هرچی تودلته بریز بیرون7

[_Mitra_]

یکشنبه ها تاریخ داشتیم متنفر بودم ازش :((((
تازه شیطنت هم نداشتیم یکشنبه ها

[_Mitra_]

سلام بر اچ آر سحر

[_Mitra_]

دوشنبه ها خیلی سنگین بود شیمی و فیزیک و زیست و آزمایشگاه باهم بود
بعد تازه زنگ آزمایشگاه هم فیزیک میخوندیم

[_Mitra_]

کلا هم مدیر مدرسه جوری برنامه را چیده بود که زنگ های آخر همه تخصصی ها باشه
یکشنبه زنگ آخر فیزیک
دوشنبه زیست
سه شنبه ریاضی
چهارشنبه زیست
:||||||||||||||||||||||||||||||||

[maryam111]

خدایی دانشگاه رفتن هم سخته ها
فکر کن ما ۴ ساعت میرفتیم بیمارستان و برمیگشتیم بیهوش میشدیم از خستگی بعد الان سه شنبه ۴ ساعت کارآموزیه بعدشم باید برگردیم دانشگاه تا ۵ عصر کلاس داریم
چ وضعیه‍️
یه نفر دیگه بگه بری دانشگاه راحت میشی..

[_Mitra_]

@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

سلام بر اچ آر سحر

H_R رفتی ؟

[maryam111]

من تحمل این همه فشار رو ندارم بعد از دو سال(_:

[maryam111]

@kosar-mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

از دبستان تا همین الان یکشنبه‌ها روزایی بوده که درسای سنگین داشتم‍️
یکشنبه های خسته..

چهارشنبه دوزنگ آخر ورزشو دوست داشتم(برای ما یه بار اینجوری بود به گمونم)

چهارشنبه ما هم ورزش بود معمولا
ریاضی و شیمی هم بود(_:

[_Mitra_]

ولی کلا ما همه روزا شیطنت و بزن و برقص و خل و چل بازی داشتیم بجز یکشنبه ها اصلا وقت نمیکردم زنگ تفریح اول که همه سرشون تو تاریخ بود زنگ تفریح دوم هم همه داشتن سوال فیزیکارو تو دفتر مینوشتن بعدشم خونه

[Saghia]

maryam111
من یادم یکشنبه ها درسای حفظ کردنی داشتنیم
مثل تاریخ، محیط زیست و از این چرندیات

[maryam111]

سلام تا ۳ دقیقه بعد از ارسال پست فرصت ویرایش دارید
Amaryllis Heshmati

[Saghia]

maryam111
میخند
حالا رفتم میبینی

[Saghia]

@mitra-ism-rahmani
بالا نمیاد

[Saghia]

zeinab dehghani
بیوت قشنگه ها

[maryam111]

@saghi-mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

maryam111
میخند
حالا رفتم میبینی

منظورم خودمم بود
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
حالا تا این حد که نه ولی همون دور خواهم شد از این خاک غریب

[Saghia]

maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@saghi-mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

maryam111
میخند
حالا رفتم میبینی

منظورم خودمم بود
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
حالا تا این حد که نه ولی همون دور خواهم شد از این خاک غریب

هعی روزگار، توعم قصد رفتن از این خاک غریب و داری
ان شاء الله پس ️

[Amaryllis Heshmati]

maryam111
آها
سپاس

[_Mitra_]

@saghi-mortazavi آری چت رفتم باهاش مرسی
سرت بهتره ؟

[maryam111]

@saghi-mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@saghi-mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

maryam111
میخند
حالا رفتم میبینی

منظورم خودمم بود
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
حالا تا این حد که نه ولی همون دور خواهم شد از این خاک غریب

هعی روزگار، توعم قصد رفتن از این خاک غریب و داری
ان شاء الله پس ️

آره ولی فعلا از شرایطش فقط قصدش رو دارم
دیروز به چای کیسه ای گفتم تی بگ یک قدم بهش نزدیک تر شدم
روز عید غدیر نذر کردم گفتم ان شاء الله همین جمع چند سال دیگه وسط میدون کالیفرنیا عدس پلو بدیم

[Saghia]

@mitra-ism-rahmani
عا اهان
ممنون پرسیدی
میگیره ول میکنه