مفاهیم ادبی به زبان ساده
-
سلام
اینجا قراره به تحلیل بیت های منتخب شاعران بپردازیم و اون معانی عمیق مدنظرشون رو به زبان ساده تر بررسی کنیم تا با مفاهیم ادبی بیشتر اخت بشیم و بهتر درکشون کنیم.
حتما میدونید که بحث قرابت پیوندی ناگسستنی با زبان فارسی و آرایه های ادبی داره و با قوی تر شدن تو این بحث میتونیم تو زمینه های دیگه هم آمادگی بالایی داشته باشیم.بنابراین خیلی مهمه که درک ادبی رو جدی بگیریم.
تاپیک قانون خاصی نداره فقط چیزی که با توجه به جو این جا بنظرم اومد بگم، اینه که وقتی فردی یه برداشت آزادی از شعر داره، این فقط یه برداشته و نه چیزی بیشتر...قرار نیست لزوما نظر شاعر رو تائید یا رد بکنه.بنابراین در صورتی که بیتی با دیدگاه های اعتقادی،اجتماعی،فرهنگی و... شما مطابقت کامل نداشت جبهه نگیرید. این تاپیک هدفی به جز افزایش فهم ادبی ما نداره.همین
بریم برای شروع... -
با یک رباعی شاهکار از خیام استارتمون رو میزنیم:
این کوزه چُو من عاشقِ زاری بودهست
در بندِ سرِ زلفِ نگاری بودهست
این حلقه که بر گردنِ او میبینی
دستی است که بر گردنِ یاری بودهستخیام؛ رباعی شماره 15
برداشت آزاد:
حتما خیلیاتون بیت زیبای "آخِرُالامر گِلِ کوزه گران خواهی شد" رو شنیدید.این بیت از حافظ میگه که در زندگی به هرجایی برسی، هر کاری بکنی و هرکسی بشی، آخرش چیزی جز جسد از تو نمیمونه و میری زیر خاک و از خاکی که از جسد تو حاصل شده کوزه میسازن.در واقع کوزه نماد انسانی هست که سالها پیش زندگی کرده و جسمش الان در هیئت کوزه در اومده.
حال که منظور از کوزه رو فهمیدیم برگردیم به شعر خیام...بیت اول این گونه به ما تعریف میکنه که روزی خیام چشمش به کوزه ای میوفته و با خودش میگه این کوزه حتما از خاک بقایای یک انسان ساخته شده...انسانی عاشق و در عین حال بیچاره ... بیچاره ی پیچ و خم زلف معشوق و در بند و گرفتارِ او ... و تمام عمرش رو صرف این عشق کرد.با این همه، مثل بقیه آدما مرگ به سراغ این عاشق و معشوق اومد تا اون هارو از هم دیگه جدا کنه... و چه چیزی بدتر از جدایی برای یک عاشق؟
اما این عاشق و معشوق به دنبال یک عشق جاودانه بودند...به دنبال یک ابدیت پایدار... با این همه نمیتونستن از مرگ فرار کنن...
در بیت دوم خیام میگه که وقتی این دو مردند و دفن شدن زیر خاک و سالها بعد از خاک جسد اون ها کوزه ای ساخته شد، این کوزه به شکل دسته دار بود و دسته ی کوزه همان از خاک همان دست های معشوقی ساخته شد که بر گردن عاشق حلقه میزد(حسن تعلیل)... با این که دنیا بی وفایی خودش رو نشون داد اما این عاشق و معشوق هنوز در شکل کوزه این عشق رو به حالت نمادین حفظ کردن...
و همیشه در کنار هم هستن (: ...
بالاخره خیام هم شاعری بود که غم بی وفایی روزگار رو نمیتونست پنهون کنه و یا بیخیالش بشه...رو آورد به این تصویر سازی ها که مرهمی باشه بر زخمش تا کمی آروم بشهدوستان شما هم اگه نکته ای به نظرتون میاد راجب این رباعی و مفاهیمش حتما با ما در میون بذارید.
-
چرا تاپیکا هیشکدوم نمیگیرن :|
-
Saudade 19 جالب بود
نمیدونستم
ممنون -
@ftm-montazeri
واقعیت اینه که خیام یک نگاه مادی گرا داشت بنظرم و چون در عالم ماده پایداری وجود نداره خودش از غم همین ناپایداری رو آورد به سرودن این شعر...یعنی حقیقت ناپایداری هست اما در تخیل خودش یک پایداری به وجود آورده (همون کوزه و حلقه)
پایداری عشق بیشتر در عشق های عرفانی و دیدگاه های مولوی طور مطرحه -
Saudade 19 اره اره درسته
سعدی هم یه کمی شعراش عرفانی به نظرم
خیلی جالب بود من عاشق ادبیاتم
(کلاس های استاد حسین خانی واسه من حکم تفریح و استراحت داره) -
@ftm-montazeri
خوبه یه نفر پیدا شد با تاپیک درسی حال کنه (:
اینجا نمیدونم چرا یجوریه که ینفر تاپیک میزنه مبصر کلاس شدم بیست نفر جواب میدن ولی تو اینجور چیزا شرکت نمیکنن
اره سعدی هم دیدگاه های عرفانی داشت اما با مولوی تفاوت داشت نظراتش. حتی یادمه یبار مولوی رو دیس کرده بود چون تو یه دوره بودن جفتشون
خلاصه که حمایتتون رو از ما دریغ نکنید حس غربت نکنم تو تاپیک :| -
Saudade 19 خب سلیقه ای هستش دیگه:)
منی که ادبیات خیلی دوست دارم با دقت و حوصله پیام های شمایی که به نظرم خیلییی بهتر از من میدونید رو میخونم و با تمام وجودم ذوق میکنم
ولی ممکنه یه نفر زیاد خوشش نیادبه نظرم از هیچکس چه تو مجازی چه واقعیت انتظار نداشته باشید(خودتون راحت ترید)
کاری که میدونید درسته انجام بدید ولو اینکه کسی متوجه نشه
منم چند باری شده سوال بپرسم و کسی جواب نده:)
خیلی دوس دارم ادبیاتم سطحش بالاتر بره و شعرخیلی بیشتر از الان حفط کنم
به هر حال قوی برید جلو
با ادبیات من پشت تونم -
Saudade 19 و اینکه اره مثلا حافظ خودش استاد تیکه بود
بعد شهریار(اگه اشتباه نکنم)
به حافظ تیکه مینداخت -
@ftm-montazeri
نه بابا اختیار دارید
منم یه کنکوری ام مثل همه...در یه حدیم کم و بیش...مهم عطش یادگیری هست که باید ادامه داشته باشه تا بعدا نتیجه بگیریم
بله درست میگید
امیدوارم تو این تاپیک به هدفمون که افزایش درک ادبی هست برسیم ایشالا -
@ftm-montazeri
شهریار و حافظ
فکر کنم منظورتون صائب هست نه شهریار...(مملکت نیس که دیوونه خونس همه به هم میپریدن از همون قدیم )
چون شهریار خودش از حافظ تقلید میکرد و تضمین هم از حافظ کم نیاورده تو شعراش -
Saudade 19 میگم دقیق یادم نیست
همون شعر معروف حافظ که گفته بود اگر آن ترک شیرازی بدست ارد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بعد یکی دیگه (که نمیدونم)
همین شعر حافظ گفته بود فقط بیت بعدیش این بود: اگر آن ترک شیرازی بدست ارد دل مارا به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را هر آنکس چیز میبخشد به سان مرد میبخشد/نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا رااره اینقدر شعر گفته بودن تقریبا سلول های خاکستری مغزشون تموم شده بود
به هم میپریدن -
@ftm-montazeri
اره همون
تو اون جریان اول صائب اومد به حافظ پرید بعد شهریار اومد وسط گفت صائب ساندویچ حافظو پس بده :| -
Saudade 19 پس شهریار یه جورایی انتقام حافظ خدابیامرز از صائب میخواسته بگیره
-
@ftm-montazeri
آره نیتش همون بود -
Saudade 19 سلام اولا که خیلی خوشحال شدم همچین تاپیکی دیدم واقعا لذت بردم از توضیحاتتون. ولی به نظرم سوای اون مادی گرا بودن خیام اون پایدار بودن عشق بیشتر میخوره به مفهوم این رباعی( در حد کنکور. چون وقتی مثلا در سوال های قرابت این سوال بیاد ما که نمیدونیم از سعدیه یا خیام!) حالا اگه به نظرتون اشتباه فکر میکنم، بگید.
-
Asghar Ejl
سلام
خوشحالم لذت بردید (:
واقعیتش اینه فکر نکنم تو کنکور از خیام بدن چون به مذاق خیلیا خوش نمیاد...ولی به نظر خود من، نه فقط تو این رباعی، بلکه تو اکثر رباعی هاش خیام قصد داره بی وفایی روزگار و ناپایداری دنیا رو نشون بده و این که این مفهوم چقدر تلخه و باید با خوشی های دنیا انقد مشغول بود که به اخرش فکر نکنیم و فقط از لحظه استفاده کنیم.
بالاخره برداشت ها متفاوته، نمیشه گفت اشتباه! (حداقل من کسی نیستم ک درست و غلط رو تو ادبیات تعیین کنم) تو کتاب الگو هم یادمه این بیت رو دیدم که نوشته بود به "تناسخ" اشاره داره که بنظر خود من هیچ ربطی نداره حقیقتا (: -
Saudade 19 بله درسته آدم وقتی بیشتر فکر میکنه میبینه این مفهوم بیشتر میخوره! حقیقتش من یکم تو ادبیات مبتدیم باید فسفر بسوزونم تا معنی عمیق شعر رو بفهمم.
-
Asghar Ejl
دقیقا
با تمرین و شعر بیشتر خوندن ضعفامون برطرف میشه قطعا