شعردانه
|
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
sahba در از پشت کنکور موندن تا داروسازی...بخش اول! گفته است:
شیمی برای من باسِ فایت (غول بازی کنکور!) بود
sahba دوستمون گیمرع
🥷
کالاف؟ واکرافت؟شما دخترا هم ک خوب باس میزنید (هیح!)
من یه دست خب... با یدونه دختره بودش غریبه بود رفته بودم کالاف قدیما... ماشین گرفته بود با همون ماشین 15 تا کیل گرفت
گفتم داداش مگه GTA هستش! اومدیم بیرون دیدم ایننن همه کیللللل... اوه خدای من
خیلی بی رحم بود.. نمیشناختمش غریبه بود ولی هنو یادمه
با تراکتور (کامیون)
همه رو زیر گرفت توی فارم!
ن شما دخترا خوب باس میزنید
همشونو ما لوتشون میکنیم
شما میزنین ما لوت میکنیم باکس ها رو (اعتراف) -
حس میکنم دارم به درونگرایی میل میکنم.
Sarah Ghanaatiyan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
حس میکنم دارم به درونگرایی میل میکنم.
داری میشی INTJ لایک می
-
مهشید حسن زاده 0
where are you mahshid 
chichak am در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مهشید حسن زاده 0
where are you mahshid somewhere around u
-
chichak am در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مهشید حسن زاده 0
where are you mahshid بیا یه خورده حرف بزنیم این صفحه و پیامش محو بشه
مهشید حسن زاده 0chichak am اوکیه
پایم -
تو خنثی ترین نقطه زندگیم قرار دارم
هیجان زده نمیشم
ذوق نمیکنم
استرس ندارم
یکی یه چیز خنده دار میگه به زور میخندم طرف ناراحت نشه
حتی چند روز پیش خبرفوت بهم رسید خیلی خنثی برخورد کردم فقط گفتم خب خدا رحمتش کنه
خنثای خنثی / :
نمیدونم از کجا نشات میگیره اصلا خوبه یا بد
ولی یه روز اوکی ام باز برمیگردم به نقطه صفر
و مدام این سوال رو میپرسم خب که چی؟
خب که چی واقعا؟
اصلا درباره آفرینش انسان هم هی دارم این سوال رو میپرسم
خب که چی الان ما آفریده شدیم، میایم، زندگی میکنیم، میبریم، شکست میخوریم، میمیریم، میریم اون دنیا، اونجا یا میریم بهشت یا میریم جهنم و اونجا به ادامه زندگی میپردازیم
خب که چی الان؟ به چی قراره برسیم؟
همش داریم تلاش میکنیم و زحمت میکشیم در صورتی که میدونیم تهش توی دو متر جا قراره به خاک سپرده بشیم و روحمون بره اون دنیا
الکی الکی دارم انگیزه‌ام رو واسه زندگی کردن از دست میدم
یه پوکر فیسِ خالص
#فیک_اسمایل -
-
"میزی برای کار
کاری برای تخت
تختی برای خواب
خوابی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای یاد
یادی برای سنگ
این بود زندگی"
.چاوشی -
چراغ را روشن میکنم و در بستر می‌نشینم و منتظرِ سپیده‌دم می‌مانم. نه می‌توانم چیزی بخوانم و نه به موسیقی گوش دهم. کاری از دستم برنمی‌آید، جز این که به انتظارِ سپیده‌ی صبح باشم. آسمان کم‌کم روشن می‌شود، کمی می‌خوابم. بیدار که می‌شوم، بالشم سرد و خیسِ اشک است.
امّا اشک برای چی؟
هیچ نمی‌دانم.
کافکا در کرانه -
و چقد بعضیا نامردن .. بی وفا .. بی رحم ..
همونقدر ک خدارو دوس دارین خودتونو دوس داشته باشین با اینکار همیشه ارامش دارین و برا خودتون زندگی میکنید
شما خودتون ایندتونو میسازین ن کسی ک به عنوان رفیق / خواهر / عشق و ... دوسش داشتین
برا خودتون
زندگیتون
آیندتون
خدا
وقت بزارین نه کس دیگ ای و چیز دیگ ای
:)) -
واسه منی که ۴ و نیم فصل رو پشت سرهم دیدم سخته بخوام تا ۳ دسامبر صبر کنم (_:
-
-
-
Amirreza Vafaei Moghadam چیزی شده؟
Yegane Dehqan
کامنتتو خوندم قبل اینکه بپاکی
🥷
-
Yegane Dehqan
کامنتتو خوندم قبل اینکه بپاکی🥷Amirreza Vafaei Moghadam من اینجا اصلا کامنت نذاشته بودم .
ولی اره یه چیزی الان پاک کردم یادم نمیاد چی بود
یه راهنمایی ریز بکن^_^ اگه شد چی ؟ 🌱
-
Amirreza Vafaei Moghadam من اینجا اصلا کامنت نذاشته بودم .
ولی اره یه چیزی الان پاک کردم یادم نمیاد چی بود
یه راهنمایی ریز بکن -
Yegane Dehqan احسنت عالي
راهنمايي كنيد منم كنجكاو شدم
-
Amirreza Vafaei Moghadam من اینجا اصلا کامنت نذاشته بودم .
ولی اره یه چیزی الان پاک کردم یادم نمیاد چی بود
یه راهنمایی ریز بکنYegane Dehqan
چجوری یادت رف ینی
اینور نبود اونور بود اینور زدم اسپم نشه
گفته بودی سنگین بود
-
Yegane Dehqan
چجوری یادت رف ینی
اینور نبود اونور بود اینور زدم اسپم نشه
گفته بودی سنگین بود
