شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
#طنز شهداپای چپ یا راست
..
توی سنگر هر کس مسئول کاری بود .
یک بار خمپاره ای آمد و خورد کنار سنگر
به خودمان که آمدیم ،
دیدیم رسول پای راستش را با چفیه بسته است.
نمیتوانست درست راه برود . از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچه ها انجام دادند ..
کم کم بچه ها به رسول شک کردند ،
یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش .
صبح بلند شد ، راه افتاد ، پای چپش لنگید !
سنگر از خنده بچه ها رفت روی هوا !!
تا میخورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته کارای سنگر رو انجام بده .
خیلی شوخ بود ، همیشه به بچه ها روحیه می داد ، اصلا بدون رسول خوش نمی گذشت ..
شهید رسول خالقی
شوخ طبعی از سیره ی شهدا بود...
روحشون شاد
-
#تقصیرهای_دشمن!!!
اكثر عمليات ها به خاطر مسائل مختلفی در اسفندماه انجام میشد. منطقه جنوب هم گاهی شبهای بسيار سردی داشت. يه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو همه بچه ها را جمع كرد و با صدای بلند گفت: كی خسته است؟ گفتيم: دشمن.
....صدا زد: كی ناراضيه؟ بلند گفتيم: دشمن. دوباره با صدای بلند صدا زد: كی سردشه؟ ما هم با صدای بلند گفتيم: دشمن. بعدش فرماندمون گفت: خدا خيرتون بده حالا كه سردتون نيست میخواستم بگم كه پتو به گردان ما نرسيده!!!
-
-
-
-
-
-
این پست پاک شده!
-
-
اندر احوالات کنکوری ها کهخواب
رو زخمی میکنن از جمله خودم -
Maryam Nateqi بچه های تجربی کنکور 1402 راه ابریشمی ها-شیمی راه ابریشمی ها-فیزیک طلوعیreplied to Alba on آخرین ویرایش توسط Maryam Nateqi انجام شدهاین پست پاک شده!
-
@haniehno
بعد این نباید بگیم برقا رفت
باید بگیم ایول برقا اومد -
شانس:// -