(توحید و تکامل)VS(توحید یا تکامل)
-
بسم ربی الاعلم
سالهاست توحید و تکامل در مقابل هم قرار داده شدن و اینجوری جا افتاده که فقط میتونی به یکیشون معتقد باشی.
این تایپک برای اینه که شما نظراتتون رو درباره اینکه آیا توحید و تکامل در تضادن یا اینکه این دو نتها هیچ تضادی ندارن بلکه تایید کننده هم دیگه هستن بیان کنید. -
-
بسم ربی الاعلم
سالهاست توحید و تکامل در مقابل هم قرار داده شدن و اینجوری جا افتاده که فقط میتونی به یکیشون معتقد باشی.
این تایپک برای اینه که شما نظراتتون رو درباره اینکه آیا توحید و تکامل در تضادن یا اینکه این دو نتها هیچ تضادی ندارن بلکه تایید کننده هم دیگه هستن بیان کنید. -
توحید و تکامل نیستن که تناقض دارن. بحث تناقض دین و تکامل که بقول یه استاد بزرگ که در مورد تکامل هم تحقیق میکرد، یه عالم دینی و یه محقق تکامل، هیچوقت زبان همو نمیفهمن. خب خیلی چیز ها رو هم نمیشه گفت چون هر چقدر هم بگیم آزاد اندیشی، باز هم ممکنه از اختلاف عقایدمون ناراحت بشیم یا سوتفاهم بشه. مثلا توی کلاس ما وقتی بحثی پیش میاد، همیشه کار به دعوا کشیده میشه ما هنوز نمیتونیم بپذیریم که هر عقیده آی قرار نیست مطابق میل ما باشه. الا ای حال
در مورد توحید که بحث زیاده و هر مکتبی هم تعریف خودشو از اختیار داره ولی در کل، (نظر من اینه) که نه اگزیستانسیالیسم در مورد اختیار درسته و نه ایده آلیسم(افراطی) من بشر چطور میتونم میگم تمام اختیار دست منه در صورتی که خودم در پدید اومدنم که اولین شرط اختیاره، اختیاری نداشتم ؟ و چطور میتونم بگم فاقد اختیارم در صورتی که میتونم الان تایپ کنم و هر وقت که خواستم، متنو تموم کنم؟؟ پس اینجا نه اختیار ۱۰۰ داریم و نه عجز ۱۰۰ چه از ماده گرایی بخایم ببینیم چه از منطق گرایی، وجود خالق ضروریه و تکامل هم اینو نقض نمیکنه چون وجود هر شی و هر جانداری، ملزوم وجود خالقه. البته یه سری جاها هم دیدم که توحید و آفرینش رو مقابل هم دیدن ولی با ذهن من در نمیاد.
استیون هاوکینگ یه اسطوره فوق العاده برای من بود با اینکه آفرینش رو مقابل توحید مبدونست و تا آخرای عمرش هم رو عقیدش محکم وایساده بود ولی یه چیز خیلی جالبی گفت که البته خیلی ها گفتن شاید به وجود خالق معترف شده.
گفت «چیزی هست»حالا یکی میاد بر پایه منطق میره جلو میگه چیزی هست یکی بر پایه شهود، یکی بر پایه آموزه های دین، یکی بر اساس معجزاتی که تو زندگیش اتفاق میفته و اونا رو نسبت به خالق میده یکی هم هر چیزی چه درست چه غلط بهش آموزش داده بشه، چون در محیطش همه اون خط فکری رو دارن، میپذیره و فقط میپذیره.
همیشه از دیدن بی نظمی ها دلسرد میشدم مثلا یادمه وقتی کوچیکتر بودم همیشه واسم سوال بود که چرا اینهمه مورچه یا اینهمه مگس و حشره داریم و خیلیاشونم روزانه بدست ما
میمیرن یا چرا وقتی مرغی کرچ میشه، از پونزده ها تخم مرغ، مثلا ده تا از جوجه ها سالم بدنیا میان . یا یادمه یه بار روی دیوار باغ بابابزرگم چند تا تخم غاز پیدا کردم و وقتی یکی از دستم افتاد، فهمیدم توش جوجه بوده. نمیتونستم ساده بگذرم. گیر نیستم فقط نمیتونستم اینهمه بی نظمی رو تحمل کنم احساس میکردم اگه ایمان به خدا دارم، حتما ایمانم کامل نیست که نمیتونم بی نظمی ها رو تحمل کنم. فکر میکردم عدالت وجود نداره.هی میگفتم خب اون جوجه اگه از اول قرار بود که توی تخم بمیره، اصن چه لزومی داشت که دارای حیات بشه فکر میکردم دارم کفر میگم.
خلاصه اینکه دوران بدی بود. چیزایی که درباره تکامل میخوندم یه دنیا بود و چیزایی که توی دین میخوندم یه چیز دیگه. سردرگمی بدترین چیزه تا جایی که رو دیوار اتاقم نوشتم میخام زنده بمونم الان دو سالی از اون روزها میگذره و من بخودم قول دادم دیگه وارد این مسایل نشم(حداقل تا کنکور
) خب آرامش بیشتری دارم و امیدوارم خودمونو آنقدر درگیر این مسایل نکنیم که از زندگی جا بمونیم البته میدونم اینها هم زندگی هستن ولی نباید به خودمون آسیب بزنیم (خودم فکر میکنم تا ده ها سال بعد ظرفیتش رو ندارم که بهش فکر کنم)
الا ای حال همه ما اون ته ته ته وجودمون، دنبال یه روزنه امید هستیم البته خوش بحال کسی که امید سراپای وجودشو گرفته . اگه اون روزنه امید رو پیدا کنیم تمام مسیله های دنیا تمام قضایا و تمام الگو های ساده و پیچیده حل میشن.
بگذار که دل حل بکند مسیله ها را ...
-
توحید و تکامل نیستن که تناقض دارن. بحث تناقض دین و تکامل که بقول یه استاد بزرگ که در مورد تکامل هم تحقیق میکرد، یه عالم دینی و یه محقق تکامل، هیچوقت زبان همو نمیفهمن. خب خیلی چیز ها رو هم نمیشه گفت چون هر چقدر هم بگیم آزاد اندیشی، باز هم ممکنه از اختلاف عقایدمون ناراحت بشیم یا سوتفاهم بشه. مثلا توی کلاس ما وقتی بحثی پیش میاد، همیشه کار به دعوا کشیده میشه ما هنوز نمیتونیم بپذیریم که هر عقیده آی قرار نیست مطابق میل ما باشه. الا ای حال
در مورد توحید که بحث زیاده و هر مکتبی هم تعریف خودشو از اختیار داره ولی در کل، (نظر من اینه) که نه اگزیستانسیالیسم در مورد اختیار درسته و نه ایده آلیسم(افراطی) من بشر چطور میتونم میگم تمام اختیار دست منه در صورتی که خودم در پدید اومدنم که اولین شرط اختیاره، اختیاری نداشتم ؟ و چطور میتونم بگم فاقد اختیارم در صورتی که میتونم الان تایپ کنم و هر وقت که خواستم، متنو تموم کنم؟؟ پس اینجا نه اختیار ۱۰۰ داریم و نه عجز ۱۰۰ چه از ماده گرایی بخایم ببینیم چه از منطق گرایی، وجود خالق ضروریه و تکامل هم اینو نقض نمیکنه چون وجود هر شی و هر جانداری، ملزوم وجود خالقه. البته یه سری جاها هم دیدم که توحید و آفرینش رو مقابل هم دیدن ولی با ذهن من در نمیاد.
استیون هاوکینگ یه اسطوره فوق العاده برای من بود با اینکه آفرینش رو مقابل توحید مبدونست و تا آخرای عمرش هم رو عقیدش محکم وایساده بود ولی یه چیز خیلی جالبی گفت که البته خیلی ها گفتن شاید به وجود خالق معترف شده.
گفت «چیزی هست»حالا یکی میاد بر پایه منطق میره جلو میگه چیزی هست یکی بر پایه شهود، یکی بر پایه آموزه های دین، یکی بر اساس معجزاتی که تو زندگیش اتفاق میفته و اونا رو نسبت به خالق میده یکی هم هر چیزی چه درست چه غلط بهش آموزش داده بشه، چون در محیطش همه اون خط فکری رو دارن، میپذیره و فقط میپذیره.
همیشه از دیدن بی نظمی ها دلسرد میشدم مثلا یادمه وقتی کوچیکتر بودم همیشه واسم سوال بود که چرا اینهمه مورچه یا اینهمه مگس و حشره داریم و خیلیاشونم روزانه بدست ما
میمیرن یا چرا وقتی مرغی کرچ میشه، از پونزده ها تخم مرغ، مثلا ده تا از جوجه ها سالم بدنیا میان . یا یادمه یه بار روی دیوار باغ بابابزرگم چند تا تخم غاز پیدا کردم و وقتی یکی از دستم افتاد، فهمیدم توش جوجه بوده. نمیتونستم ساده بگذرم. گیر نیستم فقط نمیتونستم اینهمه بی نظمی رو تحمل کنم احساس میکردم اگه ایمان به خدا دارم، حتما ایمانم کامل نیست که نمیتونم بی نظمی ها رو تحمل کنم. فکر میکردم عدالت وجود نداره.هی میگفتم خب اون جوجه اگه از اول قرار بود که توی تخم بمیره، اصن چه لزومی داشت که دارای حیات بشه فکر میکردم دارم کفر میگم.
خلاصه اینکه دوران بدی بود. چیزایی که درباره تکامل میخوندم یه دنیا بود و چیزایی که توی دین میخوندم یه چیز دیگه. سردرگمی بدترین چیزه تا جایی که رو دیوار اتاقم نوشتم میخام زنده بمونم الان دو سالی از اون روزها میگذره و من بخودم قول دادم دیگه وارد این مسایل نشم(حداقل تا کنکور
) خب آرامش بیشتری دارم و امیدوارم خودمونو آنقدر درگیر این مسایل نکنیم که از زندگی جا بمونیم البته میدونم اینها هم زندگی هستن ولی نباید به خودمون آسیب بزنیم (خودم فکر میکنم تا ده ها سال بعد ظرفیتش رو ندارم که بهش فکر کنم)
الا ای حال همه ما اون ته ته ته وجودمون، دنبال یه روزنه امید هستیم البته خوش بحال کسی که امید سراپای وجودشو گرفته . اگه اون روزنه امید رو پیدا کنیم تمام مسیله های دنیا تمام قضایا و تمام الگو های ساده و پیچیده حل میشن.
بگذار که دل حل بکند مسیله ها را ...
@HA937 این که میگید نه اختیار کامل و نه بی اختیاری کامل منطق اسلامه و من کاملا موافقم،اما قسمت اول بنظرم یه عالم دینی و یه دانشمند خیلی خوب حرف همو میفهمن،مثال میزم،شهید مطهری مقاله ای داره به اسم توحید و تکامل و جوری نظریات مختلف علمی رو مورد برسی قرار میده که اگه کسی ندونه فکر میکنه یه تبارشناس حرفه ایه!یا مثلا دکتر یدالله سحابی که استاد دانشگاه بودن و در زیست شناسی و زمین شناسی دکترا داشتن کتابی بر تایید تکامل از نظر توحیدی به اسم خلقت انسان داران!
-
توحید و تکامل نیستن که تناقض دارن. بحث تناقض دین و تکامل که بقول یه استاد بزرگ که در مورد تکامل هم تحقیق میکرد، یه عالم دینی و یه محقق تکامل، هیچوقت زبان همو نمیفهمن. خب خیلی چیز ها رو هم نمیشه گفت چون هر چقدر هم بگیم آزاد اندیشی، باز هم ممکنه از اختلاف عقایدمون ناراحت بشیم یا سوتفاهم بشه. مثلا توی کلاس ما وقتی بحثی پیش میاد، همیشه کار به دعوا کشیده میشه ما هنوز نمیتونیم بپذیریم که هر عقیده آی قرار نیست مطابق میل ما باشه. الا ای حال
در مورد توحید که بحث زیاده و هر مکتبی هم تعریف خودشو از اختیار داره ولی در کل، (نظر من اینه) که نه اگزیستانسیالیسم در مورد اختیار درسته و نه ایده آلیسم(افراطی) من بشر چطور میتونم میگم تمام اختیار دست منه در صورتی که خودم در پدید اومدنم که اولین شرط اختیاره، اختیاری نداشتم ؟ و چطور میتونم بگم فاقد اختیارم در صورتی که میتونم الان تایپ کنم و هر وقت که خواستم، متنو تموم کنم؟؟ پس اینجا نه اختیار ۱۰۰ داریم و نه عجز ۱۰۰ چه از ماده گرایی بخایم ببینیم چه از منطق گرایی، وجود خالق ضروریه و تکامل هم اینو نقض نمیکنه چون وجود هر شی و هر جانداری، ملزوم وجود خالقه. البته یه سری جاها هم دیدم که توحید و آفرینش رو مقابل هم دیدن ولی با ذهن من در نمیاد.
استیون هاوکینگ یه اسطوره فوق العاده برای من بود با اینکه آفرینش رو مقابل توحید مبدونست و تا آخرای عمرش هم رو عقیدش محکم وایساده بود ولی یه چیز خیلی جالبی گفت که البته خیلی ها گفتن شاید به وجود خالق معترف شده.
گفت «چیزی هست»حالا یکی میاد بر پایه منطق میره جلو میگه چیزی هست یکی بر پایه شهود، یکی بر پایه آموزه های دین، یکی بر اساس معجزاتی که تو زندگیش اتفاق میفته و اونا رو نسبت به خالق میده یکی هم هر چیزی چه درست چه غلط بهش آموزش داده بشه، چون در محیطش همه اون خط فکری رو دارن، میپذیره و فقط میپذیره.
همیشه از دیدن بی نظمی ها دلسرد میشدم مثلا یادمه وقتی کوچیکتر بودم همیشه واسم سوال بود که چرا اینهمه مورچه یا اینهمه مگس و حشره داریم و خیلیاشونم روزانه بدست ما
میمیرن یا چرا وقتی مرغی کرچ میشه، از پونزده ها تخم مرغ، مثلا ده تا از جوجه ها سالم بدنیا میان . یا یادمه یه بار روی دیوار باغ بابابزرگم چند تا تخم غاز پیدا کردم و وقتی یکی از دستم افتاد، فهمیدم توش جوجه بوده. نمیتونستم ساده بگذرم. گیر نیستم فقط نمیتونستم اینهمه بی نظمی رو تحمل کنم احساس میکردم اگه ایمان به خدا دارم، حتما ایمانم کامل نیست که نمیتونم بی نظمی ها رو تحمل کنم. فکر میکردم عدالت وجود نداره.هی میگفتم خب اون جوجه اگه از اول قرار بود که توی تخم بمیره، اصن چه لزومی داشت که دارای حیات بشه فکر میکردم دارم کفر میگم.
خلاصه اینکه دوران بدی بود. چیزایی که درباره تکامل میخوندم یه دنیا بود و چیزایی که توی دین میخوندم یه چیز دیگه. سردرگمی بدترین چیزه تا جایی که رو دیوار اتاقم نوشتم میخام زنده بمونم الان دو سالی از اون روزها میگذره و من بخودم قول دادم دیگه وارد این مسایل نشم(حداقل تا کنکور
) خب آرامش بیشتری دارم و امیدوارم خودمونو آنقدر درگیر این مسایل نکنیم که از زندگی جا بمونیم البته میدونم اینها هم زندگی هستن ولی نباید به خودمون آسیب بزنیم (خودم فکر میکنم تا ده ها سال بعد ظرفیتش رو ندارم که بهش فکر کنم)
الا ای حال همه ما اون ته ته ته وجودمون، دنبال یه روزنه امید هستیم البته خوش بحال کسی که امید سراپای وجودشو گرفته . اگه اون روزنه امید رو پیدا کنیم تمام مسیله های دنیا تمام قضایا و تمام الگو های ساده و پیچیده حل میشن.
بگذار که دل حل بکند مسیله ها را ...
-
@HA937 سلام.واقعا حیف،حیف که بخاطر محدودیت های انجمن نمیتونم پاسختون رو بدم.وگرنه براتون توضیح میدادم......و میگفتم که.....
-
@HA937 این که میگید نه اختیار کامل و نه بی اختیاری کامل منطق اسلامه و من کاملا موافقم،اما قسمت اول بنظرم یه عالم دینی و یه دانشمند خیلی خوب حرف همو میفهمن،مثال میزم،شهید مطهری مقاله ای داره به اسم توحید و تکامل و جوری نظریات مختلف علمی رو مورد برسی قرار میده که اگه کسی ندونه فکر میکنه یه تبارشناس حرفه ایه!یا مثلا دکتر یدالله سحابی که استاد دانشگاه بودن و در زیست شناسی و زمین شناسی دکترا داشتن کتابی بر تایید تکامل از نظر توحیدی به اسم خلقت انسان داران!
Bio بله من هم تقریبا با شما موافقم اون جمله رو من نگفتم یکی از استادان دانشگاه گفتن و در مورد اینکه به تفاهم میرسن یا نه، الله اعلم چون واقعا نمیشه قضاوت کرد که میشه یا نمیشه ایشون گفتن نمیشه یه استاد دیگه ممکنه بگن میشه به خیلی چیز ها هم بستگی داره نمیشه حکم قطعی داد. در مورد شهید مطهری(که خیلی هم بهشون ارادت دارم) ، اگر ایشون از دید اسلام به ماجرا نگاه کردن، خانم x در کشور y هم از دید مسیحیت به قضیه نگاه کردن یا آقای برنارد وود هم از منظر دیگه ای به قضیه نگاه کردن. اینکه کسی از منظر دین به قضیه نگاه کنه، لزوما دلیل این نیست که بتونه عقیده مخالف خودش رو در حضور اون شخص محکوم کنه این رو کلی گفتم مثلا اگر من نوعی فکر میکنم زمین میچرخه، میتونم نظرم رو بیان کنم و برای عده ای شرح بدم ولی اینکه بتونم با کسی که معتقده زمین ثابته بحث کنم، یک بحث کاملا متفاوته
-
Bio بله من هم تقریبا با شما موافقم اون جمله رو من نگفتم یکی از استادان دانشگاه گفتن و در مورد اینکه به تفاهم میرسن یا نه، الله اعلم چون واقعا نمیشه قضاوت کرد که میشه یا نمیشه ایشون گفتن نمیشه یه استاد دیگه ممکنه بگن میشه به خیلی چیز ها هم بستگی داره نمیشه حکم قطعی داد. در مورد شهید مطهری(که خیلی هم بهشون ارادت دارم) ، اگر ایشون از دید اسلام به ماجرا نگاه کردن، خانم x در کشور y هم از دید مسیحیت به قضیه نگاه کردن یا آقای برنارد وود هم از منظر دیگه ای به قضیه نگاه کردن. اینکه کسی از منظر دین به قضیه نگاه کنه، لزوما دلیل این نیست که بتونه عقیده مخالف خودش رو در حضور اون شخص محکوم کنه این رو کلی گفتم مثلا اگر من نوعی فکر میکنم زمین میچرخه، میتونم نظرم رو بیان کنم و برای عده ای شرح بدم ولی اینکه بتونم با کسی که معتقده زمین ثابته بحث کنم، یک بحث کاملا متفاوته
-
@HA937 شما باید اون مقاله رو بخونین،تا به اصل چیزی که من گفتم پی ببرین!شهید مطهری نظریات علمی از گذشته رو کنار هم میزاره با اعتقاد به تکامل و اثبات میکنه که توحید و تکامل هیچ منافاتی با هم ندارن!
Bio عرض کردم خودمتتون هر کسی میتونه نظریاتش رو شرح بده الان منم به شما پیشنهاد میکنم کتاب طرح بزرگ هاوکینز و آیا خدایی وجود دارد ایشون رو بخونید و ببینید چقدر فوق العاده نظریاتش رو شرح داده که در تناقض عقاید استاد مطهری هم هست. نه تنها استاد مطهری بلکه هزاران عالم اسلام در این باره نوشتند و از این بین استاد مطهری و دکتر شریعتی (البته در دوران معاصر) قلم فوق العاده مسحور کننده ای دارن. هر کتاب، صرفا عقاید اون نویسنده هست و درست بودن یک چیز، دلیل بر غلط بودن عقیده مخالفش نیست و شاید هم نتونه یا شاید هم بتونه طرف مقابل رو راضی کنه.
ممنون میشم اگر مشخصات مقاله رو بدید تا بخونم. -
Bio عرض کردم خودمتتون هر کسی میتونه نظریاتش رو شرح بده الان منم به شما پیشنهاد میکنم کتاب طرح بزرگ هاوکینز و آیا خدایی وجود دارد ایشون رو بخونید و ببینید چقدر فوق العاده نظریاتش رو شرح داده که در تناقض عقاید استاد مطهری هم هست. نه تنها استاد مطهری بلکه هزاران عالم اسلام در این باره نوشتند و از این بین استاد مطهری و دکتر شریعتی (البته در دوران معاصر) قلم فوق العاده مسحور کننده ای دارن. هر کتاب، صرفا عقاید اون نویسنده هست و درست بودن یک چیز، دلیل بر غلط بودن عقیده مخالفش نیست و شاید هم نتونه یا شاید هم بتونه طرف مقابل رو راضی کنه.
ممنون میشم اگر مشخصات مقاله رو بدید تا بخونم. -
Bio سلام من با این موافقم که تکامل با دین هیچ منافاتی نداره و این دو یک دیگر رو تایید میکنن و براش دلیل هم دارم .منتها چون طولانیه بعدا میام میگم
@E-m-S اول یه نکته ای رو بگم.لطفا بیایید این تصور غلط رو که اجداد ما میمون ها هستند کنار بگذاریم.تکامل هرگز اینو نگفته.بلکه تکامل میگه ما و میمون ها اجدادمون مشترک هستند.امیدوارم تباوت این دو جمله رو متوجه شده باشید.
یکی از تناقضاتی که در ظاهر بین دین و تکامل وجود داره.پیدایش انسان ها بر روی زمینه.خب هرکسی که کمی مطالعه در باب دین اسلام داشته باشه میدونه که ما معتقدیم آدم ع ابتدا در بهشت بوده.اما برخی تصور میکنند که این بهشت روی زمینی هست که ما در اون زندگی میکنیم اما اینطور نیست.خدا تو قرآن میگه که آدم را از بهشت نازل کرد.و این نزول یعنی پایین اومدن.خب این مشخص میکنه که اون بهشت گفته شده روی زمین نیست.و یه نکته ی دیگه این که چیزی که بر زمین نازل شده روح حضرت آدم بوده و نه جسمش.هممون اینو میدونیم که ما هنگام مرگ زمانی که نزد خداوند برمیگردیم نمیتونیم جسممون رو با خودمون ببریم.طبق نظریه ی تکامل ابتدای حیات روی زمین با به وجود اومدن موجودات خیلی خیلی ساده مثل تک سلولی ها و.... بوده.تا این که در اثر تکامل موجوداتی شبیه به انسان ها بوجود اومدن.خب میدونیم که اگر قراره تکاملی صورت بگیره دردر نسل جدید این شبه انسان ها باید صورت بگیره.حالا فرض کنید یکی از این ها کودکی بدنیا آورده که تکامل پیدا کرده مثل انسان امروزی.و این کودک ظرفیت این رو داشته که روح یک انسان در کالبدش قرار بگیره.لازم به ذکره که بگم روح انسان ها با حیوانات تفاوت هایی داره.روح انسان طبق احادیث ۵ بعد داره.روح ایمان....روح القدس....روح شهوت....روح قدرت....روح حیات......اما روح حیوانات فقط سه بعد داره.شهوت و قدرت و حیات.خب به ادامه بپردازیم روح حضرت آدم در این کودک قرار میگیره و این کودک که حضرت آدم هست بزرگ میشه و نسل انسان های امروزی رو بوجود میاره.خیلی خلاصه گفتم.امیدوارم که متوجه شده باشید. -
@E-m-S اول یه نکته ای رو بگم.لطفا بیایید این تصور غلط رو که اجداد ما میمون ها هستند کنار بگذاریم.تکامل هرگز اینو نگفته.بلکه تکامل میگه ما و میمون ها اجدادمون مشترک هستند.امیدوارم تباوت این دو جمله رو متوجه شده باشید.
یکی از تناقضاتی که در ظاهر بین دین و تکامل وجود داره.پیدایش انسان ها بر روی زمینه.خب هرکسی که کمی مطالعه در باب دین اسلام داشته باشه میدونه که ما معتقدیم آدم ع ابتدا در بهشت بوده.اما برخی تصور میکنند که این بهشت روی زمینی هست که ما در اون زندگی میکنیم اما اینطور نیست.خدا تو قرآن میگه که آدم را از بهشت نازل کرد.و این نزول یعنی پایین اومدن.خب این مشخص میکنه که اون بهشت گفته شده روی زمین نیست.و یه نکته ی دیگه این که چیزی که بر زمین نازل شده روح حضرت آدم بوده و نه جسمش.هممون اینو میدونیم که ما هنگام مرگ زمانی که نزد خداوند برمیگردیم نمیتونیم جسممون رو با خودمون ببریم.طبق نظریه ی تکامل ابتدای حیات روی زمین با به وجود اومدن موجودات خیلی خیلی ساده مثل تک سلولی ها و.... بوده.تا این که در اثر تکامل موجوداتی شبیه به انسان ها بوجود اومدن.خب میدونیم که اگر قراره تکاملی صورت بگیره دردر نسل جدید این شبه انسان ها باید صورت بگیره.حالا فرض کنید یکی از این ها کودکی بدنیا آورده که تکامل پیدا کرده مثل انسان امروزی.و این کودک ظرفیت این رو داشته که روح یک انسان در کالبدش قرار بگیره.لازم به ذکره که بگم روح انسان ها با حیوانات تفاوت هایی داره.روح انسان طبق احادیث ۵ بعد داره.روح ایمان....روح القدس....روح شهوت....روح قدرت....روح حیات......اما روح حیوانات فقط سه بعد داره.شهوت و قدرت و حیات.خب به ادامه بپردازیم روح حضرت آدم در این کودک قرار میگیره و این کودک که حضرت آدم هست بزرگ میشه و نسل انسان های امروزی رو بوجود میاره.خیلی خلاصه گفتم.امیدوارم که متوجه شده باشید. -
@E-m-S درمورد اون بهشت نظری نمی دم ولی اون هبوطه نه نزول!
علامه طباطبایی میگن باید انسانی وجود می داشته که اون امانتی رو که کوه هم نتونست تحمل کنه بپذیره! -
Bio بله در مورد هبوط حق با شماست اما در هر حال معنی تغیری نمیکنه
اما در مورد صحبت علامه طباطبایی ارتباطش با این موضوع رو متوجه نمیشم -
@E-m-S منظور علامه اینه که ،این نیست یدفعه حضرت آدم اومده باشه باید آدمی بوده باشه قبل از حضرت آدم!
-
Bio قبل از حضرت آدم،انسانی روی زمین نبوده.منظورم از انسان کسیه که روح ۵ بعدی داره.بلکه پدر و مادر حضرت آدم هم تا جایی که من میدونم روحشون سه تا بعد شهوت و قدرت و حیات رو داشته.