هرچی تودلته بریز بیرون۶

[مهشید حسن زاده 0]

@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

مهشید حسن زاده 0 چون پذیرشش نداره جامعه گریه کنی زمین میخوری...
ولی به نظر من گریه برای آدمای قوی چون شجاعت گریه کردن وسبک شدن هرکسی نداره
درسته آدم برای شادی گریه میکنه مردم چیزی نمیگن ولی اونایی که چیزی نمیگنم محدود

ایندوتا سوال چی؟
اگه غم ازبین میرفت وفقط شادی میموند دنیا چه شکلی بود؟
واکه دردنیا تنها غم وجود داشت وچیزی به اسم شادی اصا وجود حارحی نداشت زندگی چجوری بود؟

[arthur morgan]

مهشید حسن زاده 0 راستش نظری ندارم خواهش میکنم راهنمایی کنید

[مهشید حسن زاده 0]

arthur morgan بله بله حتما
فقط انقدری که خانم افتخاری هم جواب بدن

[arthur morgan]

مهشید حسن زاده 0 خیلی ممنون

[مهشید حسن زاده 0]

arthur morgan خواهش میکنم

[مهشید حسن زاده 0]

@roghayeh-eftekhari الان اگه بحث سرعبدی بود اینجابودیااا

[مهشید حسن زاده 0]

arthur morgan بسیارخب
دوتاسوال اصلی پرسیدم
اول:اگه غم ازبین میرفت ودنیاپرازشادی بود زندگی چه شکلی میشد
ودوم:اگه اصاازاساس شادی وجود نداشت وزندگی همیشه غم بود چی میشد

[arthur morgan]

مهشید حسن زاده 0 oh my god

[kosari]

@kosar-mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@kosar-mottaghi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

عههههه
یعنی چی دوهفته باید صب کنیم

من به شوخی میگفتم یک مهر میاد...
شوخی شوخی جدی شد

هیی

[مهشید حسن زاده 0]

مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

arthur morgan بسیارخب
دوتاسوال اصلی پرسیدم
اول:اگه غم ازبین میرفت ودنیاپرازشادی بود زندگی چه شکلی میشد
ودوم:اگه اصاازاساس شادی وجود نداشت وزندگی همیشه غم بود چی میشد

تفاوت ایندوتا سوال اینه که تواولی مردم چیزی به اسم غم روتجربه کرده بودن
پس یعنی یک چیزی به نام غم درگذشته وخاطراتشون وجود داشته وبا شادی بصورتی مکمل در تقابل بوده
خب!
یعنی باحذفش یک تعادل احساسی بزرگ درجامعه بهم میریخت وازروال عادیش خارج میشد
پس قطع به یقین عوارضی بوجود میومد که غیرقابل انکارن چ خوب وچ بد
(بحث الان سر بررسی این عوارض نیست)
اما توسوال دوم گفتم اصا از اساس چیزی به اسم شادی وجود نداشت
پس حتی اگه غم بدهم باشه اساسا اتفاق خاصی توجامعه نمیفتاد چون وقتی شادی وجود نداشته باشه کسی هم پیشفرضی درموردش نداره
پس ازین بابت لااقل عذاب نداشته!
.
اینایی که الان گفتمو چندسال پیش یه نفربعدازجوابم به ایندوتا سوال برام گفت.البته من باید بسیار قدردان اون آدم باشم اما
میدونید بعدش اولین فکری که بنظرم رسید چی بود؟

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 پیامبر یه روز میره خونه یکی از اهالی مدینه (پیامبر دعوت کرده بود)
خب برای پیامبر وسیله پذیرایی میاره همینطور که دارن حرف میزنن مرد رو به پیامبر میگه که رسول الله من هیچ مشکل و گرفتاری وغمی تو زندگیم ندارم همه چی عالی حتی تخم مرغ از دستم میوفته رو زمین نمیشکنه
پیامبر سریع بلند میشن میان بیرون مرد میره دنبالشون میگه رسول الله کجا؟ من حرف بدی زدم؟
پیامبر رو بهش میگه که جایی که غم و مشکل نباشه اونجا خدا نیست ،جاییم که خدا نباشه من و اهل بیتم نیستیم

غم و شادی باهم تا تو قدر شادی بدونی
اگه همیشه شادی بشه تو هیچ وقت نمیفهمی اصلا شادی چیه؟
غم ها مشکلات میان تا ما قدر خوبی هارو بدونیم
پس اگه فقط خوبی باشه تو نمیتونی قدرش بدونی اینا همه امتحان و درس
کتابیم که از روش سوال میاد قرآن

[مهشید حسن زاده 0]

@roghayeh-eftekhari جواب قشنگیه وزیبا

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 برای سوال دومت هم
غم همون نبود شادی چیز عجیبی نیست
اگه اصلا شادی نبود مطمئن باش غمی هم نبود
همطونطوری که بدی ، نبود خوبی
اگه خوبی نباشه هیچ وقت بدی نمیااد

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 جواب دادم

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 باورکن داشتم تایپ میکردم

[مهشید حسن زاده 0]

arthur morgan
@roghayeh-eftekhari
ایناروگفتم که بگم بیشترمحدودیتایی که توذهن ماهاوجود داره درواقع مربوط به تجربیات گذشته بشریته!خیلی ازین محدودیتاروماحتی قبلتردرک نکردیم اما چون تبدیل به باور جامعه شده پذیرفتیمش
ومیدونین این یعنی ما زجر تجربه تلخ کس دیگری رو که حتی احتمالا نمیشناسیمش میکشیم!
واین منو بشدت یاد معلولین میندازه!
میتونید تعمیمش بدید؟

[Sachli]

مهشید حسن زاده 0 و مردم اونموقع فقط انگار یه مرده متحرک بودن .... چون هیچ وقت این دو بی هم درک نمیشن

چی اومد به ذهنت؟

[مهشید حسن زاده 0]

@roghayeh-eftekhari آره آره

[amirh_hmyf]

این دو روزه دلم هزار بار شکسته و هر هزار پارتش هزار بار شکسته شد

[مهشید حسن زاده 0]

amirh_hmyf سلام
شماهم جزو اعضای کم پیدایید
خوبید؟