هرچی تو دلته بریز بیرون 5
- 
maryam111 یه دانشجویِ بدبختِ فلک زده ایی ک ددرساش رو هم شده چکارمیتونه داشته باشه؟!
پ.ن:میخواهد با همیار فیزیک صحبتی کوتاه به عمل بیاورد:|zeinab dehghani دانشگاهی تاپیک بزن منشن کن
️
البته نمیدونم این چند وقته میان انجمن یا نه - 
خب خسته گشتم

 - 
@saghi-mortazavi قولدم🥲

@masoumeh-shokrollahi
اب بقول تو گلوت گیل نکنه🥲
 - 
مریم!
راستی من با یکی هم حر و بحث داشتم
اخراج شده:|
من حالا از کجا پیداش کنم؟؟!
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مریم!
راستی من با یکی هم حر و بحث داشتم
اخراج شده:|
من حالا از کجا پیداش کنم؟؟!
میخوای چیکارش کنی؟

 - 
هیچ نکردم
و خسته ام
چرا؟! - 
@infinitie-a اونور تگت کرده بود.
زودتر اونجا پیداش میکنی تا اینجا:|zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@infinitie-a اونور تگت کرده بود.
زودتر اونجا پیداش میکنی تا اینجا:|اونور
اونوررر
اونور چیزه

اونور بی در و پیکره
 قاعده و قانون نذاشتین واسش
اونور اگر به اضطرار باشه میرم
و الا از اون محیط فراریم
اینجا صد برابر بهتره:/ - 
@infinitie-a اتفاقا باید صاف تو گوش تو جیغ بزنم


@masoumeh-shokrollahi گوشامو نیاز دارم


 - 
@saghi-mortazavi حال ندالم بلم اب بقولم🥲

 - 
@infinitie-a نمیخوام



@masoumeh-shokrollahi نخواه


 - 
@saghi-mortazavi حال ندالم بلم اب بقولم🥲

@masoumeh-shokrollahi
اع بلو بقول گیل میکنه خفه میزی 🥲
 - 
@masoumeh-shokrollahi گوشامو نیاز دارم


@infinitie-a متاسفم باشون خدافظی کن


 - 
@saghi-mortazavi
 
 
ساقی!
خونه آبجیم بودیم ومهمون خانواده همسرش خونش بودن.
بعد من و زهرا تو آشپزخونه داشتیم ته همه چی رو بالامیکشیدیم
زهرا داشت نارنگی پوست میگرفت برا خودش
بعد یکهو مادرشوهرآبجیم اومد تواشپزخونه و شروع کرد حرف زدن ووقتی دید زهرا داره چیزی میخوره سکوت کرد
بعد زهرا هم با مظلومیت تمام و بدون شوخی گفت:حاجی مریم نالنگی میقولی؟
و اندک آبروی داشته و نداشته ی من و زهرا رفت تو جوب
با یه نگاه تاسف باری نگامون کرد و گفت نه ممنون!اصلا آبجی تون کوش؟!
 
 
 
 - 
خو زبان سوالاشو میفرستادی:/
بچه ها کمک میکردن
سلام البته
 - 
@masoumeh-shokrollahi نخواه


@infinitie-a میخوام


چطوریایی گل بهشتی؟ - 
@saghi-mortazavi
 
 
ساقی!
خونه آبجیم بودیم ومهمون خانواده همسرش خونش بودن.
بعد من و زهرا تو آشپزخونه داشتیم ته همه چی رو بالامیکشیدیم
زهرا داشت نارنگی پوست میگرفت برا خودش
بعد یکهو مادرشوهرآبجیم اومد تواشپزخونه و شروع کرد حرف زدن ووقتی دید زهرا داره چیزی میخوره سکوت کرد
بعد زهرا هم با مظلومیت تمام و بدون شوخی گفت:حاجی مریم نالنگی میقولی؟
و اندک آبروی داشته و نداشته ی من و زهرا رفت تو جوب
با یه نگاه تاسف باری نگامون کرد و گفت نه ممنون!اصلا آبجی تون کوش؟!
 
 
 
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@saghi-mortazavi
 
 
ساقی!
خونه آبجیم بودیم ومهمون خانواده همسرش خونش بودن.
بعد من و زهرا تو آشپزخونه داشتیم ته همه چی رو بالامیکشیدیم
زهرا داشت نارنگی پوست میگرفت برا خودش
بعد یکهو مادرشوهرآبجیم اومد تواشپزخونه و شروع کرد حرف زدن ووقتی دید زهرا داره چیزی میخوره سکوت کرد
بعد زهرا هم با مظلومیت تمام و بدون شوخی گفت:حاجی مریم نالنگی میقولی؟
و اندک آبروی داشته و نداشته ی من و زهرا رفت تو جوب
با یه نگاه تاسف باری نگامون کرد و گفت نه ممنون!اصلا آبجی تون کوش؟!
 
 
 
وای خداااا









تصورشم داغانه



عالی بود ایول
 - 
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فاطی امتحان چی داشتی؟!
بیایم کمک؟!
0-0ftmزبان
حقیقتا که ...
 گند زد ب روزم این امتحان
مرسی0-0ftm
 
 
 فدای سرت
بیا برات از خودم بگم ک امتحان ترم اول زبانم رو شرکت کردم اما نتم هنگید و عکس دیر ارسال شد و نمره نگرفتم
 
 
 - 
@infinitie-a متاسفم باشون خدافظی کن


@masoumeh-shokrollahi
حس کردم میخوای گوشامو ببری

 - 
@saghi-mortazavi خفه بزم بهتر از اینکه این همه راه برم🥲

پ ن : چار قدمه

 - 
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فاطی امتحان چی داشتی؟!
بیایم کمک؟!
0-0ftmزبان
حقیقتا که ...
 گند زد ب روزم این امتحان
مرسی0-0ftm در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فاطی امتحان چی داشتی؟!
بیایم کمک؟!
0-0ftmزبان
حقیقتا که ...
 گند زد ب روزم این امتحان
مرسیفدا سرت

 
 |
شعردانه


