هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@miss-joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@miss-joker
هیچ جوره
تهش چی؟
نمیدونم
مختصر و مفید
وایسا منظورت چی بود فک کنم اشتباه گرفتم
چجوری کامل مشخص میشه چی به چیه؟
منظورت از این چی بود ؟
منظورم بود کی تکلیفت با خودت معلوم میشه
اها
بازم نمیدونماحتمالا همین امشب تموم کنم
@سجاد-ذوالفقاری
امیدوارم بهترین تصمیمو بگیری
شبت بخیر -
-
سجاد ایول داری
دو جلسه رایگان صفر تا صد دیوانگی طلبت -
0-0ftm شبت آروم
@masoumeh-shokrollahi شب توهم بخیر
-
@masoumeh-shokrollahi شب توهم بخیر
@miss-joker شبت آروم عاطفه
-
-
@سجاد-ذوالفقاری
امیدوارم بهترین تصمیمو بگیری
شبت بخیر@miss-joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری
امیدوارم بهترین تصمیمو بگیری
شبت بخیرشاید بهترین این بود که به نشونه ها توجه میکردم
نمیدونم
به هر حال مرسی
شب تو هم خوش
-
سجاد ایول داری
دو جلسه رایگان صفر تا صد دیوانگی طلبتSaudade 19 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
سجاد ایول داری
دو جلسه رایگان صفر تا صد دیوانگی طلبت -
●ببین رفیق هیچ وقت منتظر یه شروع عالی نباش !
●تو هیچ وقت نمیتونی عالی باشی وقتی که شروع نکردی !
●تو اصلا شروع میکنی که عالی بشی
●وقتی پیشرفت میکنی که شروع کنی
●میبینی ؟ فقط باید شروع کنی
●با روزی یه دونه تست
●سی دقیقه مطالعه
●پنج دقیقه مدیتیشن و ...
●از همین الان !
●همین دقیقه
●پاشو رفیق🫂
●قول میدم ماه دیگه همین موقع از خودت
●تشکر میکنی برای شروع امروزت️
اینو همین الان توی جایی دیدم
راستش حرفشو درک میکنم
یعنی تجربش کردم
وقتی منتظر بودم همه چی عالی باشه تا شروع کنم هیچوقت شروع نشده ولی وقتی شروع کردم تا همه چیو عالی کنم تونستم از پسش بر بیام
از این به بعدم همینه
ساعت ۲۳:۴۸ روز جمعه
اخرین روز از مهره پاییز سال ۱۴۰۰گفته بودی میتونم از الان شروع کنم این متنو وقتی تو نوت گوشیم کپی کردم که شک داشتم شروع کرده بودم ولی اونجوری که باید و شاید نه ولی بعدش همه چی اروم اروم درست شد و اخر ابان از خودم بابت تصمیم تشکر کردم توام الان بنویس و به خودت قول بده که ماه بعد همین موقع از خودت تشکر کنی
@masoumeh-shokrollahi
عالی
موافقم باید شروع کنم
حالا چرا تو خود تاپیک نفرستادید؟ -
@masoumeh-shokrollahi
عالی
موافقم باید شروع کنم
حالا چرا تو خود تاپیک نفرستادید؟Saudade 19 نمیدونم دیگ اینجا دم دست بود
-
نمیدونم باید دربارش حرف بزنم یا نه
دلیل دلخور بودنمو بگم یا نه -
نگم و بیخیال شم بهتره
-
واقعا شعورت صفر کلوینه
-
قرار بود این پستمو بعد از همون داستان قبلی توی خودنویس بذارم.
میخواستم داستانو ادامه بدم و قسمت آخر داستانو بنویسم.دوتا نشونه رسید برام
نمیدونم چرا باید این نشونه ها درست اون لحظه که میخواستم
تصمیمو بگیرم اومدن
کلی تعجب کردم
کلی با خودم کلنجار رفتم
که چرا باید وقتی که دارم تصمیمو میگیرم
این نشونه ها اینجوری مرددم کنن
نمیدونم چی پشت این نشونه ها بود .یاد کتاب کیمیاگر افتادم
تا نصفه خوندمش
ولی حرفای پائولو تو ذهنمه:- وقتی چیزی را بخواهی همه ی کائنات دست به دست هم می دهند تا تو نائل به انجام آن شوی.
- خداوند برای هرکس در زندگی مسیری قرار داده است که باید آن را طی ککند. کافی است نشانه هایی را که خداوند بر سر راهت قرار داده، بخوانی.
با خودم گفتم نکنه این نشونه ها اومدن که من نظرم عوض بشه؟؟
شاید به قول کتاب کیمیاگر کائنات این نشونه ها رو برام فرستاده
و همین بود که بعد نشونه اول تصمیم گرفتم داستانو ننویسمبعد از چند ساعت که فکر کردم گفتم حتما شانسی بوده نباید منصرف بشم باید قسمت آخر اون داستانو بنویسم . و شروع کردم به نوشتن نوشتم یه نیم ساعتی طول کشید و داستانو نوشتم
یه دور خوندمش همونجوری بود که میخواستم
همین که اومدم بفرستمش تو تاپیک خود نویس
نشونه دوم اومد
من هنگ کردم . قاطی کردم و دیگه باورم شد که نشونست
واسه همین قسمت آخر داستانو ننوشتم .
بازم کلی فک کردم نشونه ها رو دیدم
یاد یه چیزای افتادم اتفاقاتی که توی روز گذشته واسم پیش اومد
اون حس مزاحم بودنی که واسم پیش اومد
دوباره داغ دلم تازه شد نشونه ها رو ندید نگرفتم
تصمیم گرفتم فعلا تو ذهن خودم داستان رو تموم کنم
ولی ننویسمش (به خاطر نشونه ها . این یعنی ته دلم امید دارم )
این بهترین کار بود
شاید بهترین کار از نظر من
ولی اینو میدونم که وقتی یچیزی رو دوست داری نمیخوای آسیب ببینه
دوست داری درکنارش باشی
ولی وقتی حس کنی خودت عامل اون آسیبی
اونجاست که با خودت میگی
عب نداره بذار من سختیشو تحمل میکنم
من با خودم کنار میام
تا آسیب نبینه از رو خودت رد میشی تا آسیب نبینهبه قول سعدی :
دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی
به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست
و یا به قول استاد جعفری
تنها یک چیز را بیشتر از تو دوست دارم . اینکه تو را دوست دارم