نهاد یا مسند ؟

[فاطمه خلیلی]

%(#ff0000)[واژه ي مشتق دام دار]

الهي ← الاه + ي
باارزش ← با+ ارز+-ِ ش
بي عوض ←بي + عوض
برخورداري ←بر(وند)+خورد+ار(وند)+ي (وند)
جواني ←جوان + ي
گوارا←گوار(بن فعل )+ ا(وند)
فکري ←فکر+ ي
پژوهش ←پژوه + -ِش
ايرانيان ← ايران +ي + ان
پژوهشگر←پژوه (بن مضارع )+-ِ ش(اشتقاقي )+گر(اشتقاقي )
ادبيات ←ادب + ي+ ات
متأسفانه ← متأسف +انه
نشانه ← نشان + ه
بالنده ←بال + -َنده (وند)
نوشته ← نوشت + ه
نويسنده ←نويس + -َ نده
نامحسوس ←نا+ محسوس
فتنه گري ← فتنه + گر(اشتقاقي )+ ي(اشتقاقي )
آشنايي ←آشنا+ ي(ياي اول واج ميانجي است .)
ياغي گري ← ياغي + گري (حتما به صفحه ي ١٤٧ درس ٢٠ مراجعه کنيد.) منظور تفاوت فتنه کري و ياغي گري است
منظومه ← منظوم + ه
عاشقانه ←عاشق (صفت )+انه (اشتقاقي )
سروده ← سرود+ ه (وند)
دانشور←دان (بن فعل )+ -ِ ش+ ور
شاخه ←شاخ + ه
تشنگي ← تشنه + گي
گزارشگر←گزار+ -ِ ش+ گر
بيهقي ←بيهق + ي(وند)
ساختمان ←ساخت + مان
توانا←توان (بن فعل )+ ا(وند)
گيرا← گير+ ا
آموزش ←آموز+ -ِ ش
گفتار←گفت + ار
گسترش ←گستر+ -ِ ش
انديشه ←انديش + ه
واقعيت ←واقع + يت
آفرينش ←ة فرين + -ِ ش
سوگوار ← سوگ + وار
نامحرمان ←نا+ محرم + ان ( تصريفي )
ناگوار←نا + گوار
صوفيان ←صوف +ي (وند)+ان (تصريفي )
پيدايي ←پيدا+ يي
سرايندگان ← سراي (بن مضارع )+ -َ نده (وند)+ گان (تصريفي )
بهره وري ← بهره + ور+ ي
بي تفاوتي ←بي +تفاوت + ي(وند)
بي عاطفگي ←بي +عاطفه + گي
شتاب ناک ←شتاب + ناک
پراکندگي ← پراکند+ه + گي
سروده ←سرود+ ه (وند)
تحميديه ← تحميد+ يه
زمينه ←زمين + ه (اشتقاقي )
ستايش ←ستاي +-ِ ش
فراگيري ← فرا(اشتقاقي )+ گير(بن مضارع )+ ي(اشتقاقي )
نوشته ← نوشت + ه
داستاني ←داستان + ي
وابسته ←وا+بست + ه
اسلامي ← اسلام + ي
خواننده ← خوان +-َ نده
زيبا←زيب + ا
برخورد←بر+ خورد
رسا←رس + ا (اشتقاقي )
بارور←بار+ور
سنجش ←سنج +-ِ ش
ارزشمند← ارز+-ِ ش+ مند
باستاني ←باستان + ي(وند)
شنيداري ← شنيد+ ار+ ي
ديداري ←ديد(بن ماضي )+ار(اشتقاقي )+ي (اشتقاقي )
گويا←گوي + ا(وند)
فرهنگي ←فرهنگ + ي
پيدايش ←پيدا+ -ِ ش
حکيمانه ←حکيم + انه (اشتقاقي )
جغرافيا←جغرافي + ا
شوخي ←شوخ + ي
ديدگاه ← ديد+ گاه
ماندگار←ماند(بن فعل )+ گار
آينده ← آي + -َ نده
تخيلي ← تخيل + ي(اشتقاقي )
زرّين ←زر+ ين
صحنه ←صحن + ه(وند)
دارا← دار(بن مضارع )+ا(اشتقاقي )
ظلماني ← ظلم +اني
استعاري ← استعاره + ي
روزگار←روز+ گار(وند)
بينا← بين +ا(وند)
شايستگان ←شايست + ه(اشتقاقي )+ا(تصريفي )
ساماني ←سامان + ي
زندگي ←زنده + گي (وند)
شکافتن ← شکافت + ن
افزايش ←افزاي + -ِ ش
برومند← بر+ اومند
عامي ← عام + ي
بيمناک ←بيم + ناک
معنوي ←معنا+ ي
ترکيّه ← ترک +ّ يه
اینا که حس کردم یکم جدیده گل گذاشتم

[فاطمه خلیلی]

جهش ضمیر

هرگاه ضمیرهای شخصی پیوسته (م – ت – ش – مان – تان – شان )
از روی یک کلمه به کلمۀ دیگر منتقل شوند، جهش ضمیر رخ داده است .

درواقع ضمیر ،متعلق به آن کلمه نباشد

%(#ff0000)[مثال] :بوی گل%(#ff0000)[م] چنان مست کرد که دامنم از دست برفت . ⟸ بوی گل چنان مستم کرد ...

%(#ff0000)[مثال] :ای بی نشان محض نشان از که جویم%(#ff0000)[ت] گم گشت در تو هر دو جهان از که جویمت
⟸ تو را جویم

%(#ff0000)[توجه]: ( م ) اگر به فعل اول شخص، بچسبد ، شناسه است . ← گفتم

%(#ff0000)[توجه]: ( م ) اگر جابجا نشود و ضمیری به فعل بچسبد .

دو حالت دارد : یا مفعول است یا متمم .

%(#ff0000)[مثال]:
گفتم%(#ff0000)[ت] ← به تو گفتم : متمم
دیدم%(#ff0000)[ت] ← تو را دیدم : مفعول

%(#ff0000)[توجه]:( م ) اگر جابجا نشود و ضمیری به اسم بچسبد ، مضاف الیه است

[zeinab dehghani]

فاطمه خلیلی در ادبیات کنکور گفته است:

فاطمه خلیلی در ادبیات کنکور گفته است:

%(#0ff887)[تست ۱۲]
آرایه های «%(#0ff887)[استعاره - تشبيه - اغراق - مجاز - کنایه]» تماما در کدام بیت آمده است؟
%(#0ff887)[۱)] نوعروسان چمن را که جهان آرای اند /با گل روی تو بازار لطافت بشکست
%(#0ff887)[۲)] در موی میانت سخنی نیست که خود نیست /لیکن سخن ار هست در آن پسته دهان است
%(#0ff887)[۳)] صبر چون پروانه باید کردنت بر داغ عشق/ ای که صحبت با یکی داری نه در مقدار خویش
%(#0ff887)[۴)] خواهی که برنخیزدت از دیده رود خون/ دل در وفای صحبت رود کسان مبند

%(#ff0000)[گزینه ۱]
zeinab dehghani
@Kosar-Mortazavi
ابوالفضل ریسی
@Saghi-Mortazavi
@M-Zngne
%(#ff0000)[استعاره]: نوعروسان استعاره از گلها
%(#ff0000)[تشبیه]: روی به گل / معشوق به نوعروسان چمن (گل ها)
%(#ff0000)[اغراق]: بزرگنمایی در توصیف زیبایی معشوق و این که چهره معشوق از گل ها هم زیباتر و لطیف تر باشد.
%(#ff0000)[مجاز]: چمن استعاره از گلزار و بوستان
%(#ff0000)[کنایه]: بازار شکستن کنایه از ناکامی و بی بهرگی و از رونق افتادن
%(#ff0000)[همگی خسته نباشید عالی بودید]

تاعمردارم این تست رو یادم نمیره....عجب ضایع اندرضایع شدنی بود برام
ممنون فاطمه جان

[فاطمه خلیلی]

zeinab dehghani نه ضایع چرابه قول ساقی ضایع برا شدنه
خواهش میکنم

[فاطمه خلیلی]

%(#ff0000)[تست ۱]
در مصراع اول بیتی که %(#ff0000)[تلمیح] یا %(#ff0000)[تمثیل] ندارد، چند «%(#ff0000)[استعاره]» به کار رفته است؟
%(#ff0000)[۱)] آسمان بار امانت نتوانست کشید /قرعه کار به نام من دیوانه زدند %(#ff0000)[(دو تا)]
%(#ff0000)[۲)] چه گفت آن سخنگوی پاسخ نیوش/ که دیوار دارد به گفتار گوش %(#ff0000)[(یکی)]
%(#ff0000)[۳)] بگسترد کافور برجای مشک /گل و ارغوان شد به پالیز خشک %(#ff0000)[(دو تا)]
%(#ff0000)[۴)] چنین گفت پیغمبر راستگوی / ز گهواره تا گور دانش بجوی %(#ff0000)[(یکی)]

[فاطمه خلیلی]

%(#ff0000)[تست ۲]
در کدام بیت «%(#ff0000)[جابه جایی ضمير متصل]» صورت گرفته است؟
%(#ff0000)[۱)]نیک باشی و بدت گوید خلق/ به که بد باشی و نیکت بینند

%(#ff0000)[۲)] من ز دست تو خویشتن بکشم /تاتو دستم به خون نیالایی
%(#ff0000)[۳)] عجب داری ار بار حکمش برم /که دایم به احسان و لطفش درم
%(#ff0000)[۱)]زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت / کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد
وقتی طراح یکم بی سواد تشریف دارن

[فاطمه خلیلی]

%(#ff0000)[تست ۳]
مفهوم بیت «%(#ff0000)[که گر عرشی به فرش آیی و گر ماهی به چاه افتی او گر بحری تهی گردی و گر باغی خزان بینی»] با کدام بیت تناسب دارد؟
%(#ff0000)[۱)] زین فلک بیرون توکی دانی که چیست /کاین حصاری بس بلند و بیدر است
%(#ff0000)[۲)] خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد/ که گاه مردم از او شادمان و گه ناشاد
%(#ff0000)[۳)] گرنوازد فلكت غه مباش از پی آن/ کش صعودی نبود کاو نه هبوطی ز پی است
%(#ff0000)[۴)] فلک را مترسان به آه دروغی /که از تیر کج نیست پروا نشان را

[فاطمه خلیلی]

%(#10f000)[تست ۴]
۱۸- مفهوم متن %(#10f000)[«حالی صواب آن باشد که جمله به طریق تعاون قوتی کنید تا دام از جای برگیریم که رهایش ما در آن است. کبوتران فرمان وی بکردند و دام برکندند.»] با همه ابیات، به استثنای بیت -------- تناسب دارد.

%(#10f000)[۱)] حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت/ آری به اتفاق جهان می توان گرفت
%(#10f000)[۲)] به بارگاه توچون باد را نباشد راه /کی اتفاق جواب سلام ما افتد
%(#10f000)[۳)] دو دوست باهم اگر یک دل اند در همه کار / هزار طعنه دشمن به نیم جو نخرند
%(#10f000)[۴)] مورچگان را چ وبود اتفاق / شیر ژیان را بدرانند پوست

[فاطمه خلیلی]

%(#ff00ff)[تست ۵]
آرایه های مقابل کدام بیت تماما نادرست است؟
%(#ff00ff)[۱)] توکز خون شیر و نوش از نیش و گل از خار می سازی /به چشم خلق شیرین ساز تلخ افسانه ما را : %(#ff00ff)[(حس آمیزی - اغراق)]
%(#ff00ff)[۲)] دل عاشق ز گل گشت چمن آزرده تر گردد/که هر شاخ گلی دامی است مرغ رشته بر پا را : %(#ff00ff)[(تشبيه - کنایه)]
%(#ff00ff)[۳)] عالمی را دشمنی بامن ز بهر روی توست/ لیکن از دشمن نمیترسم که میلم سوی توست %(#ff00ff)[:( مجاز - جناس)]
%(#ff00ff)[۴)] شور دریای سخن از دل پرجوش من است/قفل گنجینۂ معنی لب خاموش من است%(#ff00ff)[:( تضمین - اسلوب معادلة)]

[فاطمه خلیلی]

%(#0000ff)[تست ۶]
مفهوم عبارت %(#0000ff)[«با صدایی که به قول معروف از ته چاه درمی آمد، با زهرخندی گفت: داد نزن، من گوش استماع ندارم لمن تقول؟»] با کدام بیت متناسب است؟
%(#0000ff)[1)] ذوق سماع مجلس أنست به گوش دل /وقتی رسد که گوش طبیعت بیا کنی
%(#0000ff)[۲)] حال چوگان چون نمی دانی که چیست/ ای نصیحتگو به ترک گوی، گوی
%(#0000ff)[۳)] مرد باید که گیرد اندر گوش/ ور نبشته است پند بر دیوار
%(#0000ff)[۴)] گوش کن پندای پسر وز بهر دنیاغم /مخور گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش

[فاطمه خلیلی]

%(#00ffdd)[تست ۷]
در همه ابیات، به جز بيت --------- %(#ff0000)[«نهاد»] محذوف است.
%(#00ffdd)[۱)] می با جوانان خوردنم باری تمامی کند /تا کودکان در پی فتند این پیر درد آشام را
%(#00ffdd)[۲)] گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد /بسوختیم در این آرزوی خام و نشد
%(#00ffdd)[۳)] چندان کز این دو دیده من رفت روز و شب /هرگز نرفت خون شهیدان کربلا
%(#00ffdd)[۴)] بخت باز آید از آن در که یکی چون تو درآید / روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید

[فاطمه خلیلی]

%(#ff5900)[تست ۸]
آرایه های بیت زیر کدام اند؟
%(#ff5900)[«آن چه می دانند ما تم تن پرستان، سور ماست/دار، نخل دیگران و رایت منصور ماست»]
%(#ff5900)[۱)] ایهام - استعاره - کنایه - تضاد
%(#ff5900)[۲)] استعاره - تشبیه - ایهام تناسب - جناس
%(#ff5900)[۳)] کنایه - تناقض - جناس - ایهام
%(#ff5900)[۴)] تشبیه - ایهام تناسب - تناقض - تلمیح

[فاطمه خلیلی]

%(#ff8888)[تست ۹]
در منظومه زیر چند %(#ff8888)[«تشبیه»] وجود دارد؟
%(#ff8888)[«مرا هر لفظ فریادی است کز دل میکنم بیرون / مرا هر شعر دریایی است لبریز از شراب خون کجا شهد است این اشکی که در هر دانه لفظ است؟ / مرا این، کاسه خون است / چنین آسان منوشیدش.»]
%(#ff8888)[۱)] سه
%(#ff8888)[۲)]چهار
%(#ff8888)[۳)] پنج
%(#ff8888)[۴)] شش

[فاطمه خلیلی]

%(#ff0888)[تست ۱۰]
در کدام بيتها هر دو آرایه %(#ff0888)[«استعاره»] و %(#ff0888)[«جناس»] وجود دارد؟
%(#ff0888)[الف)] اهل دل گر جان بر آن سرو روان افشانده اند /از نسیم گلشن وصلش روان پرورده اند
%(#ff0888)[ب)] آن خط عنبرشکن بر برگ گل دانی چراست؟ /ناف مشک است کاندر جیب نسرین کرده اند
%(#ff0888)[ج)] خلق را از لعل میگون تو مستی داده اند /عقل را از چشم فتان تو مفتون کرده اند
%(#ff0888)[د)] سنبلش نغمارت ایمان نکند چون نکند /لب لعلش مدد جان نکند چون نکند
%(#ff0888)[ه)] آن سهی سرو روان از سر پا ننشیند /تامن دل شده را بی سر و بی پا نکند
%(#ff0888)[1)] الف - ب - ه
%(#ff0888)[۲)] الف - ب - ج
%(#ff0888)[۳)] ب - د - ج
%(#ff0888)[۴)]ج - ه - د

[فاطمه خلیلی]

%(#0ff887)[تست ۱۱]
در متن زیر به ترتیب چند «%(#0ff887)[ترکیب وصفی]» و چند «%(#0ff887)[ترکیب اضافی»] وجود دارد؟
%(#0ff887)[در دوره اول، رمان شکل سنتی داشت و نویسندگان به سبک رئالیستی می نوشتند و در حقیقت نقش گزارشگر را داشتند، یعنی هر نویسنده می توانست از وقایع و امور عکس برداری کند. اینان با تشریح دقیق خصوصیات ظاهری اشخاص رمان، صفحات داستان را سیاه می کردند].
%(#0ff887)[۱)]۵ - ۵
%(#0ff887)[۲)]۵ - ۶
%(#0ff887)[۳)] ۶ - ۵
%(#0ff887)[۴)] ۶ - ۶

[فاطمه خلیلی]

%(#ff0000)[تست ۱۲]
مفهوم کدام بیت با دیگر ابیات متفاوت است؟
%(#5858f7)[۱)]ای درد و غم تو راحت دل/هم مرحم و هم جراحت دل
%(#5858f7)[۲)]دردم از یار است و درمان نیز هم/دل فدای او شد و جان نیز هم
%(#5858f7)[۳)]هم چو نی زهری و تریاقی که دید؟/هم چو نی دمساز و مشتاقی که دید؟
%(#5858f7)[۴)]دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست/گر دردمند عشق بنالد غریب نیست

[فاطمه خلیلی]

%(#580889)[تست ۱۳]
 آرایه های مقابل کدام بیت «همگی» درست است؟
%(#580889)[۱)] تا رقیب از لب او کامروا شد گفتم/خاتم دست سلیمان به کف اهرمن است %(#580889)[(اسلوب معادله، کنایه)]
%(#580889)[۲)] سزای من که دمی خرم از وصال شدم/هزار مرتبه عشق از غم جدایی داد %(#580889)[(مجاز، ایهام)]
%(#580889)[۳)] ناسرو پی بندگی قدتو برخاست /دور فلک آزاد ز بند محتش کرد %(#580889)[(تشبیه، حسن تعلیل)]
%(#580889)[۴)] گر جذبۂ محبت، آتش به دل فروزد/برگ هوس توان سوخت ترک هوا توان کرد %(#580889)[(استعاره، تضاد)]

[فاطمه خلیلی]

%(#ff00ff)[تست ۱۴]
 مفهوم بیت زیر، از کدام بیت دریافت می شود؟
%(#ff00ff)[اشتر به شعرعرب در حالت است و طرب/ گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری]
%(#ff00ff)[۱ )] تا جلوه کرد لیلی محمل نشین من/هم چون شتر به دست ندیدم زمام خویش
%(#ff00ff)[۲)] نه مطرب که آواز پای ستور/ سماع است اگر عشق داری و شور
%(#ff00ff)[۳)] بانگ حدی بشنو و صوت درای /شو چو شترگرم رو و تیزپای
%(#ff00ff)[۴)] زند به نغمة داوود طعنه صوت و صدایش/زمانه بر گلوی هر خری که بسته درایی

[zeinab dehghani]

فاطمه خلیلی در ادبیات کنکور گفته است:

%(#ff0000)[تست ۱]
در مصراع اول بیتی که %(#ff0000)[تلمیح] یا %(#ff0000)[تمثیل] ندارد، چند «%(#ff0000)[استعاره]» به کار رفته است؟
%(#ff0000)[۱)] آسمان بار امانت نتوانست کشید /قرعه کار به نام من دیوانه زدند %(#ff0000)[(دو تا)]
%(#ff0000)[۲)] چه گفت آن سخنگوی پاسخ نیوش/ که دیوار دارد به گفتار گوش %(#ff0000)[(یکی)]
%(#ff0000)[۳)] بگسترد کافور برجای مشک /گل و ارغوان شد به پالیز خشک %(#ff0000)[(دو تا)]
%(#ff0000)[۴)] چنین گفت پیغمبر راستگوی / ز گهواره تا گور دانش بجوی %(#ff0000)[(یکی)]

گزینه 3 !

[zeinab dehghani]

فاطمه خلیلی در ادبیات کنکور گفته است:

%(#ff0000)[تست ۲]
در کدام بیت «%(#ff0000)[جابه جایی ضمير متصل]» صورت گرفته است؟
%(#ff0000)[۱)]نیک باشی و بدت گوید خلق/ به که بد باشی و نیکت بینند

%(#ff0000)[۲)] من ز دست تو خویشتن بکشم /تاتو دستم به خون نیالایی
%(#ff0000)[۳)] عجب داری ار بار حکمش برم /که دایم به احسان و لطفش درم
%(#ff0000)[۱)]زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت / کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد
وقتی طراح یکم بی سواد تشریف دارن

گزینه 3!
پ.ن: من تو جهش ضمیر ضعیفم...هفته آینده میرسم بهش