هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نسل به نسل خون به خون این بین ما میچرخه اینو خوب بدون
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون
مگه خودم خیر دیدم جوابه خودمو خیر میدم
اونکه داشت میدید از بین میرم
پیک میزد بعد مزه میل میکرد
هی ایزد خودت شاهدمی
حس میکنم دارم میرم تو یه چاه عمیق
قبول کن دفاع تو این مورد وارده
منم بد نبودم ولی خودت یادته اونروزیرو که وایستاده بودم تو صف کپن
دیدم یارو پشت بنز خف کپل -
@سجاد-ذوالفقاری
خیلی وقته حرف نزدیم باهات؛ حواست هست؟ یادت رفته ما رو، می دونم. شبا کنار سپیدار خشک حیاط می شینیم، ساکت ساکت، انگار که مرده باشیم. نگاه می کنیم به ماه که غرق شده تو حوض لجن گرفته. ماه گریه می کنه، ما گریه می کنیم، گنجیشکا میان می شینن رو شاخه های خشک سپیدار، آواز می خونن، آواز دشتی غمگین. سخت میگذره شبا. دکتر دیگه قرص نمیده، گفته خوب نمی شم، گفته بیان منو ببرن. کی بیاد منو ببره؟ من با کسی نمیرم که غیر تو. توئم که نمیخوای منو، نمیای ببری که. بس که یادت رفته. روزا خودمو می زنم به خواب، انگار مورچه باشم تو سیاه زمستون، خوابم برده باشه و ندونم دو قدم اون ور یه تیکه نون خوشمزه منتظرمه. هروقت کسی حواسش نیست، عکستو از جیب لباس آبیه ورمی دارم، می شینم به تماشاکردنت. درد داره که دیگه یادم نمیاد صداتو، اصن یادته گفتم اگه یه روز صدات نباشه می میرم؟ دارم می میرم انگار. یادم رفته وقتی می خندیدی چطوری بود دنیا. چطوری اسممو صدا می کردی و من نمی مردم از ذوق و مستی.
الان باز سرت درد میاد از حرفام، گفتی هیچی نگم، نمیگم.
امشبم عین هر شب، نشستیم گوشه حیاط، تنها، بی صدا و بی مهتاب. تو تاریکی نگاه می کنم به کف دستام به مچ دستم و رگ آبی، نه که بترسم از مردن، فقط دلم نمیاد بمیرم قبل این که مطمئن بشم کسی هست که برات بمیره. دم صبح از دور یه بوسه میفرستم برات، میدونم نمیرسه، اما کار بیشتری برنمیاد ازم آخه. تکیه می دم به تنه زبر سپیدار خشک، یکی می شیم با هم، دو تا برادر تنی، دو تا فراموش شده، دو تا خشکیده. گنجیشکا میان رو شاخه های ما می شینن و با دصای نهنگای مرده آواز میخونن. فردا باز وقت ملاقات که بشه دوستام میان میگن نکن دیوونه، آبروت میره. مام می خندیم و می گیم زکی، همینه آبرو.
کم کنم حرفو، گَرَم یاد آوری یا نه، من از یادت نمی کاهم.
خلاص....
#حمیدسلیمی
#دیوانه_و_دلبر
تقدیم به نابغه های #رادیو_چهرازی -
من با تنهایی تو با تنهایی که تورو ولت میکنن تو اوج تنهایی
تو این شهر پر نقاب
تو با اون بخواب
من با قرص خواب@سجاد-ذوالفقاری
ما باس وایسیم این گوشه ، زیر بارون ، سگ لرزه بزنیم ، حرف نزنیم با هیشکی ، سیگار بکشیم ، سیگار خاموش. شومام رد شو هیچی نگو ، دکتربازی درنیار. اینجا سالن بزرگ شهره ، اینم یه تیارته ، مام بازیگر نقش عاشق فراموش شده ایم. حالیته ؟
سخته نقشمون . یه دلبری رو خواسّیم ، نخواسّه ما رو . گذاشته رفته ، "عین رفتن جان از بدن" . رفته بی دلتنگی و بی یاد و بی اصن مُردی یا هستی . رفته که رفته . مام انگار درخت دلبسته به آخرین برگ خویش در اوایل پاییز ، منتظر که بیاد . هیچ حرف هم نمیزنیم با هیشکی، تو این تیارتم حرف نمیزنیم اصن ، یعنی ما لالیم اصن . خاک تو سر عاشقی که بعد رفتن دلبر لال نشه . الان خیلی ساله این نقشو بازی میکنیم ، نیگا سفیده موهامون ؟ میبینی ؟ سیاه بود که شروع کردیم . پخته شدیم تو این نقش .
نه کارگردان و اینا نداره . یعنی راستش از این تیارت یه نفره هاست . خودمونیم . یعنی "خودمونیم ، در عین حال دلبر هم هست ". سخته واسه تو بفهمی . تو تا حالا آدم برفی شدی وسط تابستون ، که دلبرت بخنده و غمش نباشه تموم شدن تو ؟ نبودی . مترسک بودی تو کویر ؟ د نبودی . واسه همینه که سخته برات این تیارت مارو بفهمی . مخاطب خاص میخواد . حالیته ؟
خلاصه که این قرص و دواهاتو وردار برو ، ما حالمون خوبه . هرکی هم پرسید ما لوت نمیدیم ، میگیم نه بابا دیوونه نبود که ، دکتر بود . نیگا روپوش سفید داره . برو . یه وقتم دیدی تیارت ما تموم شد . قبل تو یه خانوم قشنگی اومد گفت " بیدار شو از خواب آدم ساده ، خبری نیست " . ما خندیدیم ، گفتیم زکی ، دیوونهای ؟ خندید . قشنگ میخندید ، اما خنده دلبر یه چیز دیگس ، انگار خورشید بخنده اون ته مهای دریا اونجا که آسمون و آب هم آغوش میشن.
بیا برو دکتر. یه وقت دلبر از دور نیگا می کنه میبینه داریم با تو حرف میزنیم ، فکر میکنه پرت شدیم از یادش . تمرکز ما رو بهم نزن . سرمون همین گرم مُردن باشه طبیعی تره، بهتره ، نقشمون طبیعی دربیاد ، حیف نشه تیارت..
#حمیدسلیمی
(چند جمله که با علامت" " مشخص شده ، برگرفته از متنهای درخشان رادیو چهرازیست ....) -
@سجاد-ذوالفقاری
خیلی وقته حرف نزدیم باهات؛ حواست هست؟ یادت رفته ما رو، می دونم. شبا کنار سپیدار خشک حیاط می شینیم، ساکت ساکت، انگار که مرده باشیم. نگاه می کنیم به ماه که غرق شده تو حوض لجن گرفته. ماه گریه می کنه، ما گریه می کنیم، گنجیشکا میان می شینن رو شاخه های خشک سپیدار، آواز می خونن، آواز دشتی غمگین. سخت میگذره شبا. دکتر دیگه قرص نمیده، گفته خوب نمی شم، گفته بیان منو ببرن. کی بیاد منو ببره؟ من با کسی نمیرم که غیر تو. توئم که نمیخوای منو، نمیای ببری که. بس که یادت رفته. روزا خودمو می زنم به خواب، انگار مورچه باشم تو سیاه زمستون، خوابم برده باشه و ندونم دو قدم اون ور یه تیکه نون خوشمزه منتظرمه. هروقت کسی حواسش نیست، عکستو از جیب لباس آبیه ورمی دارم، می شینم به تماشاکردنت. درد داره که دیگه یادم نمیاد صداتو، اصن یادته گفتم اگه یه روز صدات نباشه می میرم؟ دارم می میرم انگار. یادم رفته وقتی می خندیدی چطوری بود دنیا. چطوری اسممو صدا می کردی و من نمی مردم از ذوق و مستی.
الان باز سرت درد میاد از حرفام، گفتی هیچی نگم، نمیگم.
امشبم عین هر شب، نشستیم گوشه حیاط، تنها، بی صدا و بی مهتاب. تو تاریکی نگاه می کنم به کف دستام به مچ دستم و رگ آبی، نه که بترسم از مردن، فقط دلم نمیاد بمیرم قبل این که مطمئن بشم کسی هست که برات بمیره. دم صبح از دور یه بوسه میفرستم برات، میدونم نمیرسه، اما کار بیشتری برنمیاد ازم آخه. تکیه می دم به تنه زبر سپیدار خشک، یکی می شیم با هم، دو تا برادر تنی، دو تا فراموش شده، دو تا خشکیده. گنجیشکا میان رو شاخه های ما می شینن و با دصای نهنگای مرده آواز میخونن. فردا باز وقت ملاقات که بشه دوستام میان میگن نکن دیوونه، آبروت میره. مام می خندیم و می گیم زکی، همینه آبرو.
کم کنم حرفو، گَرَم یاد آوری یا نه، من از یادت نمی کاهم.
خلاص....
#حمیدسلیمی
#دیوانه_و_دلبر
تقدیم به نابغه های #رادیو_چهرازی -
-
-
@miss-joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker
خودم نخوندم اولیو هنوز
لامصب چیزیرو نخونده نفرست
دیدم که میگم
-
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker
من دومیم خوندماونو خودم قبلن خونده بودم 🥲
-
@miss-joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker
خودم نخوندم اولیو هنوز
لامصب چیزیرو نخونده نفرست
دیدم که میگم
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker
خودم نخوندم اولیو هنوز
لامصب چیزیرو نخونده نفرست
دیدم که میگم
نه عاخه میدونم اینا سبکش همونه دیگه
-
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker
خودم نخوندم اولیو هنوز
لامصب چیزیرو نخونده نفرست
دیدم که میگم
نه عاخه میدونم اینا سبکش همونه دیگه
-
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker
من دومیم خوندماونو خودم قبلن خونده بودم 🥲
-
باهاشون پادکست درست میکنم مواقعی حسش باشه
واسه همین زیاد دارمم
اگه سبکش دوسداشتی میفرستم باز بعدنا -
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
به نظرم میشه گذاشتش خود نویس
چون همین که ادبی نیست طبیعیتر نشون میدهنه خب این که واسه خودمون نیس
باید بزاریم کافع میم اگه خواستی -
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
به نظرم میشه گذاشتش خود نویس
چون همین که ادبی نیست طبیعیتر نشون میدهنه خب این که واسه خودمون نیس
باید بزاریم کافع میم اگه خواستی -
-