هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Narjes-Hashemi
@سجاد-ذوالفقاری
من اگه تابلو های تبلیغاتی رو هک میکردم:
نوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۳ آخرین ویرایش توسط اهورا انجام شدهamir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Narjes-Hashemi
@سجاد-ذوالفقاری
من اگه تابلو های تبلیغاتی رو هک میکردم:
درود بر او شرفت
هک نمیخواد
پاشو بریم به زور همه رو عوض میکنیم
-
نوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه روز به خودت میای و میبینی دیگه دلت نمیخوادش، دیگه درگیرش نیستی، دیگه نمیتونی با تمرکز بهش فکر کنی، دیگه مثل یه فرشتهی خاص و پاک برات متفاوت نیست. یه روز به خودت میای و میبینی دیگه معتاد نیستی، دیگه نیازی بهش نداری. یه روز به خودت میای و میبینی بالاخره فرایند فراموشی تموم شده، بالاخره از سرزمین احساساتت پرتش کردی بیرون، در رو هم بستی، دری که دیگه کلیدش دست خاطرات اون نیست!
مثل یه معتادی که بالاخره پاکِ پاک میشه، یه روز به خودت میای و میبینی دیگه مثل یه مورفین بهش نیاز نداری. واقعا نیازی نداری!
یه روز میرسه که نفس عمقی میکشی و رو راست به خودت میگی؛
«دیگه بسه زندگی جدید لطفا!» -
maryam111
نمیدونم والا...
ولی خب آدم شب میره بیرون بچرخه روز که نمیرهzahra movahedizadeh آره روز اصلا نمیرسی
ما ترم یک ساعت ۷ میرفتیم تا ۳ عصر همش رو پا وایستاده بودیم
انقدر خسته بودیم که بیهوش میشدیم تا عصر که تاریک میشد
دیگه سریع حاضر میشدیم یکی دو ساعتی میرفتیم یه جا و برمیگشتیم
حالا این ترم سرمون خلوت تره ترم دو هم خیلی خوب بود فقط ساعت ۸ تا ۱۲ بیمارستان بودیم بقیه اش کارمون نداشتن -
amir ahmadi
همه تلاشتو بکن
امیدوارم بهترین برات رقم بخوره:)نوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzahra movahedizadeh مرسی مرسی خیلی ممنونم
امیدوارم تو هم بترکونی -
@kosar-mottaghi اتفاقا بعضی وقتا میگی کاش بومی بودم
دانشکده ما کلا اینجوریه که هوای بومیا رو بیشتر داره
خوابگاهم خوبی داره بدی هم داره
بومی بودنم همینطورنوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmaryam111
وقتی رو تصور کن ک سلف بسته اس بخاطر کرونا بعدش از کاراموزی خسته و لِه میای ۴ تا گرسنه ی خسته تو یه اتاق ک نمیدونین غذا چی بخورین حالا -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چه قدر نوشته های سجاد ابطحی خوبع
بخونین از نوشته هاش واقعا قشنگه -
نوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@سجاد-ذوالفقاری
اره متوجه شدم
اوکی -
amir ahmadi
نو نو بچه اینجاسنوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@dr-mahh بگو
این بچه ها میخوابن الان
-
maryam111
وقتی رو تصور کن ک سلف بسته اس بخاطر کرونا بعدش از کاراموزی خسته و لِه میای ۴ تا گرسنه ی خسته تو یه اتاق ک نمیدونین غذا چی بخورین حالاآسِمان آبی آخ آخ نگوووو
جمعه هایی که غذا نداریم که ما روزه میگیریم اصن
هیچکی حال غذا درست کردن نداره -
چه قدر نوشته های سجاد ابطحی خوبع
بخونین از نوشته هاش واقعا قشنگهzahra movahedizadeh عالیه این بچه
-
zahra movahedizadeh آره روز اصلا نمیرسی
ما ترم یک ساعت ۷ میرفتیم تا ۳ عصر همش رو پا وایستاده بودیم
انقدر خسته بودیم که بیهوش میشدیم تا عصر که تاریک میشد
دیگه سریع حاضر میشدیم یکی دو ساعتی میرفتیم یه جا و برمیگشتیم
حالا این ترم سرمون خلوت تره ترم دو هم خیلی خوب بود فقط ساعت ۸ تا ۱۲ بیمارستان بودیم بقیه اش کارمون نداشتنفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmaryam111
پس خونه میگیریم به جا خوابگاه
سخت نیست تو خوابگاه؟ من خیلیی رو تمیزی و مرتب بودن حساسم -
amir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Narjes-Hashemi
@سجاد-ذوالفقاری
من اگه تابلو های تبلیغاتی رو هک میکردم:
درود بر او شرفت
هک نمیخواد
پاشو بریم به زور همه رو عوض میکنیم
نوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@سجاد-ذوالفقاری
-
نوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خداااااااااااااااااااایااااااااا دارع میگ آزمون نمیخاد بدی
-
maryam111
پس خونه میگیریم به جا خوابگاه
سخت نیست تو خوابگاه؟ من خیلیی رو تمیزی و مرتب بودن حساسمzahra movahedizadeh خونه سخته واقعا
واسه دختر مخصوصا
دیگه وقتی میخوای بیای خوابگاه باید از یه چیزایی بگذری -
zahra movahedizadeh مرسی مرسی خیلی ممنونم
امیدوارم تو هم بترکونیفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi
خواهش میکنم..
ممنون♡
ولی در کل به تهش فکر نکن اصلاااا استرسو ازین جور چیزا نداشته باش با آرامش کامل درس بخون
اینو همیشه مامانم بهم میگه.. -
یه روز به خودت میای و میبینی دیگه دلت نمیخوادش، دیگه درگیرش نیستی، دیگه نمیتونی با تمرکز بهش فکر کنی، دیگه مثل یه فرشتهی خاص و پاک برات متفاوت نیست. یه روز به خودت میای و میبینی دیگه معتاد نیستی، دیگه نیازی بهش نداری. یه روز به خودت میای و میبینی بالاخره فرایند فراموشی تموم شده، بالاخره از سرزمین احساساتت پرتش کردی بیرون، در رو هم بستی، دری که دیگه کلیدش دست خاطرات اون نیست!
مثل یه معتادی که بالاخره پاکِ پاک میشه، یه روز به خودت میای و میبینی دیگه مثل یه مورفین بهش نیاز نداری. واقعا نیازی نداری!
یه روز میرسه که نفس عمقی میکشی و رو راست به خودت میگی؛
«دیگه بسه زندگی جدید لطفا!»نوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzahra movahedizadeh چند روزه پاکی؟
-
نوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@dr-mahh کی؟
-
آسِمان آبی آخ آخ نگوووو
جمعه هایی که غذا نداریم که ما روزه میگیریم اصن
هیچکی حال غذا درست کردن ندارهنوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmaryam111
خدا تخم مرغو نگیره از ما -
zahra movahedizadeh خونه سخته واقعا
واسه دختر مخصوصا
دیگه وقتی میخوای بیای خوابگاه باید از یه چیزایی بگذریفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۰ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmaryam111
پس مامانمو با خودم میارم
نه بابا من عادت نمیکنم دعوام میشه اونجا