Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
انجمن انیمه ای :>
Michael VeyM
هاعیییییی به هممه برین تو chat gpt و یه عکس از خودتون رو آپلود کنین و زیرش بنویسین: restyle image in studio ghibli style keep all details بعدشم نتیجه رو بفرستین اینجا تا ببینیم هر کدوممون چه شکلییم @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا @ریاضیا @انسانیا
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
AinoorA
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن بعضیاشون غمگینن بعضیا بی حس و بی حالن بعضیا خیلیی شادن اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین.. دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم
غیر درسی
تک بعدی نبودن !!
_
سلام دوستان عزیز ️ بنظرم یه زندگی تک بعدی خیلی بده یعنی اینکه فقط درس هدف زندگیتون باشه ... اهمیت دادن به ورزش و تناسب اندام و کلی هدف دیگه مثلا خوانندگی دوبلوری و هر استعداد دیگه ای ک دارید در کنار درس باعث میشه ک تک بعدی نباشید و اگه درس رو ازتون بگیرن دیگ حوصله تون سر نمیره و دنبال کارای بیهوده نمیرید چون هدف ( های ) دیگه ای هم دارید :)) اینجا میتونید برای هرکاری ک در این جهت کمکتون میکنه هدف گذاری کنید و پیشرفتتون رو ثبت کنید یطورایی مثل گزارشکار درسی ولی کلی تر ... @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @تجربیا @ریاضیا
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
کاف‍ــه می‍ـــم♡
sandiiiiS
سلام به یاران ج‍ــان به %(#ff00ff)[ک‍ـــافه می‍ـــم] خوش اومدین.. توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[مت‍ــن های ادب‍ــی] بفرستین ما نمیتونستیم توی تاپیک شع‍ــردانه متن ادبی بفرستیم توی تاپیک خ‌ــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن همگی خوش اومدین.. %(#0000ff)[اسپم ممنوعه] و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن @M-an %(#7f7fff)[_________________________________] خب خب دعوت میکنم از : @خانوم @dlrm @اکالیپتوس @revival @گونش @Saahaar @sheyda-fkh @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
ساز کده 🎵🎸
Hamed.sH
تو این تایپک هر کی هر سازی رو که بلده اگه دوست داشت اجرا کنه و به اشتراک بزاره تا بتونیم ازش لذت ببریم 🪕🪗 من خودم به شخصا سه تار کار می کنم 🪕 @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
آشپزی🍽🥞🎂
م
سلام و درود به همه لازم به توضیح اضافه نیست از اسم تاپیک مشخصه این تاپیک رو زدم تا اینجا تجربیات آشپزی،پخت کیک،غذای های محلی و نوشیدنی های مورد علاقه مون رو با هم به اشتراک بذاریم و از هم پخت کلی خوراکی خوشمزه رو یاد بگیریم و یه تفریحی باشه واسه اوقات فراغتمون و البته یه انگیزه واسه آشپزی پس اینجا عکس اونها رو قرار بدید و درصورت تمایل طرز تهیه شون رو هم بگین دعوت میکنم از: @soniaaa @Anzw-18 @Gharibe-Gomnam @roghayeh-eftekhari @chichak-am @حامد-صباحی @حمید-صباحی @m-hmt @sania-Andiravan @z-Gheibi و بقیه دوستان @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا @ریاضیا @انسانیا
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
سوتی نامه
f.nalistF
سلام بچه ها امیدوارم حال یَک یَکتون عالی و درجه یک باشه بچه ها تو این تاپیک هر سوتی که دیدید یا خودتون مرتکب شدید رو بگید. میخواستم تکی منشن کنم ولی چون امکان داره کسی از قلم بیفته پس همه دعوتید. بترکونید @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
اخبار دنیای تکنولوژی📳📢
AkitoA
سلام خدمت همگی قبلا هم چندتا تاپیک مشابه داشتیم، ولی از اونجایی که خیلی قدیمی بودن، گفتم شاید بد نباشه یه تاپیک جدید در این باره بزنم خب همونطور که از اسم تاپیک پیداست، اینجا قراره اخباری از تکنولوژی که بنظرمون جالب میان رو به اشتراک بذاریم به دو دلیل این کار بنظرم جالبه: ۱- میتونیم از اخبار روز مطلع بشیم و به قولی به روز باشیم، رفته رفته به همین واسطه میتونیم اطلاعات خودمونو گسترش بدینم ۲- ممکنه بعد از چند سال بیایم و مطالب قدیمی تاپیک رو بخونیم و از پیشرفت تکنولوژی و اینکه کدوم شایعه ها حقیقت داشته یا کدوم پیش‌بینی ها رخ داده لذت ببریم و حیرت کنیم تنها قانونی اینجا داریم اسپم ممنوعه لطفا اگه چیزی براتون جالب هست یا لینک مقاله و کانال میخواین داخل تودلی نقل قول بزنید ممنون و مچکر از همگی ‌ @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
آواز🎼🎧
FarhaddF
این تاپیک صرفا برای تجمیع قطعات ضبط شده ای هستش که در موسیقی کده و تودلی پراکنده ان و به توصیه یکی از دوستان تصمیم گرفتم با نهایت احترام به همه شما حضرات، تاپیک رو ایجاد کنم.. اگر دوست عزیزی هم صدای خوبشون رو خواستن به اشتراک بزارن، شایق ایم به شنیدن
غیر درسی
چالش 20 حقیقت
مهربونم
خب با یه چالش خوب اومدم سراغتون نفر اول ٬ %(#ff0000)[بیست حقیقت] از خودشو میگه و بعد ٬ نام کاربری کسی که میخوادو زیر پستش تگ میکنه . من ( یا اگه خواست خودش ) به اون کاربر آدرس اینجا رو پ.خ میدیم و باخبرشون میکنیم که شما ازشون چی خواستین ؛ این به این معنیه که به گفتن بیست حقیقتِ خودش دعوت شده(البته امیدوارم تگا برای همه کار کنن ) پس اونم میاد و بیستای خودشو میگه و نام نفر بعدی رو زیر پستش میاره تا دوباره.... حـــــالا موضوع اصلی اینجـاست ؛ خیلیا شاید بگن.. بیست حقیقت از چی ؟ این بیست حقیقت میتونه راجب %(#0099ff)[خودتون] ٬ %(#e100ff)[اعتقاداتتون] به %(#00ccff)[موضوعات مختلف] ٬ %(#9900ff)[علاقتون به جایی]٬ کسی ٬ انجام کاری ٬ چیزی یا شایدم %(#00ff09)[استعدادا و طـــرز فکرو]...... باشه ! در کل چیزایی که فکر میکنید جالبه بقیه راجبتون بدونن....درسته اولش شاید آسون نباشه ٬ اما خوب میشه یه نگاهی به نکته ها وچیزایی که از خودمون میدونیم بندازیم. **اگه بیشتر از یه بار دعوت شدین میتونین بیستای دیگه بنویسین ( که یکم سخته ) یا فقطـــ بیاین و اسم کاربری رو که میخواین بنویسین یا اصلا کلا کاری نکنین پس همتون بیست حقیقتِ خودتونو آماده کنین که شاید شما هم به رو کردنش دعوت بشین ! خب به عنوان نفر اول دعوت میکنم از آدمین هامون خب هر کدوم خواستید تشوریف بیارید @alireza_ysf75 @فااطمه @بهاره @M.an اخراج نشوم صلوات
غیر درسی
خط خط یه گردو 😍❤
اکالیپتوسا
Topic thumbnail image
غیر درسی
قشنگ‌ترین تعریف
S.daniyal hosseinyS
بیاید بگید ببینم قشنگ‌ترین تعریفی که تاحالا یه شخصی ازتون کرده چی بوده؟ (امیدوارم تاپیکش پر از جملات جذابِ ذوق‌دار بشه) @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
نوشته های با ارزش
AmirbernosiA
درود به دوستان ؛) دیدم جای این تاپیک خالی بین بقیه تاپیکا بریم سر اصل مطلب! تو این تاپیک جملات ارزش مند بزرگان دنیا و حتی جملاتی که خودتون بهش میرسید رو میگین! همین صرفا هم فقط جمله قرار میدیم! اسپمو نقل قول خواهشا نباشه! کمی نظم داشته باشه ؛)
غیر درسی
و اما آخرین خوان از عمومی ها،عربی!
FarhaddF
سلام خسته نباشید عربی هم جهت هم خوانی تاپیکش رو زدم امید که از این آزمون با نتیجه ای خوب گذر کنیم
غیر درسی
پیرِ طوس
mr.vinyzoM
Topic thumbnail image
غیر درسی
هم خوانی هویت
FarhaddF
درود بر شما این تاپیک رو به جهت مطالعه هویت زدم
غیر درسی

هرچی تو دلته بریز بیرون 5

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
1.0m دیدگاه‌ها 415 کاربران 2.3m بازدیدها 286 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • SachliS آفلاین
    SachliS آفلاین
    Sachli
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #233684

    بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش
    وین سوخته را محرم اسرار نهان باش
    زان باده که در میکده عشق فروشند
    ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش
    در خرقه چو آتش زدی اي عارف سالک
    جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش
    دلدار که گفتا به توام دل نگران است
    گو می رسم اینک به سلامت نگران باش
    خون شد دلم از حسرت ان لعل روان بخش
    اي درج محبت به همان مهر و نشان باش
    تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
    اي سیل سرشک از عقب نامه روان باش
    حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین
    گو درنظر آصف جمشید مکان باش

    Sara_R

    SachliS 1 پاسخ آخرین پاسخ
    3
    • SachliS آفلاین
      SachliS آفلاین
      Sachli
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #233685

      دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
      تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
      دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت
      باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود
      هم عفاالله صبا کز تو پیامی می‌داد
      ور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود
      عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
      فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود
      من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
      دام راهم شکن طره هندوی تو بود
      بگشا بند قبا تا بگشاید دل من
      که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود
      به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر
      کز جهان میشد ودر آرزوی روی تو بود

      HADAF MAN

      HADAF MANH 1 پاسخ آخرین پاسخ
      1
      • SachliS آفلاین
        SachliS آفلاین
        Sachli
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #233686

        مژده اي دل که مسیحا نفسی می آید
        که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید
        از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
        زده‌ام فالی و فریادرسی می آید
        ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس
        هرکس آنجا به امید قبسی می آید
        هیچکس نیست که در کوی تواش کاری نیست
        هرکس آنجا به طریق هوسی می آید
        کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست
        این قدر هست که بانگ جرسی می آید
        جرعه‌اي ده که به میخانه ارباب کرم
        هر حریفی ز پی ملتمسی می آید
        دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
        گو بیا خوش که هنوزش نفسی می آید
        خبر بلبل این باغ بپرسید که من
        ناله‌اي میشنوم کز قفسی می آید
        یار دارد سر صید دل حافظ، یاران
        شاهبازی به شکار مگسی می آید

        @Infinitie-A

        Infinitie. AI 1 پاسخ آخرین پاسخ
        2
        • SachliS آفلاین
          SachliS آفلاین
          Sachli
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #233687

          غریب و عاشقم بر من نظر کن
          به نزد عاشقان یک شب گذر کن
          ببین آن روی زرد و چشم گریان
          ز بد عهدی دل خود را خبر کن
          ترا رخصت که داد ای مهر پرور
          که جان عاشقان زیر و زبر کن
          نه بس کاریست کشتن عاشقان را
          برو فرمان بر و کار دگر کن
          سنایی رفت و با خود برد هجران
          تو نامش عاشق خسته جگر کن
          ولیکن چون سحرگاهان بنالد
          ز آه او سحرگاهان حذر کن

          سارا M 0

          سارا M 0س 1 پاسخ آخرین پاسخ
          2
          • SachliS آفلاین
            SachliS آفلاین
            Sachli
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #233688

            گرچه پیر است این تنم ، دل نوجوانی میکند
            در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند
            شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
            زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند
            عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم
            لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی میکند
            هی بسازد نقشی ازروی نگاری هر دمی
            درخیالش زیر گوشش پرده خوانی میکند
            عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود
            داده بر دست ِ دل و ،با او تبانی میکند
            گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان
            همچو او رفته ز دست و ، لنَتَرانی میکند
            گفتمش رسوا مکن ما را بدین شهرو دیار
            دیدمش رسوا مرا ، سطحِ جهانی میکند
            بلبلی را دیده دل اندر شبی نیلوفری
            دست وپایش کرده گم، شیرین زبانی میکند

            @Saghi-Mortazavi

            SaghiaS 1 پاسخ آخرین پاسخ
            2
            • SachliS آفلاین
              SachliS آفلاین
              Sachli
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Sachli انجام شده
              #233689

              اي عاشقــان اي عاشقـان پیمانه را گم كرده ام
              دركنج ویران مــــانده ام ؛ خمخــــانه را گم كرده ام
              هم در پی بالائیــــان ؛ هم من اسیــر خاكیان
              هم در پی همخــــانه ام ،هم خــانه را گم كرده ام
              آهـــــم چو برافلاك شد اشكــــم روان بر خاك شد
              آخـــــر از این جا نیستم ؛ كاشـــــانه را گم كرده ام
              درقالب این خاكیان عمری است سرگردان شدم
              چون جان اسیرحبس شد ؛ جانانه را گم كرده ام
              از حبس دنیا خسته ام چون مرغكی پر بسته ام
              جانم از این تن سیر شد ؛ سامانه را گم كرده ام
              در خواب دیدم بیـــدلی صد عاقل اندر پی روان
              میخواند با خود این غزل ؛ دیوانه را گم كرده ام
              گـــر طالب راهی بیــــا ؛ ور در پـی آهی برو
              این گفت و با خودمی سرود، پروانه راگم كرده ام

              Yegane Dehqan

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              2
              • SachliS آفلاین
                SachliS آفلاین
                Sachli
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #233690

                خنک ان دم که نشینیم در ایوان من و تو
                به دو نقش و به دو صورت، به یکی جان من و تو
                داد باغ و دم مرغان بدهد آب حیات
                ان زمانی که درآییم به بستان من و تو
                اختران فلک آیند به نظاره ما
                مه خودرا بنماییم بدیشان من و تو
                من و تو، بی من‌و‌تو، جمع شویم از سر ذوق
                خوش و فارغ، ز خرافات پریشان، من و تو
                طوطیان فلکی جمله شکرخوار شوند
                در مقامی که بخندیم بدان سان، من و تو
                این عجب تر که من و تو به یکی کنج این جا
                هم دراین دم به عراقیم و خراسان من و تو!
                به یکی نقش بر این خاک و بر ان نقش دگر
                در بهشت ابدی و شکرستان من و تو

                مهشید حسن زاده 0

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                2
                • SachliS آفلاین
                  SachliS آفلاین
                  Sachli
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #233691

                  خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست
                  به زندگانی من فرصت جوانی نیست
                  من از دو روزه هستی به جان شدم بیزار
                  خدای شکر که این عمر جاودانی نیست
                  همه بگریه ابر سیه گشودم چشم
                  دراین افق که فروغی ز شادمانی نیست
                  به غصه بلکه به تدریج انتحار کنم
                  دریغ و درد که این انتحار آنی نیست
                  نه من به سیلی خود سرخ میکنم رخ و بس
                  به بزم ما رخی از باده ارغوانی نیست
                  ببین به جلد سگ پاسبان چه گرگانند
                  به جان خواجه که این شیوه شبانی نیست
                  ز بلبل چمن طبع شهریار افسوس
                  که از خزان گلشن شور نغمه خوانی نیست

                  @دختر-بهار

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  1
                  • SachliS آفلاین
                    SachliS آفلاین
                    Sachli
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #233692

                    عاشقی گر خواهد از دیدار معشوقی نشان
                    گر نشان خواهی در آنجا جان و دل بیرون نشان
                    چون مجرد گشتی و تسلیم کردستی تو دل
                    بی گمان آنگه تو از معشوق خود یابی نشان
                    چون ز خود بی‌خود شدی معشوق خود را یافتی
                    ذات هستی در نشان نیستی دیدن توان
                    چون تو خود جویی مر او را کی توانی یافتن
                    تا نبازی هر چه داری مال و ملک و جسم و جان
                    آنگهی چون نفی خود دیدی و گشتی بی‌ثبات
                    گه فنا و گه بقا و گه یقین و گه گمان
                    گه سرور و گه غرور و گه حیات و گه ممات
                    گه نهان و گه عیان و گه بیان و گه بنان
                    حیرت اندر حیرتست و آگهی در آگهی
                    عاجزی در عاجزی و اندهان در اندهان
                    هر که ما را دوست دارد عاجز و حیران بود
                    شرط ما اینست اندر دوستی دوستان

                    Mehrsa 14

                    M 1 پاسخ آخرین پاسخ
                    3
                    • SachliS آفلاین
                      SachliS آفلاین
                      Sachli
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #233693

                      یک نفس بی یار نتوانم نشست
                      بی رخ دلدار نتوانم نشست
                      از سر می می نخواهم خاستن
                      یک زمان هشیار نتوانم نشست
                      نور چشمم اوست من بی نور چشم
                      روی با دیوار نتوانم نشست
                      دیده را خواهم به نورش بر فروخت
                      یک نفس بی یار نتوانم نشست
                      من که از اطوار بیرون جسته ام
                      با چنین اطوار نتوانم نشست
                      من که دایم بلبل جان بوده ام
                      بی گل و گلزار نتوانم نشست
                      کار من پیوسته چون بی کار تست
                      بیش ازین بی کار نتوانم نشست
                      هر نفس خواهی تجلای دگر
                      زان که بی انوار نتوانم نشست
                      زان که یک دم در جهان جسم و جان
                      بی غم ان یار نتوانم نشست
                      شمس را هر لحظه می گوید بلند
                      بی اولی الا بصار نتوانم نشست
                      من هوای یار دارم بیش ازین
                      در غم اغیار نتوانم نشست

                      chichak am

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      2
                      • SachliS آفلاین
                        SachliS آفلاین
                        Sachli
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #233694

                        بشنـو این نی چون شکــایت می‌کـــنـد
                        از جـداییــهـــا حکـــــایت مـــی‌کــــنـد
                        کــــز نیستـــان تـــا مـــــرا ببریــــده‌انـد
                        در نفیــــــرم مــــــرد و زن نالیـــــده‌انـد
                        سینه خواهم شرحـــه شرحـــه از فراق
                        تـــا بگـــویــم شـــرح درد اشتیـــــاق
                        هـــر کسی کو دور ماند از اصل خویش
                        بـــاز جویـــد روزگــــــار وصـــل خـــویش
                        مــن بــــه هــــر جمعیتی نالان شـــدم
                        جفــت بــدحالان و خوش‌حالان شـــدم
                        هــر کســی از ظن خــود شــد یـار من
                        از درون مـن نجســت اســـرار مــن
                        ســـر مــن از نالـــه‌ي مـــن دور نیست
                        لیـک چشم و گوش را ان نور نیست…

                        @N-n-good

                        UraniumU 1 پاسخ آخرین پاسخ
                        2
                        • SachliS آفلاین
                          SachliS آفلاین
                          Sachli
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #233695

                          چون نمایی ان رخ گلرنگ را
                          از طرب در چرخ آری سنگ را
                          بار دیگر سر برون کن از حجاب
                          از برای عاشقان دنگ را
                          تا که دانش گم کند مر راه را
                          تا که عاقل بشکند فرهنگ را
                          تا که آب از عکس تو گوهر شود
                          تا که آتش واهلد مر جنگ را
                          من نخواهم ماه رابا حسن تو
                          وان دو سه قندیلک آونگ را
                          من نگویم آینه با روی تو
                          آسمان کهنه پرزنگ را
                          دردمیدی و آفریدی باز تو
                          شکل دیگر این جهان تنگ را
                          در هوای چشم چون مریخ او
                          ساز ده اي زهره باز ان چنگ را

                          @Zahra-Zahraii

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          1
                          • SachliS آفلاین
                            SachliS آفلاین
                            Sachli
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Sachli انجام شده
                            #233696

                            اي یوسف خوش نام مـا خوش می روی بر بام ما
                            اي درشکـــسته جــام مـا اي بــردریده دام ما
                            اي نــور مـا اي سور مـا اي دولت منصــور مـا
                            جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما
                            اي دلبر و مقصود ما اي قبله و معبود ما
                            آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما
                            اي یــار مـا عیــار مـــا دام دل خمار ما
                            پا وامکــش از کار ما بستان گرو دستار ما
                            در گل بمانده پای دل جان می دهم چه جای دل
                            وز آتش سودای دل اي وای دل اي وای مـا

                            @Fargol-Sh

                            F 1 پاسخ آخرین پاسخ
                            1
                            • SachliS آفلاین
                              SachliS آفلاین
                              Sachli
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #233697

                              زندگی شد من و یک سلسله ناکامیها
                              مستم از ساغر خون جگر آشامیها
                              بسکه با شاهد ناکامیم الفتها رفت
                              شادکامم دگر از الفت ناکامیها
                              بخت برگشته ما خیره سری آغازید
                              تا چه بازد دگرم تیره سرانجامیها
                              دیرجوشی تو در بوته هجرانم سوخت
                              ساختم این همه تا وارهم از خامیها
                              تا که نامی شدم از نام نبردم سودی
                              گر نمردم من و این گوشه گمنامیها
                              نشود رام سر زلف دل آرامم دل
                              ای دل از کف ندهی دامن آرامیها

                              خانومِ_دوست_داشتنی

                              خانومِ_دوست_داشتنیخ 1 پاسخ آخرین پاسخ
                              2
                              • SachliS آفلاین
                                SachliS آفلاین
                                Sachli
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #233698

                                آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
                                بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
                                نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
                                سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
                                عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
                                من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
                                نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
                                دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
                                وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
                                اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
                                شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
                                ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
                                ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
                                اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
                                آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
                                در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
                                در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
                                خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
                                شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
                                این سفر راه قیامت میروی تنها چرا

                                @ftm-montazeri

                                AnselA 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                2
                                • SachliS آفلاین
                                  SachliS آفلاین
                                  Sachli
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #233699

                                  کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب
                                  تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب
                                  ساز در دست تو سوز دل من می گوید
                                  من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب
                                  مرغ دل در قفس سینه من می نالد
                                  بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب
                                  زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است
                                  بیم آنست که از پرده فتد راز امشب
                                  گرد شمع رخت ای شوخ من سوخته جان
                                  پر چو پروانه کنم باز به پرواز امشب

                                  @یاسمن-کیانی

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  1
                                  • SachliS آفلاین
                                    SachliS آفلاین
                                    Sachli
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #233700

                                    پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
                                    بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند
                                    همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
                                    طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می کند
                                    بلبلی در سینه مینالد هنوزم کاین چمن
                                    با خزان هم آشتی و گل فشانی میکند
                                    ما به داغ عشقبازی ها نشستیم و هنوز
                                    چشم پروین همچنان چشمک پرانی میکند
                                    نای ما خاموش ولی این زهره ی شیطان هنوز
                                    با همان شور و نوا دارد شبانی میکند
                                    گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان
                                    با همین نخوت که دارد آسمانی میکند
                                    سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
                                    در درونم زنده است و زندگانی میکند
                                    با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
                                    خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند
                                    بی‌ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
                                    چون بهاران میرسد با من خزانی میکند
                                    طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
                                    آنچه گردون میکند با ما نهانی میکند
                                    می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
                                    دفتر دوران ما هم بایگانی می‌کند
                                    شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید
                                    ور نه قاضی در قضا نامهربانی میکند

                                    @sania-Andiravan

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    1
                                    • SachliS آفلاین
                                      SachliS آفلاین
                                      Sachli
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #233701

                                      باز امشب ای ستاره تابان نیامدی
                                      باز ای سپیده شب هجران نیامدی
                                      شمعم شکفته بود که خندد به روی تو
                                      افسوس ای شکوفه خندان نیامدی
                                      زندانی تو بودم و مهتاب من چرا
                                      باز امشب از دریچه زندان نیامدی
                                      با ما سر چه داشتی ای تیره شب که باز
                                      چون سرگذشت عشق به پایان نیامدی
                                      شعر من از زبان تو خوش صید دل کند
                                      افسوس ای غزال غزل خوان نیامدی
                                      گفتم به خوان عشق شدم میزبان ماه
                                      نامهربان من تو که مهمان نیامدی
                                      خوان شکر به خون جگر دست می دهد
                                      مهمان من چرا به سر خوان نیامدی
                                      نشناختی فغان دل رهگذر که دوش
                                      ای ماه قصر بر لب ایوان نیامدی
                                      گیتی متاع چون منش آید گران به دست
                                      اما تو هم به دست من ارزان نیامدی
                                      صبرم ندیده ای که چه زورق شکسته ایست
                                      ای تخته ام سپرده به طوفان نیامدی
                                      در طبع شهریار خزان شد بهار عشق

                                      Sharllot

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      1
                                      • SachliS آفلاین
                                        SachliS آفلاین
                                        Sachli
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #233702

                                        Sharllot موفق باشی سحر🍭🧡

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        1
                                        • SachliS آفلاین
                                          SachliS آفلاین
                                          Sachli
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #233703

                                          امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
                                          آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
                                          کاهش جان تو من دارم و من می دانم
                                          که تو از دوری خورشید چها می بینی
                                          تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من
                                          سر راحت ننهادی به سر بالینی
                                          هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک
                                          تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی
                                          همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند
                                          امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
                                          من مگر طالع خود در تو توانم دیدن
                                          که توام آینه بخت غبار آگینی
                                          باغبان خار ندامت به جگر می شکند
                                          برو ای گل که سزاوار همان گلچینی
                                          نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید
                                          که کند شکوه ز هجران لب شیرینی
                                          تو چنین خانه کن و دلشکن ای باد خزان
                                          گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی
                                          کی بر این کلبه طوفان زده سر خواهی زد
                                          ای پرستو که پیام آور فروردینی
                                          شهریارا گر آئین محبت باشد
                                          جاودان زی که به دنیای بهشت آئینی

                                          romisa بسی دل تنگ🙂🍭

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          1
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 11683
                                          • 11684
                                          • 11685
                                          • 11686
                                          • 11687
                                          • 50005
                                          • 50006
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع