شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
بچه ها ما توی ریاضی یه منطقی داریم که میگه: اگه داری یه سوالی رو حل میکنی و دیدی داری خیلی راحت به جواب میرسی مطمعن باش یه جاییشو اشتباه رفتی،
-
-
-
-
Helen Alinia
دقیقا -
بچه ها ما توی ریاضی یه منطقی داریم که میگه: اگه داری یه سوالی رو حل میکنی و دیدی داری خیلی راحت به جواب میرسی مطمعن باش یه جاییشو اشتباه رفتی،
خدیجه دولتیاری در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
بچه ها ما توی ریاضی یه منطقی داریم که میگه: اگه داری یه سوالی رو حل میکنی و دیدی داری خیلی راحت به جواب میرسی مطمعن باش یه جاییشو اشتباه رفتی،
اینو موافقم
تا اخرر جواب پیدا میکنی وقتی به دبیر نشون میدی میگه اشتباه راه حلش عررررر عررر
-
یه کم شادی بد نیست
-
نوشته روزه داری یعنی سبک شدن برای پرواز
والا خوانواده ما بعد افطار یه جوری سنگین میشن که بیل مکانیکی هم نمیتونه تکونشون بده
-
با عرض پوزش
جَفَر سوار مینى بوس میشه و سلام میکنه، هیچکس جواب سلامشو نمیده.!!
عصبانى میشه میگه: یه مشت خر و گاو نشستن توی مینى بوس.!!!راننده یکدفعه میزنه رو ترمز طوریکه همه مسافرا میفتن رو هم.!!
میاد و یقه جَفَر رو میگیره و میگه: بگو ببینم کى خره؟ کى گاوه؟؟؟؟
جَفَر میگه: والا اینطور که تو زدى رو ترمز معلوم نیست دیگه ؛همه قاطى شدن!!!
-
معانی مختلف مُردن در ایران
می میرم برات : عاشقتم
بمیرم برات : خیلی دلم برات می سوزه
برو بمیر : دیگه نمی خوام ببینمت
می مُردی ؟ : چرا کاررا انجام ندادی؟
مُرده بودی : چرا نگفتی !
نمُردیم و ... : بالاخره اتفاق افتادمُردیم تا ... : صبرمان تمام شد
من بمیرم ؟؟؟ : راست می گویی
مُردم : خسته شدممُردی؟؟؟ : چرا جواب نمی دهی؟
مُرده : بی حال و وا رفته
مُردنی : نحیف و لاغرادبيات ایرانیه دیگه...
-
اوج اهمیت دادن بابام بهم وقتی بود ک بهش گفتم : امشب تولدمه، چی میخوای بهم کادو بدی؟
برگشته میگه: دیشب رفتی ماست خریدی، بقیه پولش واسه خودت!
به نظرتون آیفون ایکس بخرم خوبه؟؟؟
-
از تاثیرات قرنطینه هست دیگه -
-
ﮐﺎﺵ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ "ﻫﻤﺴﺮ" ﻫﻢ ﻣث ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩ
ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻯ خانواده ﺗﺄﯾﯿﺪ ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻣﯿﺸﺪﻥ
ﻣﯿﻮﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﻫﻨﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ
ﺑﻌﺪﺵ ﻣﻨﻢ ﺳﺮﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﻭ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪﻡ!
Fa D در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
ﮐﺎﺵ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ "ﻫﻤﺴﺮ" ﻫﻢ ﻣث ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩ
ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻯ خانواده ﺗﺄﯾﯿﺪ ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻣﯿﺸﺪﻥ
ﻣﯿﻮﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﻫﻨﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ
ﺑﻌﺪﺵ ﻣﻨﻢ ﺳﺮﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﻭ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪﻡ!
-
وقتی میگن تحت هر شرایطی کلاس تشکیل میشه
-