سلام.
توی این تاپیک میخوام براتون کلهم اجمعین سجع رو آموزش بدم که دیگه نه من ترس این رو داشته باشم که بلدین یا نه، نه خودتون.
باید بگم که از یک جایی به بعدِ این معلومات مختص بچههای انسانیه. پس از همین الآن بگم. اگه میخواین بگین که ما که رشتهٔ فلانیم چرا باید اینا رو بخونیم، باید بدونین که همیشه دونستن بهتر از ندونستنه. همونطور که امسال توی آزمون نهایی بچهها سؤال سجع اومد و بچهها بلدش نبودن.
بریم سراغ توضیحات:
🔵 خود واژهٔ سجع به معنای آواز فاخته و قمریه.
🔵 به نثری که سجع داشته باشه، میگیم نثر مُسَجَّع یا آهنگین.
🔵 نثر آهنگین نثریه که مثل شعر از موسیقی و قافیه برخورداره. یعنی چی؟ نمونههاش رو توی کتاب با نثرهای سعدی زیاد دیدین.
«منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت»
ما سه نوع سجع داریم:
سجع مطرف، متوازی و متوازن.
(بچهها حواستون باشه کسی از بچههای تجربی و ریاضی انتظار نداره اسم سجعها رو بلد باشن. من فقط میخوام اینا رو با اسم و منظم یاد بگیرین تا قاطی نکنین. اینکه سجع رو بشناسین و تشخیص بدین عبارتی سجع داره مهمه. نه اینکه دقیقا اسمش رو هم بیان کنین)
توضیحات هرکدوم از سجعها:
🟢 سجع متوازی:
سجع متوازی زمانی اتفاق میوفته که کلمات سجع هم در وزن یکسان باشن و هم در قافیه (حروف پایانی)
(اگه براتون سواله که وزن چیه، مقدمات تاپیکی که من درمورد وزن دارم رو بخونین 👇🏻
https://forum.alaatv.com/post/2473397 )
مثلا:
باران رحمت بیحسابش همه را رسیده و خوان نعمت بیدریغش همهجا کشیده.
IMG_20240726_154458.jpg
با توجه به عکس دقت کنین بچهها:
۱) پس دقیقا انگار با یک بیت شعر و درواقع دو مصرع مواجهیم. برای همین کلمات رو زیر هم نوشتم.
۲) توی این جملات «رحمت و نعمت»،«همهجا و همه را» و «کشیده و رسیده» سجع متوازی دارن.
۳) کلمات «خوان و باران» و «بیدریغش و بیحسابش» هم سجع دارن ولی سجع متوازی نه. (جلوتر متوجه میشین چه نوع سجعی دارن)
🟢 سجع مطرف:
سجع مطرف زمانی اتفاق میوفته که کلمات فقط از لحاظ حروف قافیه یکسان باشن و از لحاظ وزنی، وزن یکسانی نداشته باشن.
مثلا:
محبت را غایت نیست. از بهر آنکه محبوب را نهایت نیست.
IMG_20240726_154522.jpg
با توجه به تصویر دقت کنین بچهها:
۱) «غایت و نهایت» سجع مطرف ایجاد کردن. چون وزنشون یکی نیست ولی حروف پایانیشون قافیه ایجاد میکنه.
۲) «نیست» مثل ردیف شعری عمل میکنه.
۳) عبارت «از بهر آنکه» در جملهٔ اصلی رو ننوشتم. چرا؟ چونکه قیده. لزومی نداره بنویسیمش. میخوایم سجع دو عبارت رو بررسی کنیم.
۴)«محبوب و محبت» هیچ سجعی ندارن.
🟢 سجع متوازن:
سجع متوازن زمانی اتفاق میوفته که کلمات وزنشون یکی باشه ولی حروف پایانی یکسانی نداشته باشن.
مثلا
گاه از دیدن خط مکتوب مُنتعش و گاه از ندیدن روی مطلوب مُشتعل
IMG_20240726_154539.jpg
با توجه به تصویر دقت کنین بچهها:
۱) کلمات «مشتعل و منتعش» و «خط و روی» دارای سجع متوازن هستن.
۲) کلمات «مطلوب و مکتوب» دارای سجع متوازی هستن.
این سه نوع سجع و تمام.
دیگه با دونستن این موارد، باید بتونین در مقابل نثرهایی که چشمتون بهش میخوره، آمادهٔ پیدا کردن سجع باشین و سجع براتون چیز عجیب و دور از ذهنی نباشه.
میتونین به عنوان تمرین، سجعهای عبارت «منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت» رو توی کامنتای پست بنویسین.
موفق باشین ♥
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دوازدهم
@یازدهم
@دهم
PicsArt_06-08-06.32.26.jpg
PicsArt_06-08-06.32.42.jpg
PicsArt_06-08-06.34.27.jpg
نگاه که میکنم، سؤالی رو نیازی نیست که توضیح اضافهتر بدم. اما حتما به نمونه سؤالات نگاه کنید بچهها. آگاهی داشته باشید از اینکه با چی طرف خواهید بود بهتون کمک میکنه.
اگر سؤالی بود بپرسید بچهها
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@یازدهم
@دوازدهم
PicsArt_06-08-06.31.37.jpg
PicsArt_06-08-06.31.54.jpg
PicsArt_06-08-06.32.14.jpg
PicsArt_06-08-06.33.29.jpg
PicsArt_06-08-06.34.09.jpg
توضیحاتی که احساس میکنم نیازه بگم:
سؤال ۱۵) -
سؤال ۱۶) برای مورد ب اگر کنایه رو هم نوشته باشید و مصحح باانصاف باشه میتونه نمره رو بهتون اختصاص بده. علاوه بر اینکه این پاسخنامه هم درحال حاضر پاسخنامهٔ قطعی آزمون نیست و ممکنه کنایه هم به این پاسخنامه اضافه بشه.
سؤال ۱۷) اصلا صورت سؤال داره تقلب میده. آرایهٔ بارز حماسه جز اغراق چیه؟!
سؤال ۱۸) -
سؤال ۱۹) -
سؤال ۲٠) -
سؤال ۲۱) بخایید دندان به دادن کین یعنی با دندان نفرت جوید. با کنایه بخوایم بگیم، یعنی از طرف نفرتزده شد.
از فرط هیجان لُکّه دویدن... لُکّه دویدن جوریه که نه میدوی نه قدم میزنی. یک جور شوق و ذوقی داخلش هست. تند راه رفتن رو میگن.
سؤال ۲۲) صبح این مطلب رو به بچهها توضیح دادم. هستم و مستم در صورت سؤال قافیهست. پس قالب مثنویه. یکی از بچهها گفت خب ممکنه بیت اول یک غزل باشه. حرف درستیه. اما صورت سؤال چهار کلمهٔ مهم داره. «لیلی و مجنون» و «داستان منظوم». حتی اگر ندونید کل لیلی و مجنون مثنویه، اینکه بدونید با داستان منظوم طرفید، به قطع با مثنوی طرفید. بهترین و درستترین قالب برای داستانهای بلند نوشتن مثنویه. با قالبهای دیگه به هیچ وجه نمیشه داستان طولانی نوشت. دلیلش هم مشخصه. تمام شدن قافیه.
پس سر امتحان مهمتر از هرچیز دیگه اینه که حواس جمع باشین.
سؤال ۲۳)«حضور سنگین». «جواب تلخ».
سؤال ۲۴) -
سؤال ۲۵) -
سؤال ۲۶) -
سؤال ۲۷) عذرخواهم ولی قسمت الفش واقعا وحشیه =))))
و باقی قسمتا آنچنان عجیب نیستن. خصوصا که اگر وزن اشعار رو بشناسید، کما اینکه من قبلا هم تاپیکش رو زدم، به راحتترین شکل ممکن گزینهٔ جیم رو جواب میدین.
درنهایت به عقیدهٔ من ۸ سؤال آسون، ۳ سؤال متوسط و ۲ سؤال سخت توی این قسمت وجود داره و این رو برای دوستانی مینویسم که بیخود و بیجهت استرس دارن!
سؤالی بود بپرسید بچهها
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@یازدهم
@دوازدهم
PicsArt_06-08-06.29.40.jpg
PicsArt_06-08-06.31.16.jpg
PicsArt_06-08-06.33.00.jpg
این سؤالات چون بیشتر جنبهٔ حفظ کردنی داره و نه تحلیلی و درواقع خود پاسخنامه برای پاسخ گرفتن کفایت میکنه، من خیلی توضیح خاصی ندارم. صرفا مطالبی که احساس کنم لازمه مرور کنم براتون رو بازگو میکنم.
سؤال ۱) حواستون به تیپ سؤال باشه بچهها. من خودم اول موقع خوندن فکر کردم باید در حد عبارت دو کلمه پیدا کنم که ترادف معنایی دارن.
سؤال ۲) گَشَن معنی فلح، نر هم میده ولی اینجا معنی انبوه داره.
سؤال ۳) -
سؤال ۴) حواستون هم باشه که سَباحت یعنی شنا کردن
سؤال ۵) حواستون باشه که مُهْمَل یعنی حرف پوچ و بیارزش، اراجیف... که اصلا شکل خوندنش هم با مَحمِل فرق داره.
اینم بگم که به صفیر هم دقت کنید. صفیر یعنی آواز و بانگ، سفیر یعنی رسول و فرستاده.
سؤال ۶) تفاوت زهاب و ذهاب رو هم در نظر داشته باشین. ذهاب یعنی رفتن.
سؤال ۷) اینجا محضر یعنی «استشهادنامه». درحال حاضر دچار تحول معنایی شده. پس برای همین با «اختلاف» اتفاق یکسانی داره.
سؤال ۸) اصلا صفت بیانی چیه؟!
صفت بیانی صفتیه که چگونگی، حالت، فاعلی یا مفعولی بودن یک اسم رو برای ما توضیح میده که چند شکل داره:
صفت ساده: مثل خوب، مهربان، آسوده و...
صفت فاعلی:
فاعلیها از ترکیب بن مضارع افعال با پسوندهایی مثل «ـَنده، گار، گر، ار، ان و...» ساخته میشه. مثل چی؟
آفریدگار، بیننده، گوینده، کارگر و الی آخر...
صفت مفعولی:
این دفعه رو بن ماضی رو داریم و به آخرش «ـه» اضافه میکنیم. مثل چی؟
نوشته، گفته، پخته، سوخته و الی آخر...
صفت نسبی:
وقتی به کار میره که چیزی رو به کسی نسبت بدیم. معمولا هم اسامی و ضمایر با پسوندهای «ان، گان، یان، ی و...» ترکیب میشن. مثل چی؟
ایرانی، سیاهی، نامی، قربانی و الی آخر...
الآن توی مثالای بالا، اینجوری میشه:
منسوب به ایران
منسوب به سیاه
منسوب به نام
منسوب به قربان
صفت لیاقت:
لیاقت هم وقتیه که داریم به چیزی لیاقت چیزی رو اطلاق میکنیم. معمولا با همون «ی» به کار میره. یه طورایی، انگار داریم لیاقت رو بهش نسبت میدیم! مثل چی؟
خوردنی، دیدنی، بوسیدنی، بوئیدنی و الی آخر...
حالا برگردیم به سؤال!
یک رو ببینید:
سحرزاد
زخمدار
جهانآفرین
نیلیپوش
به سه تای آخری میگیم صفت مرخم. یعنی چی؟ مرخم یعنی دمبریده.
اینا در اصل صفت فاعلی بودن. به این شکل:
زخمدارنده
جهانآفریننده
نیلیپوشنده
و اون آخرشون حذف شده. پس اینا یه نوع صفتن و سحرزاد جوابه.
و توی مورد ب
ایرانی
کبریایی
شکاری
صفت نسبی هستن.
درحالی که قطعا نورانی به معنی منسوب به نوران نیست.
سؤال ۹) -
سؤال ۱٠) -
سؤال ۱۱) -
سؤال ۱۲) الف) صادقانه بخوام بگم خود من سر جلسه اگه با این سؤال مواجه بشم درود میفرستم بر اموات طراح. چونکه اصلا مشخص نیست دقیقا داره چی میپرسه و چی میخواد! بگذریم...
ب) واو وا ربطه.
زره لخت لخت است و قبا چاک چاک است.
ج) -
سؤال ۱۳) -
سؤال ۱۴) -
آسون یا سخت بودن سؤالا رو میخواستم مشخص کنم که الکی دلتون نلرزه از سؤالا.
ولی خب به نظزم توی قلمروی زبانی و املا سختی و آسونی مشخص کردن غلطه. چونکه بسته به حفظیاتتونه و ممکنه از مطالعه و دانش مطالعاتی بیاد. اما سر دو قلمروی بعدی مشخص میکنم...
اگر سؤالی بود بپرسید.
@یازدهم
@دوازدهم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
وزن اشعار و افاعیل عروضی به زبان ساده
-
سلام بچهها. ️
مدتها بود تو فکرش بودم که به یه شکل و نحو ساده و راحتی بتونم بهتون توی یادگرفتن افاعیل عروضی و تشخیصش کمک کنم.
اصن شاید براتون سؤال بشه که یادگرفتن افاعیل عروضی به چه درد اونایی میخوره که ریاضی و تجربیان؟
خب درجواب این سؤال باید بگم که جدای از بحث علاقه، دونستن وزن اشعار به شدت توی خوانش کمکتون میکنه و به دنبال اون توی تست قرابت میتونید راحتتر از قبل تست بزنید.از همینجا میخوام اعلام کنم که شاید این تاپیک خیلی طولانی بشه، خوندنش هم وقت زیادی ازتون بگیره، وسطش خسته بشین یا حتی فکر کنید که خیلی وزن شعر چیز سخت و عجیب غریبیه. شاید در درجهٔ اول سخت به نظر برسه ولی اگه با صبر و حوصله وقت بذارید، اگه توضیحات رو متوجه نشدید، چند بار بخونید، یه چند بار که تمرین کنید، دیگه دستتون میاد که باید چیکار کنید.
راستی! تا تریبون دستمه، اینم بگم که اگه از نظر عزیزانی که بیشتر از من میدونن، توی توضیحات و استفاده از کلماتم اشتباهی بود و نیاز به اصلاح داشت، عذرخواهی میکنم و خوشحال میشم اگه باهام درمیون بذارنش.خب دیگه حرف زدن بسه.تریبونو از دسترسم خارج کنید.
بریم سراغش
اول از همه باید باهم معنیِ «واج» رو یاد بگیریم:
واج کوچکترین واحد صوتی زبان است که میتواند در معنای کلمات، تغییر ایجاد کند.
ما دو نوع واج داریم:
واج صامت و واج مصوت
واج صامت اون دسته از واجهاییان که خودشون به خودی خود نمیتونن از خودشون صدا تولید کنن و حتی توی لغت هم به معنی بیصدا یا ساکت هستن.
واج مصوت هم اون دسته از واجهاییان که تولید صدا میکنن.
واجهای مصوت شیشتا هستن:
ــَ ــِ ــُ آ او ای
به سه تای اول مصوت کوتاه و به سه تای دوم مصوت بلند میگن.ما در حالت کلی تمامی کلمات رو به هجاهایی تقسیم بندی میکنیم. حالا اصلا هجا چیه؟
هجابندی کردن همون کاریه که از دوران ابتدایی یادش گرفتیم. خیلیامون هم تحت عنوان بخش بندی میشناسیمش. مثل هجابندی کلمهٔ الفبا که میشه: اَ-لِف-با
خب ما خیلی از این هجابندیا رو بلدیم. ولی شاید هنوز متوجه نشدیم که این کار دقیقا بر چه اساسی انجام میشه. حالا باید بهتون بگم هجا ترکیبی از کلماته که فقط یدونه مصوت داخلشون باشه.
حالا برگردید و دوباره هجاهای «الفبا» رو بخونید. اگه دقت کنید، میبینید که هر هجا دقیقا یدونه مصوت داره و نه بیشتر.
خب اینا مقدماتی بود برای بحث اصلیمون.
فهمیدن وزن شعر برای ما سه مرحله داره.
مرحلهٔ اول:
طبق معمول مرحلهٔ اول خوندنِ صحیحه. به عنوان مثال این بیت رو بخونید.
مرجان لب لعل تو مرجان مرا قوت
یاقوت نهم نام لب لعل تو یا قوت
اینم خوانشِ صحیحش:
مَرجانِ لَبِ لَعلِ تو مر جانِ مَرا قوت
یاقوت نِهَم نامِ لَبِ لَعلِ تو یا قوت
مرحلهٔ دوم:
مرحلهٔ دوم برای ما میشه تقطیع هجایی شعر و تقسیم کردنش به هجاها. یه نکتهای رو اینجا باید راجبش حرف بزنم. وقتی که ما بخوایم وزن شعری رو پیدا کنیم، باید اون شعر رو به صورت لفظی بنویسیمش. یعنی همونجوری که کلمات رو بیان میکنیم،بنویسیمش. یعنی چی؟ مثلا همین بیتو درنظر بگیرین. نوشتارش این شکلی میشه:
مَرجانِ لبِ لَعلِ تُ مَر جانِ مَرا قوت
یاقوت نَهَم نامِ لَبِ لَعلِ تُ یا قوت
به این نوع نوشتار هم «خط عروضی» میگن.
الآن باید بریم برای هجا بندی این بیت:
مَر جا نِ لَ بِ لَع لِ تُ مَر جا نِ مَ را قوت
یا قوت نَ هَم نا مِ لَ بِ لَع لِ تُ یا قوت
ما الآن بیت رو هجابندی کردیم.
حالا اگه به این هجاها دقت کنیم، میبینیم که شامل بخشهای یک حرفی، دوحرفی و حتی سه حرفیان.
ما این هجاها رو به این شکل تقسیمبندی میکنیم:کوتاه (با علامت U نشان میدهیم):
صامت + مصوت کوتاه (مثل لَ، بِ، شُ)بلند (با علامت _ نمایش میدهیم):
صامت + مصوت بلند (مثل جا، رو، بی)
صامت + مصوت کوتاه + صامت (مثل لَع، پَر، سِن)کشیده (با علامت _U نمایش میدهیم):
صامت + مصوت کوتاه + صامت + صامت (مثل بُرد)
صامت + مصوت بلند + صامت (مثل کار)
صامت + مصوت بلند + صامت + صامت (مثل راست)حالا میخوایم اون شعر خودمون رو بیاریم و توسط این علامتها، علامت گذاری کنیم.
یه سری نکته درمورد شعرمون () و خارج از شعرمون () :
باید بدونیم که ما معمولا توی ابیات توالی سه هجای کوتاه (UUU) رو نداریم و اگه جایی مثل این بیت به چنین چیزی برخورد کردیم، حتما شک کنید به این توالی و یکی از اون هجاها بسته به وزن شعر، باید تبدیل به هجای بلند بشه.
کسره (ــِ) جزو واجهاییه که هم میتونه هجای بلند تولید کنه و هم هجای کوتاه.
شاعر میتونه به جای آوردن هجای «بلند-کوتاه» از یه هجای کشیده استفاده کنه.
شاعر میتونه آخر مصرع به جای آوردن یه هجای بلند، یه هجای کشیده بذاره. ولی هنوز وزنش رو بلند معرفی میکنیم.
حتما حواستون باشه که ما اینجا به شکل ظاهری کلمات هیچ کاری نداریم و فقط و فقط با شکل گفتاریشون کار داریم.
کلماتی مثل «آب» که اولشون یه همزه دارن، به صورت «ئاب» نوشته میشن.
اگه واج «ای» دقیقا آخر هجا و قبل یه واج دیگهای بیاد، میتونه هجای کوتاه یا بلند درست کنه.
اگه واج «او» در پایانِ هجا و قبل از واج دیگهای یا قبل از همخوان «ی» بیاد، میتونه هجای کوتاه یا بلند درست کنه.
این تکواژها میتونن هم هجای کوتاه بسازن و هم هجای بلند:
میانجیِ « ــِ »
میانجیِ «و»
میانجیها و ضمایر پرسشی «که، چون، چه»
تکواژهایی که به حرفِ «ـه» ختم بشن.
ضمیر «تو»
شمارهٔ «دو»
شاعر میتونه در ابتدای مصرع، به جای زنجیرهٔ «کوتاه-کوتاه-بلند-بلند» از زنجیرهٔ «بلند-کوتاه-بلند-بلند» استفاده کنه.(اگه معنی زنجیره رو هنوز نمیدونید و براتون سؤاله، در ادامه توضیح داده میشه)
اینم از این...راستش ما تا اینجا وزن شعر رو تا سر حد کنکور تشخیص دادیم و میتونیم تستمون رو با آرامش وجود بزنیم. اما اگه میخوایم بیشتر بدونیم و درمورد خود افاعیل عروضی و اسامیشون هم بدونیم، من همچنان توضیحاتی رو میدم.
مرحلهٔ سوم:
مرحلهٔ سوم رو تحت عنوان تقطیع به ارکان و افاعیل عروضی میشناسیم. معمولا وقتی میخوایم چیزی رو به صورت مشخص و واحدی بلد باشیم، براش اسمگذاری و یا نمادگذاری میکنیم. توی وزن شعر هم این کدگذاریا رو داریم. به این تقسیمبندیا توی شعر میگیم «رکن».
دوباره بریم سراغ شعر خودمون:
همونجوری که میبینید، این شعر ما چهارتا «رکن» داره. دو تا رکن با چهار هجا و دو رکن با سه هجا.
رکنها یک قسمتی، دو قسمتی، سه قسمتی، چهار قسمتی و به ندرت پنج قسمتی هستن.
ممکنه براتون سؤال شده باشه که چرا رکنها رو به صورت سه تا چهارتایی و یه دوتایی تقسیم بندی نکردیم؟
صبوری کنید. جلوتر توضیح میدم.
خب ما « _ _ U» رو تحت عنوان «مفعول»،«U _ _ U » رو تحت عنوان «مفاعیل» و «U _ _» رو تحت عنوان «فعولُن» میشناسیم.
پس وزن ما میشه:«مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولُن».
اینم تصویرِ اوزان پرکاربردی که برای کنکور و اکثر ابیات و اشعار نیازه یاد بگیرید.
حالا بریم سراغ سؤالی که پرسیدید. بحثی که اینه که توی تقسیم بندیای اشعار، خب یکی از مکافاتایی که وجود داره، اینه که یک شعر میتونه به چندین صورت تقسیم بندی بشه. معمولا توی اینجور اشعار، میگن اون وزنهایی رو انتخاب و یاد میکنیم که به هم نزدیکتر باشن. و در ضمن ما میتونیم وزن شعر خودمون رو تحت عنوان «مستفعلُ مستفعلُ مستفعلُ فع لُن» هم بشناسیم.من دیگه هیچ توضیحی ندارم که بدم و حرفام تموم شد.️ امیدوارم که این تاپیک به دردتون بخوره و بتونید با استفاده ازش، به وزن اشعار پی ببرید و دیگه وزن شعرا براتون چیز سخت و سنگین و وحشتناکی نباشه.
موفق باشید بچهها
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@ریاضیا
@تجربیا
@راه-ابریشمی-ها-ادبیات -
danial hosseiny
اینم محض احتیاط
@دانش-آموزان-آلاء -
Narges Azadmanesh دانش آموزان آلاء دهم ریاضیreplied to danial hosseiny on آخرین ویرایش توسط انجام شده
danial hosseiny
آقای حسینی سپاسگزارم بابت وقتی که گذاشتید -
danial hosseiny بسیار عالی
-
danial hosseiny
چقدر زحمت کشیدی
-
Narges Azadmanesh
خواهش میکنم -
-
azizian sarchogha
امیدوارم به دردتون بخوره -
-
-
-
-
بیا بالا (UP)
رفقا آموزش آقای حسینی کامله
فقط اگه دوست دارید با تشریح و مثال های بیشتری آموزش ببینید
بعد اینکه تاپیک رو خوندید یه سری هم به این لینک بزنید :فقط چون یه کم پیشرفته گفته قبلش حتما تاپیکو خوب یاد بگیرید.
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@ریاضیا
@تجربیا
@راه-ابریشمی-ها-ادبیات
@انسانیا -
-
@سجاد-ذوالفقاری
-
danial hosseiny واقعا مفید بود
فقط یه سوال، وزن اشعار نمیتونه خارج از این وزنهایی باشه که تو بخش ارکان بهش اشاره کردین؟ -
@Elham650
سلام.
راستش رو اگه بخوای، این اوزانی که نوشته شدن، براساس خود وزن لغات ساخته میشن.
مثلا وقتی ما میگیم فاعلاتن...
فاعلاتن رو اگه هجابندی کنیم، میشه:
فا عـِ لا تُن
بلند کوتاه بلند بلند
و درواقع نامگذاریها بر همین مبنا انجام میشن.
ممکنه رکنی باشه که توی این جدول بهش اشاره نشده باشه. اما بعید میدونم چنین اتفاقی بیوفته.
این رو گفتم که اگه رکن جدیدی پیدا کردی بتونی اسمش رو تشخیص بدی.
این رکنهای نوشته شده هم پرکاربردترینهان. خودم تاحالا چیزی متفاوت از اینها پیدا نکردم. -
danial hosseiny آهان ممنون
اینو واسه شعرای خودم میخوام
بنظر کار سختی میاد -
@Elham650
در درجهٔ اول اگر خودت داری شعر میگی، حتما بر اساس اوزان معروف فارسی بگو. بعد از اون به خلق وزن جدید فکر کن. -
danial hosseiny حتما
اولش فکر میکردم شعر یه چیزیه خود به خودی میاد به فکر شاعر و انقدر دنگ و فنگ نداره
الان دارم دنبال وزن شعرهایی که گفتم میگردم ببینم درستن یا نه.البته اگه بشه اسمشونو شعر گذاشت -
@Elham650
قطعا یه چیز خود به خودیه. اما این به این معنی نیست که بدون فکر میاد...
به این معنی هم نیست که باید بشینی فکر کنی تا خلق بشه.
هردو باهمه... -
متشکر
-
@salma-khajavi
امیدوارم براتون مفید بوده باشه -
-
-