جهاد مغنیه
-
نوشتهشده در ۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۱۳:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@jahad-20 من عاشق این تاپیک ام
-
نوشتهشده در ۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۱۶:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۱ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۱ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۱ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۱ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۱ آبان ۱۳۹۹، ۱۷:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
مائده دهقانیزاده:
علیالهادیدوماهقبلشهادتش
میگفتیکشبتوخواب
رفیقشهیدمو دیدم.
پرسیدمشماشهیداحمد
مشلب هستی؟
گفت:بله
گفتمازشمایک️
درخواستدارموآناینکه
اسممنرانیزجزوشهدا،
درلیستیکهحضرتزهرا
سلاماللهعلیهامینویسدوشمارا
گلچینمیکندبنویسی؟️
شهیداحمدمشلببهمنگفت:
اسمتچیست؟!
گفتم:علیالهادی!
شهیداحمدمشلبگفت:
ایناسمبرایمنآشناست،
مناسمتورادرلیستیکهنزد
حضرتزهرا(سلاماللهعلیها)
بوددیدهاموبهزودیبه
ماملحقخواهیشد.
#کوچک ترین شهید لبنانی
#علی الهادی احمد حسین
#من_محمد_را_دوست_دارم
#لبیک_یا_رسول_الله -
نوشتهشده در ۱۲ آبان ۱۳۹۹، ۲۰:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۳ آبان ۱۳۹۹، ۷:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۳ آبان ۱۳۹۹، ۸:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۴ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۱۴ آبان ۱۳۹۹، ۱۲:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۴ آبان ۱۳۹۹، ۱۷:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۴ آبان ۱۳۹۹، ۱۹:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بسم الرب الجهاد
شهید جهادم تو تنها کسی بودی که
شب های دلتنگی من و رها نکردی تو تنها نفری بودی که همیشه بامن ساختی کنارم بودی و گفتی درس میشه صبر کن کمکت میکنم توکل کن تو بودی که خیلی حرفا رو یادم دادی تا به بقیه بگم راه زندگیم و تو نشونم دادی تو بودی که در ناامید ترین حالت ممکن بازم گفتی نا امید نباش بچه مسلمون
قدرت گفتن بعضی حرفا رو تو به من دادی
تو بودی که هر وقت خسته شدم گفتی شیعه و خستگی؟!
هی یاد من انداختی دارم اشتباه میرم
منم هی خواستم درسش کنم اما خراب ترش کردم
ولی بازهم بودی مثل آسمون همیشه و همه جا بودی
من بودم که سقف درست کردم و آسمون و ندیدم
ولی تو از پنجره خودت و بهم نشون دادی
در حالیکه فک میکردم رهام کردی و بهت گلایه میکردم
تو کنارم نشسته بودی ..
خلاصه که رفیق ترین بودی و هستی...سنگ تموم گذاشتی برای کسی که لایق رفاقت با تو نبود
خواستم بگم تو دنیای واقعی و مجازی دنبال یکی میگشتم که بشه باهاش درد و دل کرد ولی یادم رفت که تو منتظرمی
شاید اینقد که فقط شنیدی وپابه پام غصه خوردی من خسته شدم خسته شدم از اینکه فقط شنیدی
ولی نمیدونستم هر پنجشنبه شب من و پیش ارباب یاد میکنی
نمیدونستم با هر سلامی که بهت میدم جوابشو میگیرم یعنی کر بودم نمیشنیدم هنوزم نمیشنوم
نزدیک ۲ سال شد که رفیقم بودی
ولی من هنوز جهادی نشدم هنوز بلد نیستم جهادی زندگی کنم هنوز نمیتونم خوب تو رو به دیگران معرفی کنم هنوز نمیتونم پای عقایدم درست وایستم و هنوز سرگردونم ......
ولی داره تموم میشه این زندگی به اصطلاح قشنگ
رفاقت ما که ابدیه و مطمئنم که من و شفاعت میکنی
مگه نه ؟!
تو با این همه بدی من با این همه گناه من هردفعه واسطه شدی پیش خدا نذاشتی آبروم بره نذاشتی شرمنده کسی بشم پس مطمئنم شفاعتم میکنی
مگه نمیگن رفیق شهید شیهدت میکنه ؟!
اگه توفیق شهادت نداشتم لااقل شفاعتم کن
این دنیا که کربلا ندیدم
اون دنیا امام حسین ببینم
اگرهم که قراره هنوز این زندگی ادامه داشته باشه
مثل همیشه کمکم کن
تا سرباز آقا باشم
یاعلی رفیق شهید
GHJSM -