ادبیات

[فاطمه خلیلی]

فاطمه خلیلی در ادبیات کنکور گفته است:

%(#00ffff)[تست ۷]
در متن «%(#00ffff)[عادت کرده بود که همه چیز را گذران و همه احوال عالم را در معرض تبدل تلقی می کرد؛ لذا، از هیچ پیشامد جالبی زیاده اظهار شادمانی نمی کرد و از هیچ حادثه سوئی هم به شکوه درنمی آمد. وقتی یک تن از یاران را غمناک دید، گفت که در دنیا همه دل تنگیها از دل نهادگی بر این عالم است.]» چند «ترکیب وصفی» یافت می شود؟
%(#00ffff)[۱)] ۸
%(#00ffff)[۲)] ۹
%(#00ffff)[۳)] ۱۰
%(#00ffff)[۴)] ۱۱

%(#ff0000)[گزینه ۲]
%(#ff0000)[ترکیب های وصفی]
همه چیز / همه احوال / هیچ پیشامد / پیشامد جالب / هیچ حادثه / حادثه سوء / یک تن / همه دلتنگی ها / این عالم %(#ff0000)[(۹ ترکیب)]
@Kosar-Mortazavi
zeinab dehghani
ابوالفضل ریسی
atena abolhasani

فاطمه خلیلی در ادبیات کنکور گفته است:

%(#ff0888)[تست ۸]
یکی از آرایه های مقابل کدام بیت نادرست است؟
%(#ff0888)[۱)] گوشه گیران قفس را نکهت گلشن بس است /دیدۂ کنعانیان را بوی پیراهن بس است %(#ff0888)[(تلمیح، جناس)]
%(#ff0888)[۲)] از دل پرخون تراوش کم کند اسرار عشق/پرده پوش راز گوهر سينه دريابس است %(#ff0888)[(استعاره، کنایه)]
%(#ff0888)[۳)] هم چو طوق قمريان آغوش ما گستاخ نیست/جلوه ای از دور از آن سرو روان ما را بس است %(#ff0888)[(واج آرایی، استعاره)]
%(#ff0888)[۴)] خط عذار بار که بگرفت ماه از او/خوش حلقه ای است لیک به در نیست راه از او %(#ff0888)[(ایهام، تنشبیه)]

%(#ff0000)[گزینه (۱)]
%(#ff0000)[تلميح]: اشاره به داستان زندگی حضرت یوسف (ع)
%(#ff0000)[جناس]: --------
%(#ff0000)[بررسی سایر گزینه ها:]
%(#ff0000)[۲)] %(#ff0000)[استعارہ]: نسبت دادن تراوش کردن به اسرار /سينه دريا (اضافه استعاری)
%(#ff0000)[کنایه]: %(#10f000)[پردہ پوشی کردن] کنایه از رازداری
%(#ff0000)[۳)] %(#ff0000)[واج آرایی]: تکرار صامت «ر» و «س» (۵ بار) و صامت «ق /غ» در مصراع اول (۳ بار)
%(#ff0000)[استعارہ]: %(#10f000)[سرو] استعاره از یار
%(#ff0000)[۴)] %(#ff0000)[ایهام]: %(#10f000)[حلقه]: ۱- انجمن، گروه ۲- شکل دایره وار ۳- کوبه در / %(#10f000)[بگرفت]: ۱- تیره شد ۲- اخذ کرد / [به] در: ۱- بیرون ۲- در خانه
%(#ff0000)[تشبیه]: خط عذار (موی چهره یار) به حلقه
%(#ff0000)[توضیح عبارات ایهام دار بیت:] %(#10f000)[بگرفت ماه از او]: 1- ماه از زیبایی او (عذار یار) دچار ماه گرفتگی شد. ۲- [خط عذار یار (موی روییده بر چهره یار) ماه را آشکاری و زیبایی چهره معشوق را از او گرفت. / %(#10f000)[به در نیست راه از او]: ۱- راه برون رفتی از آن وجود ندارد. ۲- راهی به در خانه ندارد.
@kosar-mottaghi
ابوالفضل ریسی
atena abolhasani
@سجاد-ذوالفقاری

[فاطمه خلیلی]

فاطمه خلیلی در ادبیات کنکور گفته است:

%(#ff5900)[تست ۹]
مفهموم کدام بیت با دیگر ابيات تفاوت دارد؟
%(#ff5900)[۱)] خاک وجود ما را از آب دیده گِل کن /ویران سرای دل را گاه عمارت آمد
%(#ff5900)[۲)] پیش از آن که اجل کند در خواب /خویشتن رابه زندگی در یاب
%(#ff5900)[۳)] خانه دل ما را از کرم عمارت کن /پیش از آن که این خانه رو نهد به ویرانی
%(#ff5900)[۴)] دریاب دمی صحبت یاری که دگر بار/چون رفت نباید به کمند آن دم و ساعت

%(#ff0000)[گزینه ۲]
%(#ff0000)[مفهوم گزینه ۲] : لزوم غنیمت شمردن عمر
%(#ff0000)[مفهوم مشترک سایر گزینه ها] : طلب دستگیری از معشوق
@Kosar-Mortazavi
zeinab dehghani
@kosar-mottaghi
ابوالفضل ریسی
@سجاد-ذوالفقاری
atena abolhasani

فاطمه خلیلی در ادبیات کنکور گفته است:

%(#0ff087)[تست ۱۰]
در کدام بیت %(#0ff087)[«نقش تبعی»] یافت نمی شود؟
%(#0ff087)[۱)] تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار/که توسنی چو فلک رام تازیانه توست
%(#0ff087)[۲)] امروز چنان بزی که فردا چو روی/خندان تو برون روی و گریان همه کس
%(#0ff087)[۳)] مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست / یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست
%(#0ff087)[۴)] به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید/ که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزلها

%(#ff0000)[گزینه ۲]
%(#ff0000)[۱)] تو %(#ff0000)[خود] (بدل)
%(#ff0000)[۳)]شب و %(#ff0000)[روز] (معطوف)
%(#ff0000)[۴)]راه و %(#ff0000)[رسم] (معطوف)

[kosari]

فاطمه خلیلی خسته نباشی
عالی بودن

[Opal]

فاطمه خلیلی خداقوت
دستت درد نکنه

[فاطمه خلیلی]

@kosar-mortazavi
شمام خسته نباشید
سر شما درد نکنه

[فاطمه خلیلی]

@kosar-mottaghi شمام خسته نباشید

[Zahra.tg]

فاطمه خلیلی ممنونم ازتون

[فاطمه خلیلی]

@دختر-بهار

[فاطمه خلیلی]

%(#ff0000)[تست ۱]
آرایه های %(#ff0000)[ایهام - نغمۂ حروف - تشبيه - تضمین] همگی در کدام بیت یافت می شود؟
%(#ff0000)[۱)] تو شور کوہ کن آورنه قصه شیرین /که کوه عشق به ناخن توان تراشیدن
%(#ff0000)[۲)] به بوی زلف تو در پیشگاه باد سحر /به سان شمع شبستان خوش است لرزیدن
%(#ff0000)[۳)] به زیر زلف پرندین بامداد وصال/ تویی چو چشمه خورشید در درخشیدن
%(#ff0000)[۴)] به شهر عشق منم شهریار و چون «حافظ»/ منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

[فاطمه خلیلی]

%(#10f000)[تست ۲]
ترتیب ابیات زیر به لحاظ داشتن آرایه های %(#10f000)[«ایهام تناسب - تشبيه - تلمیح - حس آمیزی - اعراق»] كدام است؟
%(#10f000)[الف)] ندارد مزرع ماحاصلی غیر از تهیدستی/ توان در چشم موری کرد خرمن حاصل مارا
%(#10f000)[ب)] چرا ملامت خواجو کنی که چون فرهاد /به پای دوست درافکند جان شیرین را؟
%(#10f000)[ج)] با من به سلام خشک ای دوست زبان تر کن /تا از مژه هر ساعت لعل ترت افشانم
%(#10f000)[د)] دست رابر اژدها آن کس زند /که عصا را دستش اژدرهاکند
%(#10f000)[ه)] دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت/ ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
%(#10f000)[۱)] ب - الف - ج - د - ه
%(#10f000)[۲)] ج - ھ - د - ب - الف
%(#10f000)[۳)] ه - ب - الف - ج - د
%(#10f000)[۴)] ب - ھ - د - ج - الف

[فاطمه خلیلی]

%(#0010f0)[تست ۳]
بیت %(#0010f0)[«کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید / قضا همی بردش تا به سوی دانه و دام»] با کدام بیت قرابت مفهومی ندارد؟
%(#0010f0)[۱)] نیک بنگر که کجا میبردت گیتی / چوهمی تازی بر مرکب رهوارش
%(#0010f0)[۲)] من آن رنگین نوا مرغم که در هر گلشنی باشم /از دست یکدگر گلها ربایند آشیانم را
%(#0010f0)[۳)] آن که تن پوش بهارش از خز و سنجاب بود/ گو زمستان باش تنهایک کفن پوشید و رفت
%(#0010f0)[۴)] اهل دنیاچون مسافر خفت و خوابی دید و رفت /در مسافرخانه دنیاشبی خوابید و رفت

[فاطمه خلیلی]

%(#ff7777)[تست ۴]
 مفهوم کدام بیت با دیگر ابیات متفاوت است؟
%(#ff7777)[۱)] هر سر موی تو را با زندگی پیوندهاست/ با چنین دلبستگی از خود بریدن مشکل است
%(#ff7777)[۲)] بی قراران هر نفس در عالمی جولان کنند/هم چو بوی گل به یک جا آرمیدن مشکل است
%(#ff7777)[۳)] هرکه گردانید از دنیای رهزن روی خویش /بی تردد پشت بر دیوار منزل داده است
%(#ff7777)[۴)] خار صحرای علایق نیست دامن گیر من/ گردبادم، ریشه من بال پرواز من است

[فاطمه خلیلی]

%(#0ff7b1)[تست ۵]
 در همه ابیات، به جز بیت %(#0ff7b1)[۔۔۔۔۔] اجزای جمله به %(#0ff7b1)[«شیوه بلاغی»] بیان شده است.
%(#0ff7b1)[١)] ای جان آشنا که در آن بحر می روی%(#0ff7b1)[/] وی آن که همچو تیر از این چرخ می جهی
%(#0ff7b1)[۲)] از شوق عاشقی اگرت صورتی نهدآلایشی%(#0ff7b1)[/] نیابد بحرمنزھی
%(#0ff7b1)[۳)] از خرگه تن تو جهانی منور است%(#0ff7b1)[/] تاتو چگونه باشی ای روح خرگهی
%(#0ff7b1)[۴)] دریای آگهی که خردها همه از اوست%(#0ff7b1)[/] آن است منتهای خردهای منتهی
رنگش خوشگله

[فاطمه خلیلی]

%(#ff8808)[تست ۶]
 آرایه های %(#ff8808)[(مجاز - کنایه - متناقض نما - حسن تعلیل - اسلوب معادله)] به ترتیب در کدام ابیات یافت می شود؟
%(#ff8808)[الف)] به اندک فرصتی از سفله روگردان شود دولت/ که باشد نعل در آتش به دست دیو خاتم را
%(#ff8808)[ب)] مرا بر خشک مغزیهای زاهد گریه می آید/ به غیر از اشک حسرت نیست باری نخل ماتم را
%(#ff8808)[ج)] قضای روزه زآن باشدگران بر خاطرم مردم /که دشوار است تنها برگرفتن بار عالم را
%(#ff8808)[د)] هرچه رفت از کف، به دست آوردن او مشکل است /چون کند گردآوری گل بوی غارت برده را؟
%(#ff8808)[ه)] افتادگی برآورد از خاک دانه را /گردنکشی به خاک نشاند نشانه را
%(#ff8808)[۱)] ج - ب - د - الف - ه
%(#ff8808)[۲)] ج - الف - د - ھ - ب
%(#ff8808)[۳)] د - الف - ھ - ج - ب
%(#ff8808)[۴)] د - ب - ھ - الف - ج

[فاطمه خلیلی]

%(#ff88ff)[تست ۷]
 مفهوم کلی کدام دو بیت، با همدیگر متفاوت است؟
%(#ff88ff)[۱)]
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن /شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
گرچه بدنامی است نزد عاقلان /ما نمی خواهیم ننگ ونام را
%(#ff88ff)[۲)]
مكن ملامت «خواجو» به عشق بازی و مستی/که برکناری و دانم که حال غرقه ندانی
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل/کجا دانند حال ما، سبک باران ساحل ها
%(#ff88ff)[۳)]
دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است /ز عشق تابه صبوری هزار فرسنگ است
صبر است مرا چاره هجران تو لیکن /چون صبر توان کرد که مقدور نمانده است
%(#ff88ff)[۴)]
تنم بپوسد و خاکم به باد ریزه شود /هنوز مهر تو باشد در استخوان ای دوست
من از حکایت عشق توبس کنم هیهات/ مگر اجل که ببندد زبان گفتارم

[فاطمه خلیلی]

%(#ff0888)[تست ۸]
مفهوم مقابل بیت %(#ff0888)[«افسرده مباش اگر نه سنگی / رهوارتر آی اگر نه لنگی»]کدام است؟
%(#ff0888)[۱)] توقلب فسرده زمینی/ از درد، ورم نموده یک چند
%(#ff0888)[۲)] خامش منشین سخن همی گوی/ افسرده مباش، خوش همی خند
%(#ff0888)[۳)] شو منفجر ای دل زمانه/وآن آتش خود نهفته مپسند
%(#ff0888)[۴)] ای مشت زمین! بر آسمان شو/ بر وی بنواز ضربتی چند

[فاطمه خلیلی]

%(#ffff00)[تست ۹]
مضمون بخش زیر، از کلام حضرت مصطفی (ص) در کدام بیت مطرح شده است؟
%(#e0e000)[فيقول عبدی آنت عاشقی و محبی و آنا عاشق لک و محب لك إن أردت آؤ لم ترد.»]
%(#e0e000)[۱)] عشق و معشوق اختیاری نیست/ عشق زان سان که توشماری نیست
%(#e0e000)[۲)] عشق را رهنمای و ره نبود /در طریقت سر و کُلَه نبود
%(#e0e000)[۳)] نیست در عشق حظ خود موجود /عاشقان راچه کار با مقصود؟
%(#e0e000)[۴)] عشق بی چارمیخ تن باشد /مرغ دانا قفس شکن باشد

[فاطمه خلیلی]

%(#0ff087)[تست ۱۰]
مفهوم همه ابیات، به جز بيت %(#0ff087)[.................] یکسان است.
%(#0ff087)[۱)] ساقیا جام میام ده که نگارنده غيب%(#0ff087)[/]نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
%(#0ff087)[۲)] آنکه پرنقش زد این دایره مینایی %(#0ff087)[/]کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
%(#0ff087)[۳)] زین دایره مینا خونین جگرم، می ده %(#0ff087)[/]تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
%(#0ff087)[۴)] سخن از مطرب و میگو و راز دهر کمتر جو%(#0ff087)[/]که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

[فاطمه خلیلی]

%(#024eb2)[تست ۱۱]
مفهوم همه ابیات، به استثنای بیت %(#024eb2)[----------] با یکدیگر تناسب دارد.
%(#024eb2)[۱)] تنگ چشمان چشم خود بر رزق مهمان می نهند %(#024eb2)[/]از طمع چون آسیانان بر سر نان می نهند
%(#024eb2)[۲)] تنگ چشمان نظربه میوه کنند%(#024eb2)[/] ماتماشاکنان بستانیم
%(#024eb2)[۳)] راست گفت اندر این حدیث آن مرد%(#024eb2)[/] و آز راخاک سیر داند کرد
%(#024eb2)[۴)] روده تنگ به یک نان تهی پر گردد%(#024eb2)[/] نعمت روی زمین پر نکند دیدۂ تنگ

[فاطمه خلیلی]

%(#00baa1)[تست ۱۲]
مفهوم کدام بیت بر %(#00baa1)[«فنای عاشق در وجود معشوق»] دلالت می کند؟
%(#00baa1)[۱)] چون سایه که سر در قدم سروگذارد /محو است سراپا به سراپای تومارا
%(#00baa1)[۲)] گر سیل فناگرد برآرد ز دو عالم/ کافی ست سیه خانه سودای تومارا
%(#00baa1)[۳)] چون صبح برانگیخت به یک خنده پنهان /از خواب عدم لعل شکرخای تومارا
%(#00baa1)[۴)] امروز ز رخساره خود پرده برانداز/ تانقد شود جنت فردای تومارا