فکر های منفی
-
من گاهی وسط درس خوندن خسته میشم
گاهی وسط درس خوندن به خودم میگم وااای خسته شدم
ولی همیشه یه برگه کنارمه
توش به خودم میگم تنبلی نکن بشین حرف نباشه همینه که هست تو بااااید انجامش بدی میدی خوبشم میدی تنبلی نکنGharibe Gomnam
آره
بنظرم یسری چیزای این مدلی کنار آدم باشه همیشه به آدم انگیزه میده...
تو فکرش باید باشم یه ایده خوب...مثلا یه عکس انگیزه بخشی که همیشه کنارم باشه..یه یه جمله که همیشه همرام باشه... -
محمدرضا درستی
چی بگم والا؟
نمیدونم چجوری میخونن روزی ۱۸ ساعت
فکرکنم نمیخوابهGharibe Gomnam
اونارو ول کن
ابوالحسنی رفیق من بود تو دبیرستان
باهاش حرف زدم میگفت روزی 5 ساعت میخونه دهم
حالا دوازدهم خب طبیعتا بیشتر
رو کیفیت تمرکز کن فقط تو دهم کمیت رو سال کنکور زیاد میکنی خودتو درگیرش نکن -
بعد مثلا وسط درس خوندن یادم میاد عههه باید فلان کار رو انجام بدم عههه...
بعد اینارو مینویسم شب موقع خواب همشونو توی یه برگه مخصوص مینویسم که تو تایمای اضافیم انجامش بدم
ادم سخت گیری بودم هستم ولی خب بهتر شدم -
من خود درگیری ندارما
ولی خب
با خودم دعوا میکنم خودمو تنبیه میکنم به خودم فحش میدم به خودم انگیزه میدم
ولی این حرف زدن با خودم خیلی خوبه
انگار یه ادم دیگه کنارته همیشه بهت انگیزه میده نمیزاره از مسیرت منحرف بشی -
من خود درگیری ندارما
ولی خب
با خودم دعوا میکنم خودمو تنبیه میکنم به خودم فحش میدم به خودم انگیزه میدم
ولی این حرف زدن با خودم خیلی خوبه
انگار یه ادم دیگه کنارته همیشه بهت انگیزه میده نمیزاره از مسیرت منحرف بشیGharibe Gomnam
خود درگیری چیه
کاش خود درگیری بود
ولی جدا از شوخی خوبه که تاثیر میذارن اینا روت -
Gharibe Gomnam
خود درگیری چیه
کاش خود درگیری بود
ولی جدا از شوخی خوبه که تاثیر میذارن اینا روتشماهم بگرد حس خوب خودتو پیدا کن
یک چیزی که باعث بشه از اول صبح انرژی داشته باشی تا اخر شب همون هدف خیلی بزرگ
ولی چرا؟
چراهای بعد اون هدف خیلی مهمن -
Gharibe Gomnam
شاید از خیلیا اینجا کوچیکتر باشی
ولی حرفات خیلی بزرگ و پختهست
خوندن حرفای تو همیشه حالمو خوب میکنه
کاش دوستی مثل تو کنارم بود
وجودت اینجا یه نعمته برای من!
سپاسگزارم
این هفتمین نشانهی کائنات امروزم بود
.
.
.
اشکم دراومد🥲 -
Gharibe Gomnam
شاید از خیلیا اینجا کوچیکتر باشی
ولی حرفات خیلی بزرگ و پختهست
خوندن حرفای تو همیشه حالمو خوب میکنه
کاش دوستی مثل تو کنارم بود
وجودت اینجا یه نعمته برای من!
سپاسگزارم
این هفتمین نشانهی کائنات امروزم بود
.
.
.
اشکم دراومد🥲@zahra-hamrang
من خواهر همه هستم
تو مدرسه و تو خیلی جاها
حتی خودت ندونی ولی خواهر پنهونیتم
بهترین خودت باشی -
@zahra-hamrang
من خواهر همه هستم
تو مدرسه و تو خیلی جاها
حتی خودت ندونی ولی خواهر پنهونیتم
بهترین خودت باشیGharibe Gomnam
چرا میخندیمرسی آبجی جونی
-
Gharibe Gomnam
چرا میخندیمرسی آبجی جونی
@zahra-hamrang
از اینکه گفتی پخته تراز سنت حرف میزنی خندم گرفت
فدات خواهرگلی️
-
@zahra-hamrang
از اینکه گفتی پخته تراز سنت حرف میزنی خندم گرفت
فدات خواهرگلی️
Gharibe Gomnam
جدی میگه ها
منم اولین بار که صحبتات رو شنیدم فکر کردم دوازدهمی یا بالاتر
خیلی خوبه که مطالعه داری -
اقا اسپم ندین از من بهترشم هست...
-
سلام
حقیقتش من قبلن ها پر از روحیه بودم و با خودم میگفتم میرم میترکونم کنکور رو و میام بیرون با رتبه خوب و رشته مورد علاقم قبول میشم
ولی این چند وقته اصلا انگیزه سابق رو ندارم
میلم به درس خوندن نمیاد
خیلی اوقات، مخصوصا شب ها به خود کشی فکر میکنم...
شاید بگین همش یه کنکورِ مسخرس چرا باید آدم زندگیش رو ببازه بخاطرش؟ کنکور هم یه بخشی از زندگیه و ...
ولی نه من از همون بچگیم مسیرم رو تعیین کردم و دلم میخواست تو حیطه ی علم یه کسی بشم واسه خودم
و واقعا حاضر بودم بخاطرش از همه چی بگذرم
ولی حالا انگیزه ی سابق رو ندارم
احساس میکنم ته خط رسیدم
یه صدایی تو مخم هست که هی میگه
تو که دیگه قبول نمیشی
و همه زندگیت رو باختی
پس چرا ادامه میدی یه بازی رو که معلومه از حالا بازنده ای توش؟
نمیدونم
بعضی اوقات میگم شاید این مسیر رو اشتباه انتخاب کردم
میرم رشته های دیگه رو یه نگا میکنم
کارگردانی سینما
زبان و ادبیات فارسی
مهندسی هوافضا
فیزیک نظری
و...
با خودم میگم شاید بهتره از صفر شروع کنم و این شکست رو برای همیشه از ذهنم پاک کنم
نمیدونم...
فقط یه چیز رو میدونم
اصلا فکر نمیکردم یه روز تا این حد کم بیارم
بنظر شما از لحاظ روانشناسی( نه دینی) چه راهکار هایی برای خنثی کردن این افکار هست؟
و اینکه
شما هم تجربه های مشابه داشتید..؟محمدرضا درستی سلام یکی دو روز استراحت کن ، سعی کن هدفت رو برگه بنویسی ، برای خودت تصویر سازی کنی خودتو تو شرایط رسیدن و دست یافتن به اون هدف تصور کنی تا ناخوداگاهت دوباره برای رسیدن به اون هدف انرژی بگیره ، یخورده ورزش کن ، سعی کن تو این مدت که حالت بده بیشتر بخندی ، حالا شده با دیدن فیلم خوندن مطلب طنز و...
و اینکه اجازه نده افکار منفی بال و پر بگیره
مغزما عاشق منفی بافی و کلا غم هست یخورده کنترل کنی افکارتو همه چی مثل اولش میشهما ادما حتی وقتی بیش از حد تفریح میکنیم بعد یه مدت نسبت بهش سرد میشیم
حالا اینکه درس خوندنه و مغز کلا باهاش مشکل داره -
زندگی پر از سختیه ، نمیگم تلاشتو بکن تا روزای بهتر بیاد ، حرف و انگیزه الکی بهت نمیدم . شاید هیچ وقت اوضاع بهتر نشه ولی میدونی چی میشه که آدما بعد یه مدت به سختیای قبل میخندن؟ چون سختیای بزرگ قبل رشدشان داده و آماده ن کرده برای روزای سخت تر . امروز داخل تلگرام آلا یه پیامی گذاشت که خیلی به دلم نشست . نوشته بود که سختیا دست از سرمون برنمی دارن تا این که درسی که قرار بوده رو بهمون یاد بدن . من نمیگم منم سختی دارم منم درداتو کشیدم منم گم شدم گیج شدم . چون همه تو زندگی شون مراحل سخت دارن ، همه آدما در حد توانشان دردو تجربه میکنن شاید چیزی که برای من یه درد بزرگه برای شما بچه بازی باشه . برای همین نیومد این جا که مقایسه کنم
فقط با همه وجودم با تک تک سلولهای بدنم بهت میگم خودکشی تنها راه نیست ، نه تنها کمک نمیکنه ، بلکه همه چیز رو بدتر میکنه . نمیدونم رابطه ات با خانواده با اطرافیان چطوریه ، ولی بدون هر جوری هم که باشی باز بالاخره توی این دنیای به این بزرگی یکی از نبودت دلگیر میشه . بخاطر همون یه نفر تلاشتو بکم که با زندگی کنار بیای . شاید الان افکار دیوونه کننده ای به ذهنت هجوم بیارن شاید گاهی حس کنی مغزت داره میترکه ولی اگه روی خودت و روی احساساتت کار کنی باور کن میشه اوضاع رو حداقل از نظر روحی بهتر کرد ، میشه کاری کرد که سختی هارو با قدرت بیشتر پشت سر گذاشت . باور کن باور کن جز خودت کسی نمیتونه کمکت بکنه ، باید روی افکارت کار کنی ، اگه واقعا دنبال بهتر شدنی از چیزایی که درد و غمتو بیشتر میکنه دور بشی ، آهنگای غمگین فیلم دپ پیج ها و کانال های تکست و غمگین ... هر چیزی که حالتو بد میکنه .
ببین این کار آسون نیست ، یه مدت واقعا شاید بیشتر از الانم هم اذیتت بکنه ولی بعد کم کم میبینی تغییرو ، شاید سخت شاید طولانی ...
من خودم تو یکی از شرایطی که توی زندگیم بود برای بهتر کردن خودم حدود ۶ ماه از آدما دوستام فاصله گرفتم ، واتساپ ام رو پاک کردم و از دوستای نزدیک ترم خواهش کردم که یه مدت کاری به کارم نداشته باشن . کار خاصی اون مدت نکردم که بگم معجزه کرد ، کارای کوچولو کوچولو بود ، آدمای سمی رو دور کردم و بیشتر روی چیزایی که مغزم رو مثل خوره میجویید تمرکز کردم ، یه سری چیزا درونی بود باید ریشه اش پیدا میشد و یه سری ام به خاطر دوستا و آدمای منفی و سمی بود . نمیگم حتما همین کارارو بکن ولی من خودم این طوری ام که وقتی میبینم یکی با یه سری کار و تمرین تونستن به چیزی غلبه کنن یا چیزی رو یاد بگیرن حس خوبی بهم میده حس میکنم فقط من نیستم که دارم با یه مشکل دست و پنجه نرم میکنم . توی پیاما دیدم که نوشته بودین یه سری چیزا مقطعی ان و نمیتونن همه چیزو همیشه درست کنن ، باهاتون موافقم . آدم باید از ریشه خودشو بزاره ولی اگه کنار همون کند و کار درونی یه چیزایی رو به زندگیتون اضافه کنید مثل ورزش اون موقه میتونه اثر دائمی و مثبت بزاره .
یه پیشنهاد کوچولو دیگه ام دارم که اگر انجام بدید فکر میکنم بتونه کمک کنه ، یه مدت واکنش هاتون چه مثبت چه منفی رو زیر نظر بگیرید ، رفتار های روزانه تون نسبت به اتفاقا و کارای مختلف رو موشکافانه بررسی کنید و اون احساساتی که براتون اذیت کننده تر بود یا حتی از اون طرف بهتر بود رو یه جا یاد داشت کنید ، جدا از هم . مثلا اگر کسی بیشتر از دوبار صداتون میکنه عصبی میشید (مثلاااا) بعد از این که این چیزا رو نوشتید و به یه آگاهی نسبی نسبت به رفتارتون پیدا کردین اونایی که بیشتر تکرار میشه و اذیتتون میکنه رو بشینید فکر کنید روش ، مثلا من چرا بعد دوبار صدا کردن عصبی میشم ؟ مثلا به خاط اینه که دوست دارید کسی خلوتت ن رو به هم نزنه . حالا از این به بعد سعی کنید کمتر توی خلوتتون غرق بشید ، یکم هر چند سخت با خانواده و کتبی هال وقت بگذرونید. همین طوری خودتون ریشه یابی کنید و سعی توی رفعش داشته باشید . باور کنید خیلی سخته این که بخ اید خلاف عادات قبلی گام بردارید ولی بعد یه مدت حدودا شاید ۳ ، ۴ ماهه یا بیشتر تغییرو میبینید (آدم با آدم فرق داره شاید برای شما زمانش متفاوت باشه .) همینطوری پیش برید تا کم کم حس بهتری نسبت به خودتون و اطرافتون داشته باشید ،یادتون باشه همه چیز از پذیرش شروعمیشه ، قبل این که بخ ایم با چیزایی که دورمون و شاید نتونیم تغیرشون بدیم بجنگیم ، باید یاد بگیریم اوضاع شرایط بپذیریم و برای تغییرش قدم برداریم ، مثلا اگر من آدم تپلی ام و دلم میخواد لاغر بشم اگر بیایم با خودم بجنگم و هی از خودم متنفر بشم نه تنها نمیتونم مسیر کاهش وزن رو درست طی کنم بلکه به هزار تا مرض و درد هم دچار میشم ، اما اگه خودمو همینطوری بپذیرم و با خودم سر جنگ نداشته باشم ، حتی اگه خودمو خیلی ام دوست نداشته باشم ، میتونم گام های بهتری بردارم . این موضوع توی همه اتفاقا ی زندگی میتونه باشه نه این که فقط برای اتفاقایی مثل مثال من .
امیدوارم که حرفام شده یه جرقه ای هر چند کوچیک براتون باشه و کمک کننده باشه براتون .
راستی اگر وقتش رو دارید و به کتاب خوندن علاقه دارید این دوتا رو بخونید .
۱- اشکال ندارد اگر حالت خوب نیست : در مورد آدمایی که دارن با یه درد و رنج دستو پنجه نرم میکنن . مثال داخل کتاب بیشتر روی صحبتش و مثال هاش با افرادی که کسی رو از دست دادن یا غم بزرگی یهو وارد زندگیشون شده ، اما از بین حرفاش میشه غم های کوچیک و جدا نشدنی رو هم پیدا کرد که بت نیم باهاشون کنار بیایم و زندگی آروم تری رو تجربه کنیم .
۲- خرده عادت ها . برای کسی هست که خودش رو با عادتای کوچولو کوچولو به جایی رسونده ، از تغییر کردن و اضافه کردن کارای کوچیک به روز براتون حرف زدم گفتم شاید این کتاب بتونه کمک کنه راحت تر اون عادتای مثبت رو برای خودتون ایجاد کنید و عادات منفی رو تغییر بدید .
ببخشید که حرفام طولانی شد . سعی کردم از همه تجربیاتم بگ، ازز همه چیزایی که زندگی یادم داده . بازم داور نهایی خودتونید هر جور که میخواید و با شرایططون مچ تر هست حرف هام رو شخصی سازی کنید و اگر به نظرتون مفید بود به کار ببندید .
خواهش میکنم ازتون خودتونو سرزنش نکنید و صبر هم به خرج بدید و آروم آروم پیش برید تا به یه حال بهتر برسید ، با امید بهتر شدن حالتون -
اقا اسپم ندین از من بهترشم هست...
Gharibe Gomnam
راستشو بگو...چند ساله میخوای دهمو پاس کنی -
محمدرضا درستی سلام یکی دو روز استراحت کن ، سعی کن هدفت رو برگه بنویسی ، برای خودت تصویر سازی کنی خودتو تو شرایط رسیدن و دست یافتن به اون هدف تصور کنی تا ناخوداگاهت دوباره برای رسیدن به اون هدف انرژی بگیره ، یخورده ورزش کن ، سعی کن تو این مدت که حالت بده بیشتر بخندی ، حالا شده با دیدن فیلم خوندن مطلب طنز و...
و اینکه اجازه نده افکار منفی بال و پر بگیره
مغزما عاشق منفی بافی و کلا غم هست یخورده کنترل کنی افکارتو همه چی مثل اولش میشهما ادما حتی وقتی بیش از حد تفریح میکنیم بعد یه مدت نسبت بهش سرد میشیم
حالا اینکه درس خوندنه و مغز کلا باهاش مشکل دارهعباس زنگارکی
سلام
مرسی از پیشنهادت
باید یه لیست از این کارا که میگی دوست دارم بکنم تهیه کنم و پِی شون رو بگیرم
ممنون -
Gharibe Gomnam
راستشو بگو...چند ساله میخوای دهمو پاس کنی -
زندگی پر از سختیه ، نمیگم تلاشتو بکن تا روزای بهتر بیاد ، حرف و انگیزه الکی بهت نمیدم . شاید هیچ وقت اوضاع بهتر نشه ولی میدونی چی میشه که آدما بعد یه مدت به سختیای قبل میخندن؟ چون سختیای بزرگ قبل رشدشان داده و آماده ن کرده برای روزای سخت تر . امروز داخل تلگرام آلا یه پیامی گذاشت که خیلی به دلم نشست . نوشته بود که سختیا دست از سرمون برنمی دارن تا این که درسی که قرار بوده رو بهمون یاد بدن . من نمیگم منم سختی دارم منم درداتو کشیدم منم گم شدم گیج شدم . چون همه تو زندگی شون مراحل سخت دارن ، همه آدما در حد توانشان دردو تجربه میکنن شاید چیزی که برای من یه درد بزرگه برای شما بچه بازی باشه . برای همین نیومد این جا که مقایسه کنم
فقط با همه وجودم با تک تک سلولهای بدنم بهت میگم خودکشی تنها راه نیست ، نه تنها کمک نمیکنه ، بلکه همه چیز رو بدتر میکنه . نمیدونم رابطه ات با خانواده با اطرافیان چطوریه ، ولی بدون هر جوری هم که باشی باز بالاخره توی این دنیای به این بزرگی یکی از نبودت دلگیر میشه . بخاطر همون یه نفر تلاشتو بکم که با زندگی کنار بیای . شاید الان افکار دیوونه کننده ای به ذهنت هجوم بیارن شاید گاهی حس کنی مغزت داره میترکه ولی اگه روی خودت و روی احساساتت کار کنی باور کن میشه اوضاع رو حداقل از نظر روحی بهتر کرد ، میشه کاری کرد که سختی هارو با قدرت بیشتر پشت سر گذاشت . باور کن باور کن جز خودت کسی نمیتونه کمکت بکنه ، باید روی افکارت کار کنی ، اگه واقعا دنبال بهتر شدنی از چیزایی که درد و غمتو بیشتر میکنه دور بشی ، آهنگای غمگین فیلم دپ پیج ها و کانال های تکست و غمگین ... هر چیزی که حالتو بد میکنه .
ببین این کار آسون نیست ، یه مدت واقعا شاید بیشتر از الانم هم اذیتت بکنه ولی بعد کم کم میبینی تغییرو ، شاید سخت شاید طولانی ...
من خودم تو یکی از شرایطی که توی زندگیم بود برای بهتر کردن خودم حدود ۶ ماه از آدما دوستام فاصله گرفتم ، واتساپ ام رو پاک کردم و از دوستای نزدیک ترم خواهش کردم که یه مدت کاری به کارم نداشته باشن . کار خاصی اون مدت نکردم که بگم معجزه کرد ، کارای کوچولو کوچولو بود ، آدمای سمی رو دور کردم و بیشتر روی چیزایی که مغزم رو مثل خوره میجویید تمرکز کردم ، یه سری چیزا درونی بود باید ریشه اش پیدا میشد و یه سری ام به خاطر دوستا و آدمای منفی و سمی بود . نمیگم حتما همین کارارو بکن ولی من خودم این طوری ام که وقتی میبینم یکی با یه سری کار و تمرین تونستن به چیزی غلبه کنن یا چیزی رو یاد بگیرن حس خوبی بهم میده حس میکنم فقط من نیستم که دارم با یه مشکل دست و پنجه نرم میکنم . توی پیاما دیدم که نوشته بودین یه سری چیزا مقطعی ان و نمیتونن همه چیزو همیشه درست کنن ، باهاتون موافقم . آدم باید از ریشه خودشو بزاره ولی اگه کنار همون کند و کار درونی یه چیزایی رو به زندگیتون اضافه کنید مثل ورزش اون موقه میتونه اثر دائمی و مثبت بزاره .
یه پیشنهاد کوچولو دیگه ام دارم که اگر انجام بدید فکر میکنم بتونه کمک کنه ، یه مدت واکنش هاتون چه مثبت چه منفی رو زیر نظر بگیرید ، رفتار های روزانه تون نسبت به اتفاقا و کارای مختلف رو موشکافانه بررسی کنید و اون احساساتی که براتون اذیت کننده تر بود یا حتی از اون طرف بهتر بود رو یه جا یاد داشت کنید ، جدا از هم . مثلا اگر کسی بیشتر از دوبار صداتون میکنه عصبی میشید (مثلاااا) بعد از این که این چیزا رو نوشتید و به یه آگاهی نسبی نسبت به رفتارتون پیدا کردین اونایی که بیشتر تکرار میشه و اذیتتون میکنه رو بشینید فکر کنید روش ، مثلا من چرا بعد دوبار صدا کردن عصبی میشم ؟ مثلا به خاط اینه که دوست دارید کسی خلوتت ن رو به هم نزنه . حالا از این به بعد سعی کنید کمتر توی خلوتتون غرق بشید ، یکم هر چند سخت با خانواده و کتبی هال وقت بگذرونید. همین طوری خودتون ریشه یابی کنید و سعی توی رفعش داشته باشید . باور کنید خیلی سخته این که بخ اید خلاف عادات قبلی گام بردارید ولی بعد یه مدت حدودا شاید ۳ ، ۴ ماهه یا بیشتر تغییرو میبینید (آدم با آدم فرق داره شاید برای شما زمانش متفاوت باشه .) همینطوری پیش برید تا کم کم حس بهتری نسبت به خودتون و اطرافتون داشته باشید ،یادتون باشه همه چیز از پذیرش شروعمیشه ، قبل این که بخ ایم با چیزایی که دورمون و شاید نتونیم تغیرشون بدیم بجنگیم ، باید یاد بگیریم اوضاع شرایط بپذیریم و برای تغییرش قدم برداریم ، مثلا اگر من آدم تپلی ام و دلم میخواد لاغر بشم اگر بیایم با خودم بجنگم و هی از خودم متنفر بشم نه تنها نمیتونم مسیر کاهش وزن رو درست طی کنم بلکه به هزار تا مرض و درد هم دچار میشم ، اما اگه خودمو همینطوری بپذیرم و با خودم سر جنگ نداشته باشم ، حتی اگه خودمو خیلی ام دوست نداشته باشم ، میتونم گام های بهتری بردارم . این موضوع توی همه اتفاقا ی زندگی میتونه باشه نه این که فقط برای اتفاقایی مثل مثال من .
امیدوارم که حرفام شده یه جرقه ای هر چند کوچیک براتون باشه و کمک کننده باشه براتون .
راستی اگر وقتش رو دارید و به کتاب خوندن علاقه دارید این دوتا رو بخونید .
۱- اشکال ندارد اگر حالت خوب نیست : در مورد آدمایی که دارن با یه درد و رنج دستو پنجه نرم میکنن . مثال داخل کتاب بیشتر روی صحبتش و مثال هاش با افرادی که کسی رو از دست دادن یا غم بزرگی یهو وارد زندگیشون شده ، اما از بین حرفاش میشه غم های کوچیک و جدا نشدنی رو هم پیدا کرد که بت نیم باهاشون کنار بیایم و زندگی آروم تری رو تجربه کنیم .
۲- خرده عادت ها . برای کسی هست که خودش رو با عادتای کوچولو کوچولو به جایی رسونده ، از تغییر کردن و اضافه کردن کارای کوچیک به روز براتون حرف زدم گفتم شاید این کتاب بتونه کمک کنه راحت تر اون عادتای مثبت رو برای خودتون ایجاد کنید و عادات منفی رو تغییر بدید .
ببخشید که حرفام طولانی شد . سعی کردم از همه تجربیاتم بگ، ازز همه چیزایی که زندگی یادم داده . بازم داور نهایی خودتونید هر جور که میخواید و با شرایططون مچ تر هست حرف هام رو شخصی سازی کنید و اگر به نظرتون مفید بود به کار ببندید .
خواهش میکنم ازتون خودتونو سرزنش نکنید و صبر هم به خرج بدید و آروم آروم پیش برید تا به یه حال بهتر برسید ، با امید بهتر شدن حالتونRomi_fr
واقعا عالی بود
هرچی بگم حق مطلب ادا نمیشه...
یه چیز جالب که الان باهاش رو به رو ام اینه که
اینجا ماها کلی آدم دور هم دیگه جمع شدیم
که نه هم دیگه رو میشناسیم
نه تا حالا یبار از نزدیک همو دیدیم
نه اسم همو میدونیم اصلا...
با این حال برای یه سوال درسیِ طرف میشینیم وقت میذاریم و جوابش رو هم بهش توضیح میدیم
برا یه سوال مشاوره ایِ طرف میشینیم کلی مینویسیم و پاک میکنیم و دوباره مینویسیم و مینویسیم و مینویسیم و... آخرش میفرستیم براش
این حسِ کمک کردن به همدیگه تحت هر شرایطی، فارغ از اینکه اصلا اهمیت بدیم به این موضوع که ما تو دنیای واقعی هیچ ایده ای از هم دیگه نداریم و شاید با هم دیگه آشنا بشیم یه روز بیشتر نتونیم هم رو تحمل کنیم، من رو شگفت زده کرده...
اما راجب کامنتی که نوشتی
این کتابا که گفتی یادمه تو برنامه ی کتاب باز هم یکیشون معرفی شده بود...فکر کنم دوباره باید بشینم به یاد قدیم نگاش کنم برنامه های سروش صحت رو ...لامصب افسردگیم اصلا به خاطر تموم شدنِ برنامست ها ((((((:
کتاب هایی هم که گفتی حتما میخونم مخصوصا اولی که بنظر واقعا قراره حال کنم باهاش(البته اگه نسخه صوتیش رو تو تلگرام بتونم پیدا کنم، معمولا صوتی گوش میدم)
بازم ممنون وقت گذاشتی... -
Romi_fr
واقعا عالی بود
هرچی بگم حق مطلب ادا نمیشه...
یه چیز جالب که الان باهاش رو به رو ام اینه که
اینجا ماها کلی آدم دور هم دیگه جمع شدیم
که نه هم دیگه رو میشناسیم
نه تا حالا یبار از نزدیک همو دیدیم
نه اسم همو میدونیم اصلا...
با این حال برای یه سوال درسیِ طرف میشینیم وقت میذاریم و جوابش رو هم بهش توضیح میدیم
برا یه سوال مشاوره ایِ طرف میشینیم کلی مینویسیم و پاک میکنیم و دوباره مینویسیم و مینویسیم و مینویسیم و... آخرش میفرستیم براش
این حسِ کمک کردن به همدیگه تحت هر شرایطی، فارغ از اینکه اصلا اهمیت بدیم به این موضوع که ما تو دنیای واقعی هیچ ایده ای از هم دیگه نداریم و شاید با هم دیگه آشنا بشیم یه روز بیشتر نتونیم هم رو تحمل کنیم، من رو شگفت زده کرده...
اما راجب کامنتی که نوشتی
این کتابا که گفتی یادمه تو برنامه ی کتاب باز هم یکیشون معرفی شده بود...فکر کنم دوباره باید بشینم به یاد قدیم نگاش کنم برنامه های سروش صحت رو ...لامصب افسردگیم اصلا به خاطر تموم شدنِ برنامست ها ((((((:
کتاب هایی هم که گفتی حتما میخونم مخصوصا اولی که بنظر واقعا قراره حال کنم باهاش(البته اگه نسخه صوتیش رو تو تلگرام بتونم پیدا کنم، معمولا صوتی گوش میدم)
بازم ممنون وقت گذاشتی...محمدرضا درستی در فکر های منفی گفته است:
Romi_fr
واقعا عالی بود
هرچی بگم حق مطلب ادا نمیشه...
یه چیز جالب که الان باهاش رو به رو ام اینه که
اینجا ماها کلی آدم دور هم دیگه جمع شدیم
که نه هم دیگه رو میشناسیم
نه تا حالا یبار از نزدیک همو دیدیم
نه اسم همو میدونیم اصلا...
با این حال برای یه سوال درسیِ طرف میشینیم وقت میذاریم و جوابش رو هم بهش توضیح میدیم
برا یه سوال مشاوره ایِ طرف میشینیم کلی مینویسیم و پاک میکنیم و دوباره مینویسیم و مینویسیم و مینویسیم و... آخرش میفرستیم براش
این حسِ کمک کردن به همدیگه تحت هر شرایطی، فارغ از اینکه اصلا اهمیت بدیم به این موضوع که ما تو دنیای واقعی هیچ ایده ای از هم دیگه نداریم و شاید با هم دیگه آشنا بشیم یه روز بیشتر نتونیم هم رو تحمل کنیم، من رو شگفت زده کرده...
اما راجب کامنتی که نوشتی
این کتابا که گفتی یادمه تو برنامه ی کتاب باز هم یکیشون معرفی شده بود...فکر کنم دوباره باید بشینم به یاد قدیم نگاش کنم برنامه های سروش صحت رو ...لامصب افسردگیم اصلا به خاطر تموم شدنِ برنامست ها ((((((:
کتاب هایی هم که گفتی حتما میخونم مخصوصا اولی که بنظر واقعا قراره حال کنم باهاش(البته اگه نسخه صوتیش رو تو تلگرام بتونم پیدا کنم، معمولا صوتی گوش میدم)
بازم ممنون وقت گذاشتی...خیلی خوشحالم که تونستم کمکی بکنم هر چند کوچیک هر چند در حد چند تا جمله ...
برای من هم خیلی جالبه این موضوع، بعضی وقتا دیدم یه سوال درسی کسی میپرسه ولی خیلی کم دیده میشه یا جواب داده میشهولی توی این جور مواقع و کمک کردن به حال همدیگه بیشتر وقتا دیدم که بچه های آلایی خوب خودشونو نشون میدن .
به به چه عالی پس از طرفدارای کتاب باز هم که هستید (:
بله آقای مجتبی شکوری کتاب خرده عادت هارو معرفی کرده بودن .
نمیدونم آشنایی دارید یا نه ولی برنامه cast box خیلی برنامه خوبیه و پادکست ها و کتابای زیادی داخلش به صورت صوتی هست ، من چک کردم کتاب اشکال ندارد که حالت خوب نیست هم صوت اش بود ، کتابای خیلی قشنگ دیگه ای هم هستن که اگر با دقت بینشون بگردین هم زمان های آزادتون خیلی مفید و قشنگ میگذره هم میتونه توی همون حال خوبه ام موثر باشه .
برای حسن ختام میگم . برای شما که یکم از آینده ای که هیچی ازش معلوم نیست سردرگم هستید ، کار هاتون رو برای نتیجه انجام ندید ، فعلاً فقط کاراشونو بر این اساس انجام بدید که پایان روز اون روز رو مفید گذرونده باشید ، این طوری کمتر به فکر یه آینده نامعلوم میوفتید که احساس دور بودن از اهداف و برنامه هاتون رو داشته باشید .هدفتون بهتر شدن وضع درونیتون و خوب و مفید گذروندن روزتون باشه -
محمدرضا درستی در فکر های منفی گفته است:
Romi_fr
واقعا عالی بود
هرچی بگم حق مطلب ادا نمیشه...
یه چیز جالب که الان باهاش رو به رو ام اینه که
اینجا ماها کلی آدم دور هم دیگه جمع شدیم
که نه هم دیگه رو میشناسیم
نه تا حالا یبار از نزدیک همو دیدیم
نه اسم همو میدونیم اصلا...
با این حال برای یه سوال درسیِ طرف میشینیم وقت میذاریم و جوابش رو هم بهش توضیح میدیم
برا یه سوال مشاوره ایِ طرف میشینیم کلی مینویسیم و پاک میکنیم و دوباره مینویسیم و مینویسیم و مینویسیم و... آخرش میفرستیم براش
این حسِ کمک کردن به همدیگه تحت هر شرایطی، فارغ از اینکه اصلا اهمیت بدیم به این موضوع که ما تو دنیای واقعی هیچ ایده ای از هم دیگه نداریم و شاید با هم دیگه آشنا بشیم یه روز بیشتر نتونیم هم رو تحمل کنیم، من رو شگفت زده کرده...
اما راجب کامنتی که نوشتی
این کتابا که گفتی یادمه تو برنامه ی کتاب باز هم یکیشون معرفی شده بود...فکر کنم دوباره باید بشینم به یاد قدیم نگاش کنم برنامه های سروش صحت رو ...لامصب افسردگیم اصلا به خاطر تموم شدنِ برنامست ها ((((((:
کتاب هایی هم که گفتی حتما میخونم مخصوصا اولی که بنظر واقعا قراره حال کنم باهاش(البته اگه نسخه صوتیش رو تو تلگرام بتونم پیدا کنم، معمولا صوتی گوش میدم)
بازم ممنون وقت گذاشتی...خیلی خوشحالم که تونستم کمکی بکنم هر چند کوچیک هر چند در حد چند تا جمله ...
برای من هم خیلی جالبه این موضوع، بعضی وقتا دیدم یه سوال درسی کسی میپرسه ولی خیلی کم دیده میشه یا جواب داده میشهولی توی این جور مواقع و کمک کردن به حال همدیگه بیشتر وقتا دیدم که بچه های آلایی خوب خودشونو نشون میدن .
به به چه عالی پس از طرفدارای کتاب باز هم که هستید (:
بله آقای مجتبی شکوری کتاب خرده عادت هارو معرفی کرده بودن .
نمیدونم آشنایی دارید یا نه ولی برنامه cast box خیلی برنامه خوبیه و پادکست ها و کتابای زیادی داخلش به صورت صوتی هست ، من چک کردم کتاب اشکال ندارد که حالت خوب نیست هم صوت اش بود ، کتابای خیلی قشنگ دیگه ای هم هستن که اگر با دقت بینشون بگردین هم زمان های آزادتون خیلی مفید و قشنگ میگذره هم میتونه توی همون حال خوبه ام موثر باشه .
برای حسن ختام میگم . برای شما که یکم از آینده ای که هیچی ازش معلوم نیست سردرگم هستید ، کار هاتون رو برای نتیجه انجام ندید ، فعلاً فقط کاراشونو بر این اساس انجام بدید که پایان روز اون روز رو مفید گذرونده باشید ، این طوری کمتر به فکر یه آینده نامعلوم میوفتید که احساس دور بودن از اهداف و برنامه هاتون رو داشته باشید .هدفتون بهتر شدن وضع درونیتون و خوب و مفید گذروندن روزتون باشهRomi_fr
خیلی ممنونم
باید حتما نصبش کنم کست باکس رو دوباره
خودکشی هم منصرف شدم خوشبختانه
باید بعد از کتاب خوندن پیگیریش کنم
نه جدا از شوخی تاثیر گذار بود الان میرم نصب کنم
بازم ممنون