جرئتشو داری رفیق؟!!!
-
لازم دونستم درمورد برداشت اشتباه بعضی از دوستان یه چیزی بگم، من کاملا با رشته ی پزشکی آشنا هستم و می دونم چه سختی هایی داره، اما لذت و خوشی کم نداره، من نخواستم ته دل کسی رو خالی کنم فقط یک واقعیتیو بیان کردم.
پس ذهن خیلی از بچه ها فقط پوشیدن لباس سفید و با اقتدار راه رفتن وسط سالن بیمارستان نشسته درحالی که این چیزا برای یه مدت کوتاه اونارو هیجان زده می کنه و به وجد میاره...
رفقا من آدمی نیستم که یه حرفی و روی هوا و بی هدف بزنم بیشتر دوستای من انترن ها و دانشجوهای پزشکی هستن که عشق می کنن با رشتشون من می دونم بعضی هاتون چقدر عاشق این رشته اید
حرف من هم همینه پزشکی عشق می خواد...
همین!!!!zahra zare 0 در جرئتشو داری رفیق؟!!! گفته است:
لازم دونستم درمورد برداشت اشتباه بعضی از دوستان یه چیزی بگم، من کاملا با رشته ی پزشکی آشنا هستم و می دونم چه سختی هایی داره، اما لذت و خوشی کم نداره، من نخواستم ته دل کسی رو خالی کنم فقط یک واقعیتیو بیان کردم.
پس ذهن خیلی از بچه ها فقط پوشیدن لباس سفید و با اقتدار راه رفتن وسط سالن بیمارستان نشسته درحالی که این چیزا برای یه مدت کوتاه اونارو هیجان زده می کنه و به وجد میاره...
رفقا من آدمی نیستم که یه حرفی و روی هوا و بی هدف بزنم بیشتر دوستای من انترن ها و دانشجوهای پزشکی هستن که عشق می کنن با رشتشون من می دونم بعضی هاتون چقدر عاشق این رشته اید
حرف من هم همینه پزشکی عشق می خواد...
همین!!!!گرامی تو خونواده ما 2 نفر کادر درمان هس
کی گفته پزشک تا ساعت 5 نمیخوابه؟؟
چرنوبیله یا جنگ جهانی؟؟
هفته ای نهایتا 3 تا شیفت شب میری دستور العملو میدی پرستار اجرا میکنه تو هم نظارت میکنی
فردای شیفت شب هم که نمیری (برا پرستارا که اینطوره)
تو سخت گیر ترین بیمارستانم ماهی 4.5 روز مرخصیته (البته الان که کروناس کمتره)
لطفا قبل از اینکه اطلاع کافی از یه موضوع دسگیرتون نشده نیاین یه سری چیزایی بنویسین که برا دو نفر که تا اینجا اومده بشنوه و انگیزش کم شه چون این دوران برا یه کنکوری دوره آسیب پذیریه
اون فردا پزشک شه قراره به من و تو خدمت کنه
به هدفش نرسه باید در به در اینور اونور بره که یه کار گیرش بیاد که 10 برابر سخت تر از پزشکی باشه و سر ماه هم یه چندرغاز بندازن جلوش
برا بعضیا که شاید باباشون میزارتشون سر کار شاید دغدغه نباشه
ولی برا بعضیا این هدف نون شبشونه ، بالش زیر سرشونه
از شما خواهش میکنم با این مطالب ذهن ما رو مخدوش نکنید -
به نظر من که تا آدم تجربه نکنه خیلی شاید نشه به این عشق و علاقه هایی که به شغل ها داره اعتماد کنه..نمیدونم مثالم ربط داشته باشه یا نه ولی مثلا اگه تو یک ورزشی مثل تکواندو رو دوست داشته باشی و به همه بگی عاشقشم و همه سختیاشو با جون و دل میخرم ممکنه وقتی واردش بشی ببینی تحمل اینهمه ضربه و شکستی های استخونای بدنت نداشته باشی منظورم اینه اگرچه که با توجه به حرف دیگران میشه تا حدودی فهمید که تو آدم این کار هستی یا نه ولی بازم با این حال ممکنه بعدش که واردش میشی نظرت فرق کنه...
-
zahra zare 0 در جرئتشو داری رفیق؟!!! گفته است:
لازم دونستم درمورد برداشت اشتباه بعضی از دوستان یه چیزی بگم، من کاملا با رشته ی پزشکی آشنا هستم و می دونم چه سختی هایی داره، اما لذت و خوشی کم نداره، من نخواستم ته دل کسی رو خالی کنم فقط یک واقعیتیو بیان کردم.
پس ذهن خیلی از بچه ها فقط پوشیدن لباس سفید و با اقتدار راه رفتن وسط سالن بیمارستان نشسته درحالی که این چیزا برای یه مدت کوتاه اونارو هیجان زده می کنه و به وجد میاره...
رفقا من آدمی نیستم که یه حرفی و روی هوا و بی هدف بزنم بیشتر دوستای من انترن ها و دانشجوهای پزشکی هستن که عشق می کنن با رشتشون من می دونم بعضی هاتون چقدر عاشق این رشته اید
حرف من هم همینه پزشکی عشق می خواد...
همین!!!!گرامی تو خونواده ما 2 نفر کادر درمان هس
کی گفته پزشک تا ساعت 5 نمیخوابه؟؟
چرنوبیله یا جنگ جهانی؟؟
هفته ای نهایتا 3 تا شیفت شب میری دستور العملو میدی پرستار اجرا میکنه تو هم نظارت میکنی
فردای شیفت شب هم که نمیری (برا پرستارا که اینطوره)
تو سخت گیر ترین بیمارستانم ماهی 4.5 روز مرخصیته (البته الان که کروناس کمتره)
لطفا قبل از اینکه اطلاع کافی از یه موضوع دسگیرتون نشده نیاین یه سری چیزایی بنویسین که برا دو نفر که تا اینجا اومده بشنوه و انگیزش کم شه چون این دوران برا یه کنکوری دوره آسیب پذیریه
اون فردا پزشک شه قراره به من و تو خدمت کنه
به هدفش نرسه باید در به در اینور اونور بره که یه کار گیرش بیاد که 10 برابر سخت تر از پزشکی باشه و سر ماه هم یه چندرغاز بندازن جلوش
برا بعضیا که شاید باباشون میزارتشون سر کار شاید دغدغه نباشه
ولی برا بعضیا این هدف نون شبشونه ، بالش زیر سرشونه
از شما خواهش میکنم با این مطالب ذهن ما رو مخدوش نکنیدAbolfazl Sattari جالبه
این خاطره ی یکی از دوستای پزشک منه که توی بیمارستان مسیح دانشوری کار می کنه، نمی تونید باور کنید ادرس پیجش رو بدم ببینید.
من همون اول گفتم پزشکی روزهای خوب کم نداره
حقیقتا دلیل این جبهه گرفتن شما رو نمی دونم
شاید احساس می کنید اطلاعاتتون خیلی بیشتر از بقیه اس و بخاطر همین می تونید حرف بقیه رو تکذیب کنید
به هر حال نظر شما محترمه و چون نظرتون با نظر من یکی نیست این حق رو به خودم نمیدم که بهتون توهین کنم!!!!
درضمن من اصلا قصد اینو نداشتم ذهن کسی رو مخدوش کنم کسی که این مسیر رو انتخاب کرده خودش از من و شما این چیزارو بهتر می دونه. -
به نظر من که تا آدم تجربه نکنه خیلی شاید نشه به این عشق و علاقه هایی که به شغل ها داره اعتماد کنه..نمیدونم مثالم ربط داشته باشه یا نه ولی مثلا اگه تو یک ورزشی مثل تکواندو رو دوست داشته باشی و به همه بگی عاشقشم و همه سختیاشو با جون و دل میخرم ممکنه وقتی واردش بشی ببینی تحمل اینهمه ضربه و شکستی های استخونای بدنت نداشته باشی منظورم اینه اگرچه که با توجه به حرف دیگران میشه تا حدودی فهمید که تو آدم این کار هستی یا نه ولی بازم با این حال ممکنه بعدش که واردش میشی نظرت فرق کنه...
mahla bpz دقیقا
-
mahla bpz دقیقا
zahra zare 0 اون دوستتون شاید تو ایالت تگزاس قدیم پیش بروبکسای کابوی کار میکرده
یعنی چی روپوش خون آلود
قصابیه مگه؟ -
zahra zare 0 اون دوستتون شاید تو ایالت تگزاس قدیم پیش بروبکسای کابوی کار میکرده
یعنی چی روپوش خون آلود
قصابیه مگه؟Abolfazl Sattari شوخ طبعی شما قابل ستایشه ولی باید بگم هیچ کجای متن از روپوش خونی چیزی گفته نشده!
-
Abolfazl Sattari شوخ طبعی شما قابل ستایشه ولی باید بگم هیچ کجای متن از روپوش خونی چیزی گفته نشده!
zahra zare 0 در جرئتشو داری رفیق؟!!! گفته است:
Abolfazl Sattari شوخ طبعی شما قابل ستایشه ولی باید بگم هیچ کجای متن از روپوش خونی چیزی گفته نشده!
همین پزشکی که جنابعالی دیس میکنی الان بش نیاز داری مشخص شد چشاتم درست و درمون نمیبینه :)))))
کافیه با انگشتتون یه تاچ بزنید برید اول تاپیک
3 کلمه اولین پیام این تاپیک که نوشتیدو بخونین -
Abolfazl Sattari جالبه
این خاطره ی یکی از دوستای پزشک منه که توی بیمارستان مسیح دانشوری کار می کنه، نمی تونید باور کنید ادرس پیجش رو بدم ببینید.
من همون اول گفتم پزشکی روزهای خوب کم نداره
حقیقتا دلیل این جبهه گرفتن شما رو نمی دونم
شاید احساس می کنید اطلاعاتتون خیلی بیشتر از بقیه اس و بخاطر همین می تونید حرف بقیه رو تکذیب کنید
به هر حال نظر شما محترمه و چون نظرتون با نظر من یکی نیست این حق رو به خودم نمیدم که بهتون توهین کنم!!!!
درضمن من اصلا قصد اینو نداشتم ذهن کسی رو مخدوش کنم کسی که این مسیر رو انتخاب کرده خودش از من و شما این چیزارو بهتر می دونه.zahra zare 0 عذر می خوام بیمارستان میلاد نه مسیح
-
@narjes-hashemi خیلیا هستن که میگن علاقه دارن ولی تا خون میبینن غش میکنن باید بتونی تحمل کنی بجای اینکه بیمارو نجات بدی خودت بیوفتی رو دست پرستارا
نگار محمودی خب قاعدتا به این نمیگن علاقه و نمیشه همچین اسمی گذاشت روش!علاقه داشته باشی بعد بری غش کنی؟
ما رشته هایی داریم که با خون سروکار نداشته باشنبحث درباره هدف و علایق بود
-
zahra zare 0 در جرئتشو داری رفیق؟!!! گفته است:
Abolfazl Sattari شوخ طبعی شما قابل ستایشه ولی باید بگم هیچ کجای متن از روپوش خونی چیزی گفته نشده!
همین پزشکی که جنابعالی دیس میکنی الان بش نیاز داری مشخص شد چشاتم درست و درمون نمیبینه :)))))
کافیه با انگشتتون یه تاچ بزنید برید اول تاپیک
3 کلمه اولین پیام این تاپیک که نوشتیدو بخونینAbolfazl Sattari درسته، من حواسم نبود
ولی چیزی که جالبه این پیگیری و دقت شماست توی پستی که اعتقاد دارید دروغه. -
@narjes-hashemi ببینید این حرف داره از زبان شمایی گفته میشه که شاید دارید در رشته ای درس میخونید که بهش علاقه دارید یا حالا شانس بود یا هرچی علاقه خودتون رو پیدا کردید
اما من و امثال من که کم هم نیستیم متاسفانه به دلیل اموزش غلط حتی علاقه خودمون رو هم نمیدونیم چه برسه بخوایم براش جرات نشون بدیمپرهام خرازی زاده این زندگی شماس و کسی هم جز شما نباید دخالت کنه توهینی به خانواده نباشه ولی اونا فقط وظیفه ی راهنمایی دارن نه تصمیم گیری شما خودتون اگه عاشق هدف الانتون نیستید و مدعی هستید که هدفی مشخص رو دوست داشتم چرا پاش نموندید چرا قضاوت دیگرانو حکم بر انتخاب دونستید؟؟ ویا اگر هدفی نداشتید چرا اون گزینه ی نادرست رو انتخاب کردید الانم دخالت نباشه ولی خب روح آدمیزاد جوریه که وابسته میشه و به چیزی همیشگی علاقه نشون میده داخل رشتتون بهترین هارو انتخاب کنید و براش بجنگید شاید پشیمون شدید
پس یکمم مقصر خودتونید! -
سلام
بیشتر انجمن میدونن که من خیلی عاشق پزشکی هستم.و از بیو هم معلومه
من به شخص حاضرم که فراتر از حد تواناییم قدم بردارم.
حتی اگر شده که دیگه کم بیارم...چون میدونم حتما یه خدایی هست که میبینی این تلاش هارو
و قطعا هرکسی که رشته پزشکی رو قبول میکنه باید تمامی این موارد رو قبول کنه.و اگر هم کسی قبول نکنه قطعا هدفش از رشته پزشکی چیزی به جز درمان بیماران بوده... و قطعا جای تاسف دارهخیلییییییییییییی ممنون از پزشکی
چون اگه نبود خیلی از افراد الان پیش ما نبودن -
لازم دونستم درمورد برداشت اشتباه بعضی از دوستان یه چیزی بگم، من کاملا با رشته ی پزشکی آشنا هستم و می دونم چه سختی هایی داره، اما لذت و خوشی کم نداره، من نخواستم ته دل کسی رو خالی کنم فقط یک واقعیتیو بیان کردم.
پس ذهن خیلی از بچه ها فقط پوشیدن لباس سفید و با اقتدار راه رفتن وسط سالن بیمارستان نشسته درحالی که این چیزا برای یه مدت کوتاه اونارو هیجان زده می کنه و به وجد میاره...
رفقا من آدمی نیستم که یه حرفی و روی هوا و بی هدف بزنم بیشتر دوستای من انترن ها و دانشجوهای پزشکی هستن که عشق می کنن با رشتشون من می دونم بعضی هاتون چقدر عاشق این رشته اید
حرف من هم همینه پزشکی عشق می خواد...
همین!!!!zahra zare 0 وای نگو... گفتی عشق... وتی بهش فکر میکنم یه آرامشی تموم وجودمو میگیره که نگو
-
zahra zare 0 چرا اتفاقا داره.... اینجا تا ببینن یکی با بقیه فرق داره یا راهیو میره که با راه بقیه فرق داره همین مردم با نگاهیی که بهش دارن زمینش میزنن چه برسه به بقیه داستان ....
پرهام خرازی زاده سلام ببخشید دخالت میکنم شما برا حرف مردم زندگی میکنی?پس بشو مثل مردم
-
من با روپوش خونی ساعت حدودا 9 صبح فروردین 98 توی بارون گوشه ی درمانگاه گریه می کردم. فشار روانی و اینکه همه ی مردم کنار خانواده هاشون دارن سال نو رو جشن می گیرن اونوقت من تو این حالم داشت دیوونم می کرد....
بعد از ویزیت 200 نفر تویه روز، ساعت 4 شب 4 نفر رو به دلیل نزاع آورده بودن طوریکه خون فواره می زد وسط سالن، بعد از درمان و اعزام تا دوروز درمانگاه علی رغم استفاده از خوشبو کننده های متنوع هنوزم بوی خون می داد...
یه ساعت بعد یه فرد رو که نصف روز بود فوت کرده بود و تازه اوردن و چهل دقیقه ی تمام احیا کاملا بی فایده انجام دادیم...
ساعت شش و نیم خوابیدم و ساعت هشت صبح با صدای فریاد بیدار شدم، بیمار سرماخورده ای که داد می زد : وظیفه اشه وقتی اون همه پول می گیره، کجاست این دکتر بی مسئولیت؟؟
وبعد صدای خانم پذیزش که در حال توضیح دادن این بود که پزشک تا صبح بیدار بوده و تازه خوابیده...
با ارامش ویزیتش کردم، می دونی چرا؟! چون اون تابلوی بیمارستان که اشاره به سکوت می کنه قبل از اونکه برای بیمار و همراهاش گذاشته شده باشه برای پزشک و پرسنل گذاشته شده... این یعنی تو به عنوان یه پزشک حق نداری فریاد بزنی!!!!!
هنوزم توی سرت سودای پزشک شدن داری؟
بلدی موقع ناراحتیت فریاد نزنی؟
جرئتشو داری خانوادتو کنار بزاری و سال رو بین یه عالمه مریض با اعصاب خراب نو کنی؟؟؟
می تونی؟!zahra zare 0 بله ولی حرفاتون فقط برای یسری از پزشکا صدق میکنه
جدا از درامد های کلان بعضی ازپزشکا
جدا ازینکه واسه یه نشون دادن ازمایش و یه سونویی که خود دکتر نوشته باید دوباره ویزیت بدی
جدا از همه اینها ۱۸ سال عمر گرفتمو این اواخرم بخاطر بیماری پدرم کلی دکتر رفتیم ولی تو این همه دکتر یدونه دکتر خوب ندیدم که حداقل اخلاق داشته باشه
انگار نه انگار که ۶۰ تومن ویزیت میدیم فقط ی نگاه بهمون بندازی
میای دهن وا کنی حداقل مشخصات مریضیتو دقیق بگی میگن کافیه خودم میدونم و شروع میکنن ی مشت قرص و دارو مینویسن که خیلی وقتا نه تنها درمانگر نیست بلکه یه درد دیگه به دردامون اضافه میکنه
بیمارستانو که دیگه نگو ، چون یکم کم تر هزینه میدی کلا دکتر نگاتم نمیکنه
جهان سوم یعنی تجارت از مریضی ادما یعنی همین جا که خیلی از پزشکاش واسه پول با جون ادما بازی میکنن
راستی اینا به درک من اطلاع ندارم ولی کاش تو دانشکده پزشکی،پزشکارو مجبور کنند یه چند واحد اخلاق مریض داریو پاس کنن یا حداقل یه جمله رو ده بار ازش بنویسند که مریض مریضیش دست خودش نیست نیازی به سرزنش تو نیست مرهم درد باش یا سکوت کن
با احترام به تمام پزشکان زحمت کشو دلسوز که دست شفا دهنده خدا روی زمینند و دیگر مشاغلی که وجدان رو لازمه کارشون میدونن باید بگم که
من پزشک دلسوز اصلا ندیدم
البته کسی بخودش نگیره اینا توهینم نیست فقط شاید درد دله و شاید توصیه به شما بچه های عشق پزشکیه که در اینده رعایت کنید
دوستون دارم هوارتا -
zahra zare 0 بله ولی حرفاتون فقط برای یسری از پزشکا صدق میکنه
جدا از درامد های کلان بعضی ازپزشکا
جدا ازینکه واسه یه نشون دادن ازمایش و یه سونویی که خود دکتر نوشته باید دوباره ویزیت بدی
جدا از همه اینها ۱۸ سال عمر گرفتمو این اواخرم بخاطر بیماری پدرم کلی دکتر رفتیم ولی تو این همه دکتر یدونه دکتر خوب ندیدم که حداقل اخلاق داشته باشه
انگار نه انگار که ۶۰ تومن ویزیت میدیم فقط ی نگاه بهمون بندازی
میای دهن وا کنی حداقل مشخصات مریضیتو دقیق بگی میگن کافیه خودم میدونم و شروع میکنن ی مشت قرص و دارو مینویسن که خیلی وقتا نه تنها درمانگر نیست بلکه یه درد دیگه به دردامون اضافه میکنه
بیمارستانو که دیگه نگو ، چون یکم کم تر هزینه میدی کلا دکتر نگاتم نمیکنه
جهان سوم یعنی تجارت از مریضی ادما یعنی همین جا که خیلی از پزشکاش واسه پول با جون ادما بازی میکنن
راستی اینا به درک من اطلاع ندارم ولی کاش تو دانشکده پزشکی،پزشکارو مجبور کنند یه چند واحد اخلاق مریض داریو پاس کنن یا حداقل یه جمله رو ده بار ازش بنویسند که مریض مریضیش دست خودش نیست نیازی به سرزنش تو نیست مرهم درد باش یا سکوت کن
با احترام به تمام پزشکان زحمت کشو دلسوز که دست شفا دهنده خدا روی زمینند و دیگر مشاغلی که وجدان رو لازمه کارشون میدونن باید بگم که
من پزشک دلسوز اصلا ندیدم
البته کسی بخودش نگیره اینا توهینم نیست فقط شاید درد دله و شاید توصیه به شما بچه های عشق پزشکیه که در اینده رعایت کنید
دوستون دارم هوارتاFereshteh Jahangiri دقیقا این پزشکایی که شما می گی دلسوز نیستن صرفا بخاطر اجبار و درامد اومدن توی این رشته ونتیجه اش این میشه که توی این جامعه از بین هزاران پزشک فقط چند پزشک متعهد و دلسوز پیدا میشه.
-
Abolfazl Sattari درسته، من حواسم نبود
ولی چیزی که جالبه این پیگیری و دقت شماست توی پستی که اعتقاد دارید دروغه.zahra zare 0 خب من اول مطمئن میشم که دروغه بعد مطرح میکنم
-
من با روپوش خونی ساعت حدودا 9 صبح فروردین 98 توی بارون گوشه ی درمانگاه گریه می کردم. فشار روانی و اینکه همه ی مردم کنار خانواده هاشون دارن سال نو رو جشن می گیرن اونوقت من تو این حالم داشت دیوونم می کرد....
بعد از ویزیت 200 نفر تویه روز، ساعت 4 شب 4 نفر رو به دلیل نزاع آورده بودن طوریکه خون فواره می زد وسط سالن، بعد از درمان و اعزام تا دوروز درمانگاه علی رغم استفاده از خوشبو کننده های متنوع هنوزم بوی خون می داد...
یه ساعت بعد یه فرد رو که نصف روز بود فوت کرده بود و تازه اوردن و چهل دقیقه ی تمام احیا کاملا بی فایده انجام دادیم...
ساعت شش و نیم خوابیدم و ساعت هشت صبح با صدای فریاد بیدار شدم، بیمار سرماخورده ای که داد می زد : وظیفه اشه وقتی اون همه پول می گیره، کجاست این دکتر بی مسئولیت؟؟
وبعد صدای خانم پذیزش که در حال توضیح دادن این بود که پزشک تا صبح بیدار بوده و تازه خوابیده...
با ارامش ویزیتش کردم، می دونی چرا؟! چون اون تابلوی بیمارستان که اشاره به سکوت می کنه قبل از اونکه برای بیمار و همراهاش گذاشته شده باشه برای پزشک و پرسنل گذاشته شده... این یعنی تو به عنوان یه پزشک حق نداری فریاد بزنی!!!!!
هنوزم توی سرت سودای پزشک شدن داری؟
بلدی موقع ناراحتیت فریاد نزنی؟
جرئتشو داری خانوادتو کنار بزاری و سال رو بین یه عالمه مریض با اعصاب خراب نو کنی؟؟؟
می تونی؟!zahra zare 0 دارم.جرئتشو دارررررررررررررممممم.
کور بشم اگه به خاطر خواب خودم از کمک کردن بگذرم -
zahra zare 0 دارم.جرئتشو دارررررررررررررممممم.
کور بشم اگه به خاطر خواب خودم از کمک کردن بگذرمmajhool دور از جونت، ایشالله می رسی بهش
️
-
majhool دور از جونت، ایشالله می رسی بهش
️
zahra zare 0 توهم برسی بهش
بعضیا همینکه به هدفشون میرسن فکر میکنن تافته جدا بافته شدن برای هر کم کاریشون دلیل دارن خداکنه من جزوشون نباشم