تست قرابت
-
۱- یک غربى معمولا" بطرى آبش را از خودش جدا نمی کند. استاد هم با بطرى آب درس می دهد و آب تنها چیزى است که غربی ها به شدت می خورند و ما نه!
.
۲- هر چقدر ما ایرانی ها شلنگ قلیون به دست داریم، این غربی ها کتاب در دست دارند کتاب جزء لاینفک زندگى این مردم است.
.
۳- در جواب پرسیدن حال شان به جاى قربان شما و نوکرتم جواب روشن می دهند و شما در جریان حال شان قرار می گیرید مثلا" می گویند: خوبم، کمى مریضم، خسته ام، بد نیستم، عالى ام، ....
.
۴- وقتى لطفى می کنید مثلا" از غذای تان به کسى تعارف می کنید به جاى گفتن الهى فدات بشم و دورت بگردم خیلى واضح می گویند: تو مهربانى و ... . و شما روزى را تصور کنید که به خاطر کارهاى معمولى چند بار به شما گفته شده مهربان هستید، آیا به سمت مهربان تر شدن نمى روید؟!
.
۵- بین مشاغل مختلف تفاوت جایگاهى نیست. پزشک از اتاقش بیرون می آید و هر مریض را شخصا" صدا می کند، استاد، روز اول می گوید من نه پرفسورم، نه sir، نه مسیو، من فقط "مت"( اسم کوچکش) هستم.
.
۶- مردم ورزش می کنند ... به معناى واقعى کلمه نه آمپول و تزریق هورمون... نه به شرایط خاصى احتیاج دارند نه باشگاه نه وقت کافى.... با دوچرخه سر کار می روند... بارها کسانى را دیده ام که کالسکه به دست، می دویدند.... دوستى در باشگاه، کارمندان جایى را دیده بود که وقت ناهارشان را به باشگاه مى آیند و ورزش می کنند.
.
۷- وقتى نگاه تان به کسى می افتاد سریع لبخند می زند و احتمالا" روز خوش می گوید، ما چرا انقدر با نگاه همدیگر مشکل داریم و چرا انقدر به هم زل می زنیم؟!
.
۸- از چه زمانى ما کمتر در مترو و اتوبوس براى مسن ها، صندلى خالى کردیم؟ اینجا اگر براى مسن ها و باردارها و بچه ها صندلى خالى نکنید علنا" دیگران به شما تذکر می دهند.
.
۹- با بچه ها، حیوانات و طبیعت مهربان تر بودن نشان از انسان تر بودن شما دارد.
.
۱۰- بدون ترحم و تحقیر به ضعیف ترها کمک می کنند. کسى احساس برتر بودن به شما نمی دهد.
.
۱۱- در رفتارشان خود را درگیر قید و بندهای حاصل از آداب و تشریفات نمی کنند، خودشان هستند و فکرشان را صرف ارائه ی ماسک اجتماعی نمی کنند چون از این که خودشان باشند هراسی ندارند.
و...
.
ما اما از غرب زدگی فقط فرو مایه ترین مدهای گروه های افراطی رو یاد گرفتیم. چرا این ۱۱ مورد رو یاد نگرفتیم؟!"گاهی باید خودمان را بتکانیم"
منسوب به #جلال_آل_احمد
@دانش-آموزان-آلاء
@خیرین-کوچک-دریا-دلآثار جلال آل احمد رو بگین ببینم
-
-
چلال تو میقات با پنچ زن غرب زده ی شتاب زده ی مدرسه قلم، از رنچ ترچمه مائده ها و قمار باز گفت
-
شعرنیس ولی دوسش دارم
حرف آدم ها مانند موج دریاستاگر در مقابلش بایستی خسته ات میکند
و اگر با آن همراهی کنی غرقت میکند
قرار نیست که همه آدمها شما را درک کنند و این اشکالی ندارد
آنها حق دارند نظر دهند و شما کاملا حق دارید آن را نادیده بگیرید.
-
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس
یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
#مولانای_عزیز -
شعرنیس ولی دوسش دارم
حرف آدم ها مانند موج دریاستاگر در مقابلش بایستی خسته ات میکند
و اگر با آن همراهی کنی غرقت میکند
قرار نیست که همه آدمها شما را درک کنند و این اشکالی ندارد
آنها حق دارند نظر دهند و شما کاملا حق دارید آن را نادیده بگیرید.
-
@dr-saraaa در تست قرابت گفته است:
آثار جلال آل احمد رو بگین ببینم
زن زیادی داره
مدیر مدرسه ست
پنج داستان خونده
رنج زیادی برده /:
قمار بازه :|
اسم دخترشم مائده س که سیب زمینی زیاد میخوره :|
بقیش یادم نیسینی تَفت دادن به این میگنا ... اگه تو مدرسه ما بودی، مرتبه ای والا میگرفتی ...
-
این عشق مرا با تو چنان یکتا کرد
کاندر غلطم که تو منی یا من تو ...
#سوال 20 گزینه 2 _ آزمون -
@dr-saraaa در تست قرابت گفته است:
این عشق مرا با تو چنان یکتا کرد
کاندر غلطم که تو منی یا من تو ...
#سوال 20 گزینه 2 _ آزمونآره چه قشنگم بود
-
️زیست شناسی ادبی
یار من آنکه به دنیا ژنوتیپش یکتاست
فنوتیپ خوش او چون فنوتیپ گلهاست
هست در هر نگهش رمز هزاران ژن عشق
که همه، ترجمهی رشتهای از «دی ان آ»ست
دوش از بهر دلم عشوه چنان سنتز کرد
که فغان از همهژنهای وجودم برخاست
این یکی کرد جهش وان دگری شد معیوب
کُدون زندگیَم گشت دچار کم و کاست
گشت مغلوب مرا هر چه ژن غالب بود
حالیا! کار منِ سوختهدل واویلاست
کاریوتیپ منِ زار، چنان قاطی کرد
که گمانم اثرش تا به ابد پابرجاست
گفتم ای یار مکن، شد ژنوتیپم بر باد
خندهای کرد و بگفت از فنوتیپت پیداست (باحال ترین بیت شعر!)
گفتم آخر تو مرا آلل صبری بفرست
که ز عصیان جهش، بند جنونم برپاست
ژن امید مرا نوکلئوتیدیست حقیر
ژن جور تو، ولی نوکلئوتیدش صد تاست
پلیپپتید غمت بس که دراز است ای دوست
بهر آن جان نبود در دلِ تنگی که مراست
️گفت باید که به راهم هموزیگوت گردی
هتروزیگوت، تو مباش، ار به دلت الفت ماست
گفتمش من هموزیگوت نتوانم گشتن
چون نماندهست مرا یک آتوزوم، سالم و راست
عاشقی را که چنان سندرم عشق دهند
تو تعجب مکن ار اشک غمش چون دریاست
حالیا! زین ژنوتیپی که نصیبم گشته
فنوتیپم به میانِ همه، انگشتنماست
من ندانم که چنین سنگدلی، بی انصافی
از کجا آمده و اصل و تبارش ز کجاست
بهر سلول حیات اینهمه،پپتید بلاست
همه زیر سر یک رشته "ام ار ان آ" ست
آری! آخر به یکی دام بلا می افتد
هر که چون مستی ما سر به هواست
ای خدا یار مرا سندرم مرگ بده
که چنین با من عاجز به سر جور وجفاست
همولوگ نیست چو هرگز دل من با دل او
این دو را دادن پیوند فقط کارخداستبرگرفته از شعر سپهر طباطبایی
-
️زیست شناسی ادبی
یار من آنکه به دنیا ژنوتیپش یکتاست
فنوتیپ خوش او چون فنوتیپ گلهاست
هست در هر نگهش رمز هزاران ژن عشق
که همه، ترجمهی رشتهای از «دی ان آ»ست
دوش از بهر دلم عشوه چنان سنتز کرد
که فغان از همهژنهای وجودم برخاست
این یکی کرد جهش وان دگری شد معیوب
کُدون زندگیَم گشت دچار کم و کاست
گشت مغلوب مرا هر چه ژن غالب بود
حالیا! کار منِ سوختهدل واویلاست
کاریوتیپ منِ زار، چنان قاطی کرد
که گمانم اثرش تا به ابد پابرجاست
گفتم ای یار مکن، شد ژنوتیپم بر باد
خندهای کرد و بگفت از فنوتیپت پیداست (باحال ترین بیت شعر!)
گفتم آخر تو مرا آلل صبری بفرست
که ز عصیان جهش، بند جنونم برپاست
ژن امید مرا نوکلئوتیدیست حقیر
ژن جور تو، ولی نوکلئوتیدش صد تاست
پلیپپتید غمت بس که دراز است ای دوست
بهر آن جان نبود در دلِ تنگی که مراست
️گفت باید که به راهم هموزیگوت گردی
هتروزیگوت، تو مباش، ار به دلت الفت ماست
گفتمش من هموزیگوت نتوانم گشتن
چون نماندهست مرا یک آتوزوم، سالم و راست
عاشقی را که چنان سندرم عشق دهند
تو تعجب مکن ار اشک غمش چون دریاست
حالیا! زین ژنوتیپی که نصیبم گشته
فنوتیپم به میانِ همه، انگشتنماست
من ندانم که چنین سنگدلی، بی انصافی
از کجا آمده و اصل و تبارش ز کجاست
بهر سلول حیات اینهمه،پپتید بلاست
همه زیر سر یک رشته "ام ار ان آ" ست
آری! آخر به یکی دام بلا می افتد
هر که چون مستی ما سر به هواست
ای خدا یار مرا سندرم مرگ بده
که چنین با من عاجز به سر جور وجفاست
همولوگ نیست چو هرگز دل من با دل او
این دو را دادن پیوند فقط کارخداستبرگرفته از شعر سپهر طباطبایی