هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
M Tg

اجی ادرس بفرس شاید زودتر قسمت به دیدن شدیم

-
اینم بگم :
قوی تر أ خودم جز خدا نی توو دیدم
حتی از سینه ی قبرستون شیر دوشیدم
اومدم برا جنگ
حواسم پرتِ چیزی نی
پَ نیا دیدنم با جعبه شیرینی
من از پا در بیام بچه چی میگی
مگه با تانک ببرنم رو تختِ کلینیک
میدونی تا بوده ما ادامه داریم
میخوام بینم أ رو میری یه روز یا اضافه کاری

-
M Tg

اجی ادرس بفرس شاید زودتر قسمت به دیدن شدیم

fatemeh8181 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
M Tg

اجی ادرس بفرس شاید زودتر قسمت به دیدن شدیم

خبراییه؟


لوکشن میدم عزیزم اصن -
M Tg شبت زیبا به امید دیدار

-
fatemeh8181 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
M Tg

اجی ادرس بفرس شاید زودتر قسمت به دیدن شدیم

خبراییه؟


لوکشن میدم عزیزم اصنM Tg کدوم شهر بودی
خدایی نزنیا هوشم درباره اینا درحد ماهیع

-
M Tg کدوم شهر بودی
خدایی نزنیا هوشم درباره اینا درحد ماهیع

fatemeh8181

قوزک اباد
فاطی دمپایی کتکی مو میدم بهت امانت هرکی خواس دوستامو اذیت کنه از طرف من پرت کن بهش
ک بخوره تو دماغش بمیره دعواتونم تموم شه -
fatemeh8181

قوزک اباد
فاطی دمپایی کتکی مو میدم بهت امانت هرکی خواس دوستامو اذیت کنه از طرف من پرت کن بهش
ک بخوره تو دماغش بمیره دعواتونم تموم شهM Tg نه جدی کجایی

بخدا جدی میگم بگو شاید اومدم یه طرفی -
fatemeh8181

قوزک اباد
فاطی دمپایی کتکی مو میدم بهت امانت هرکی خواس دوستامو اذیت کنه از طرف من پرت کن بهش
ک بخوره تو دماغش بمیره دعواتونم تموم شهM Tg چش عزیزم

-
M Tg نه جدی کجایی

بخدا جدی میگم بگو شاید اومدم یه طرفی -
M Tg خوبه
-
M Tg خود خودش دیگه؟
-
M Tg چش عزیزم

fatemeh8181 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
M Tg چش عزیزم

میبیند موقه رفتنم به نگرانتونم بعدن چیزیتون نشه


-
fatemeh8181 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
M Tg چش عزیزم

میبیند موقه رفتنم به نگرانتونم بعدن چیزیتون نشه


M Tg
بله بله -
M Tg مواظب خودتو خوبیات باش
-
__chakisaldva__ تو دختر نیستی
جای من نیستی
نمیتونی بفهمی چی میگم
maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
__chakisaldva__ تو دختر نیستی
جای من نیستی
نمیتونی بفهمی چی میگم
هرچی
بی لیاقتم نیستم
-
نمیدونم برای بقیه چجور بوده ولی برای من که همشیه این شکلی بوده :
یه آدم ضعیف که شروع میکنه به قطع کردن یه درخت تنومند... صبح تا شب درحال ضربه زدن به درخته... زمان میگذره اما درخت هنوز سرجاشه ولی اون پسر هرچقدر هم خسته باشه باز به ضربه زدن ادامه میده... ضربه ها رو هرچه قدر محکم تر میزنه باز هیچ چیزی عوض نمیشه هیچ پیشرفتی توی کار اتفاق نمیفته و درخت لعنتی هنوز سرجاش ایستاده... اما پسر به کارش ادامه میده تا اینکه بالاخره با ضربه آخر درخت سقوط میکنهمن هم دقیقن مثل شما هستم هیچ وقت نتوستم پیشرفت تدریجی داشته باشم و گام به گام بهتر بشم
بلکه انقدر به شکست خوردن ادامه دادم تا بالاخره اون درخت لعنتی مجبور شد سقوط کنه
تسلیم نشو...کوتاه نیا...هرچقدر هم که شکست خوردی...هرچه قدرهم که خسته شدی...برای رسیدن به اون ضربه آخر نباید تسلیم بشی...شاید فقط یک ضربه دیگه لازم باشه تا درخت تنومند رو شکست بدی
الان دانشجو شهید بهشتیه
چند سال طول کشید براش ولی تهش شیرینهاین حرکتشو خیلی دوست دارم
دیدگاه هاش
کمک کنندست -
دیبالا بود
نشناختمش!!


شعردانه










