هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
اقای امیر مسعود جعفری خانم رقیه و... که یادم رفت اسمتونو تعریف کنید
gomnam gharib باورکن زیاده
از بیرون از خونه ای ها تعریف کنم یا تو خونه؟ -
gomnam gharib باورکن زیاده
از بیرون از خونه ای ها تعریف کنم یا تو خونه؟@roghayeh-eftekhari
فرق نداره اصلا -
کلاس چهارم بودم فکر کنم بیست و دوم دیماه بود آقاجون و مامانجونم از مشهد اومده بودند منم تازه از مدرسه اومده بودم خونه ناهار رو خوردم رفتم نشستم پای کامپیوتر جی تی ای در تهران بازی کنم بعد یکم طول میکشید تا بیاد بعد رفتم رو صندلی وایسادم و پشتی صندلیو تو دستم گرفتم هی دوتا پایه جلو صندلی رو نیاوردم بالا خودش میرفت پایین یه بار زیاد آوردم بالا نتونستم کنترلش کنم با ابروم رفتم تو میز روبه رویی بعد اومدم نشستم بازی کردم.چند دقیقه دیگه گذشت نگاه کردم دیدم ماوس خونیه دستمو گذاشتم رو آبروم دیدم که بلهههه.
بعد واسه دوستام که تعریف کردم میخندیدن و میگفتن دیدی اون مرده تو بازی بعضیا رو با سر میزنه تو صورتشون تو هم جوگیر شدی سرتو کوبوندی تو میز -
@roghayeh-eftekhari
فرق نداره اصلاgomnam gharib خب بگو انتخاب برام راحت تر باشه
-
gomnam gharib خب بگو انتخاب برام راحت تر باشه
@roghayeh-eftekhari
نه دیگه باید قوه انتخاب داشته باشی -
gomnam gharib خب بگو انتخاب برام راحت تر باشه
@roghayeh-eftekhari
ای بابا ابرومونو بوردی دتر
بوگو -
-
@fargol-sh تاریخ انقضا روی همین بسته آلومینیومی زده نگاه کن
حک شده بالای ورقه
به میلادی هم زده تاریخ رو
حالا این اگر تاریخ انقضاش هم نگذشته باشه بازم نخور به نظرم این خرابه دیگه
حالا یا تو آفتاب بوده یا هرچی قابل استفاده نیستmaryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@fargol-sh تاریخ انقضا روی همین بسته آلومینیومی زده نگاه کن
حک شده بالای ورقه
به میلادی هم زده تاریخ رو
حالا این اگر تاریخ انقضاش هم نگذشته باشه بازم نخور به نظرم این خرابه دیگه
حالا یا تو آفتاب بوده یا هرچی قابل استفاده نیستباشه
دستت مرسی مریمی -
اهاااان من یه چیزی یادم اومد
ما رفته بودیم مشهد بعد تو رستوران هتل بودیم همه اونایی که تو هتل بودن همکار بابام بودن همشووون
بعد خواهرم به بابام گفت بابا منو بکش جلو بابام کشید خواهرمو جلو دوباره فاطمه گفت بابا جلوتر هیچی بابای من اومد از روصندلیش بلندشه خواهرمو بکشه جلو میدونید چیشد
خودش صندلیش برگشت پرت شد زمین
کل رستوران رفت تو سکوت
من از خنده منفجر شدم هرچی میخواستم جلوی خودمو بگیرم نشد سرمو گذاشتم رومیز و خودمو خفه کردم داشتم میمردم ازخنده
پدرم خودشم خندش گرفته بود ولی بعدا از دستم ناراحت شدخیلی بد بود خییییلی
اون چشمای همکاراش رو فقط... -
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@f-seif-0 ولی این مامانش به خون تشنه است به نظرم تنها نباش جایی باهاش
اگه روزی جایی ببینمش با سرعت نور فرار میکنم
حتی اگه خاستگاری باشه -
gomnam gharib خب بگو انتخاب برام راحت تر باشه
@roghayeh-eftekhari
شما نمیخواین تعریف کنید؟ -
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@f-seif-0 ولی این مامانش به خون تشنه است به نظرم تنها نباش جایی باهاش
اگه روزی جایی ببینمش با سرعت نور فرار میکنم
حتی اگه خاستگاری باشه@f-seif-0
جیغ زیاد میکشین؟ -
@امیرمسعود-جعفری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@f-seif-0 خدا فقط رحم به گوشهاش کرده که هندزفری نذاشته
تازه صدا گوشی کمممم بود فک نمیکرد جیغ بزنم
میگف یه متر پریدم از ترس -
@f-seif-0
جیغ زیاد میکشین؟gomnam gharib در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@f-seif-0
جیغ زیاد میکشین؟با کسی راحت باشم زیاد جیغ جیغ میکنم
-
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@fargol-sh واسه جوش میخوری تو هم؟
انقضاشو نزده
اره
من الان ۱۳ ماهه مصرف میکنم -
gomnam gharib در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@f-seif-0
جیغ زیاد میکشین؟با کسی راحت باشم زیاد جیغ جیغ میکنم
@f-seif-0
من هروقت که جیغ میکشم دست خودم نیست
یه بار گوشیم پرت شد زمین تو کلاس یک جیغ فرابنفش کشیدم که همه سرا برگشت سمتم
یه بار برق گرفت منو برق واقعی بودا محکم جیغ زدم
یه بار رفتم تو اتاقم سوسک رو پنجره بود جیغ کشیدم
ولی اصلا ناز نازو نیستم فقط این جیغ کشیدنام دست خودم نیست -
@امیرمسعود-جعفری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@f-seif-0 خدا فقط رحم به گوشهاش کرده که هندزفری نذاشته
تازه صدا گوشی کمممم بود فک نمیکرد جیغ بزنم
میگف یه متر پریدم از ترس -
@roghayeh-eftekhari
نه دیگه باید قوه انتخاب داشته باشیgomnam gharib خب از بیرونی ها برات تعریف میکنم
محرم چندسال پیش کار فرهنگی داشتیم انجام میدادیم بعد تمام بچه ها تمام وسایلشون دادن دست من
بعد دوتا کیفو انداختم روهم بعد چسبو انداختم دور مچم بعد پرچمم انداختم روی دستم پوسترم گرفتم توی یه دستم اونا رفتن پونز بخرن بعد قرار شد خیابون جلویی همو پیدا کنیم
من حوصله ام سر رفت گوشیم در آوردم دیگه بعد پنج دقیقه گفتم برم دیگه اومدم بعد داشتم میرفتم گوشیم زنگ خورد با اون وضع زیبایم گوشیم در آوردم سرمو انداختم پایین داشتم میرفتم که رفتم تو تیر چراغ برق
حالا موکبم اینورم هییتم یه ور دیگه ام بودن اون هییتی ها که میخندیدن سینه میزدن اونیم که تو موکب بود نصف شربتارو میریخت تو لیوان نصفشو تو سینی
منم چیزی به روی خودم نیاوردم کاملا خونسرد به سمت اونور خیابون رفتم