شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه زن همیشه می بخشه و فراموش میکنه!
ولی ...
.
.
.
هیچ وقت نمیزاره تو فراموش کنی که بخشیده و فراموش کرده ..!
درود بر بانوان غیورِ پدر در آرِ سرزمینم
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻣﻌﻠﻤﻤﻮﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﻣﻮﺭﺩﯼ ﺭﻭ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ :
ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﺑﮕﻪ ﭼﺮﺍ؟؟
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ :ﻣﺎ ﺑﮕﯿﻢ ...!!!
ﮔﻔﺖ :ﺑﮕﻮ ﻋﺰﯾﺰﻡ ...
.
.
.
.
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ :ﭼﺮﺭﺭﺭﺭﺭﺍ؟
ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺘﮑﻢ ﺯﺩ هنوزم نمیدونم چرا؟
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﺷﺪ، ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺮﺩ ﺑﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﻢ، ﻣﻨﻢ ﻳﻬﻮ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﻓﺎﺯ ﻫﻨﺪﻱ ﮔﻔﺘﻢ :ﺑﺰﻥ پدر!.. ﺑﺰﻥ… ﺑﺬﺍﺭ بفهمم ﮐﻪ پدﺭ ﺑﺎﻻی ﺳﺮﻣﻪ.
ﺑﺰﻥ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻫﻨﻮﺯ بی ﺻﺎﺣﺎﺏ ﻧﺸﺪﻡ…
.
.
ﺑﺎبامم چنان ﺯﺩ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻢ که مث لواشک چسپیدم به فرش!! نمیدونم چراتو فیلما همدیگه رو بغل میکردن!!!
مرگ بر هندوستان
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دیروز با نامزدم رفته بودیم دریا...
کنار آب خواسم باهاش شوخی کنم افتاد تو آب!!!
چشتون روز بد نبینه فک کنم آب بردش...
به جاش یه مرد ترسناکی از آب اومد بیرون!
طرف دیوونه هم بود هی میگفت
من نامزدتم آرایشم پاک شده...
منم زدم با بیل کشتمش فکر میکرد من خرم!!
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو نونوایی یه کارتن کوچیک گذاشته بود روش نوشته بود عیدی یادت نره
.
.
.
هیچی دیگه منم از توش ده تومن عیدی برداشتم برا خودم. دمش گرم به یادمون بود.
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
افسر داشته امتحان رانندگی میگرفته.
از حیف نون میپرسه:اگه یه نفر وسط خیابون بود،
بوق میزنی یا چراغ؟
حیف نون میگه:برف پاک کن جناب سروان!
افسر تعجب میکنه،
میپرسه:یعنی چی؟
یارو میگه:جناب سروان،
یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
“این مگه اصن توو جزوه بود” چیست؟
سوالی که پس از خواندن هر سوال امتحان در ذهن یک دانشجو تکرار میشود! -
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
توﮐﺎﻓﯽ ﺷﺎﭖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ دختره ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ببخشید ﺷﻤﺎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺪ؟!
یه پوزخند زدمو یه کام محکم از سیگار گرفتم با یه صدای خسته گُفتم :ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ…
ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺭﻭ ﺑﺒﺮﻡ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ -
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مادربزرگم رو بردم دکتر
به دکتره میگه آقای دکتر یه دارویی بهم بده دردم ساکت بشه
تا فردا برم پیش یه دکتر درست حسابی!
من فقط سقف رو نگاه میکردم -
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۹:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
یه روز طرف پاراتورمون میخوره
پاره میشه
-
میدونی ﭼﺮﺍ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻧﺴﻞ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﭘﺮﺭﻭ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ؟
ﭼﻮﻥ ﻗﻨﺪﺍﻕ ﻧﻤﯿﺸﻦ!
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﻗﻨﺪﺍﻕ ﺑﺸﻪ ﻭ ﺩﺳت و ﭘﺎﺵ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﻔﻬﻤﻪ…
ﻣﺎﺭﻭ ﻣﻴﻜﺮﺩﻥ ﺗﻮ 2 ﻣﺘﺮ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻴﭙﻴﭽﻴﺪﻥ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﭘﺴﺘﻤﻮﻥ ﮐﻨﻦ هاوایی... ﻭﺍﻻ
به این شکل در میومدیم
الان بچه شیش ماهه تخت دو نفره داره
واسش موزیک لایت میذارن با نور کم تا بخوابه
اونوقت زمان ما میذاشتنمون رو پاهاشون به حالت سانترفیوژ..
انقد تکونمون میدادن تا پلاسمای خونمون جدا میشد میرفتیم تو کما ..
بد میگفتن چه معصومانه خوابیده!!!
-
-
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۱۶:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
میگن دخترا لوسن...قبول!
میگن ننرن...قبول!
میگن جیغ جیغوئن....قبول!
میگن از همه چی میترسن....قبول!
میگن بدون آرایش لولوئن...قبول!!!!
.
.
.
حالا ببین پسرا چه موجوداتی هستن که میگن زن بگیره آدم میشه!
.
دخترا پرچما بالااااااااااااا.دست و جیغ و امتیاز مثبت -
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
يك هواپيما داشته از ایران ميرفته پاريس، وسطاي راه يهو صداي خلبان از بلندگوها مياد: اَتِنْشِن پليز! خلبان اسپيكينگ..مسافران ليسنينگ! موتور چپ هواپيما از كار افتاده، ولي شما هيچ نترسيد! من خودم واردم، هواپيما رو سالم ميشونم. يك مدت ميگذره، دوباره صداي خلبان از بلندگوها مياد كه: اَتِنْشِن پليز! خلبان اسپيكينگ..مسافران ليسنينگ! موتور راست هواپيما هم از كار افتاده، ولي شما هيچ نترسيد! من خودم كلي تجربه دارم، تا فرودگاه بعدي هم راهي نيست، هواپيما رو سالم ميشونم. باز يك مدت هواپيما دور خودش ميچرخه، دوباره صداي خلبان از بلندگوها مياد كه: اَتِنْشِن پليز! خلبان اسپيكينگ..مسافران ليسنينگ! همين الان دم هواپيما كنده شد، ولي شما هيچ نترسيد! من خودم هواپيما رو ميشونم. يك ده دقيقه ميگذره، دوباره صداي خلبان از بلندگوها مياد كه: اَتِنْشِن پليز! خلبان اسپيكينگ... مسافران ريپيد افتر مي! خلبان :اَشهداَنلاالهالله!...
-
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ولی دلم خیلی واسه فریبرز عرب نیا میسوزه
طفلی نیمی از عمرش با ابوالفضل پورعرب اشتباه گرفته شد و بعد از بازی در نقش مختار برای باقی عمر هویتش به نام مختار شناخته شد:))
اونروزم شوهرخالم توی تلویزیون دیدش گفت مختار عربپور عجب بازیگریه رنگ شبش شاهکار بود بابامم از اونور داد زد چی میگی حاجی اینکه" فرامرز "عربیانه :)) -
نوشتهشده در ۲ تیر ۱۳۹۹، ۱۹:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلام ^_^
سعی میکنم چند روز یه بار بیام پیامارو بخونم . ممنونم از کسایی که یادی از ما میکنن (خودم و زنم رو میگما الان نگید چقدر خودش رو تحویل میگیره از کلمات جمع برا خودش استفاده میکنه دیدوستان شما همیشه به ما لطف داشتین ،الان واقعا خیلی محتاجم به دعای خیرتون ممنون میشم برا چند لحظه دعامون کنید
خداوند به موسی فرمود:با زبانی دعا کن که با آن گناه نکرده باشی تا دعایت مستجاب شود.! موسی عرض کرد چگونه؟ خداوند فرمود: به دیگران بگو برایت دعا کنند چون با زبان آنها گناه نکرده ای