیچارگی دچار شد...
                                          مغزم همچون مجنون خواب خوراکش عشق شده بود...
                                          چشم هایم یک چیز میگفتند و لب هایم یک چیز دیگر...
                                          زنده ام ولی از نوع مرده اش...
                                          هر کدام به راهی رفت ولی من هنوز اینجا هستم...
                                          با قلمم مینویسم که شاید سر قولش بماند...
                                          قول داده بود ماه ۱۳ روز ۳۲ ساعت ۲۵ و دقیقه ۶۱ برگردد... 🙂
                                          Mono🦋

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          17
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 53
                                          • 54
                                          • 55
                                          • 56
                                          • 57
                                          • 83
                                          • 84
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع