|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Alireza Varamanzar نه الان اومدم,که از پاقدمم جایی برای شما توجمع بازشد دیگه
(وی منت میگذارد
)
بچه تو نه شما
داستان داریمامهشید حسن زاده 0
من دیگه بچه نیستم بزرگ شدم یه مردم
تازه خودم تنهایی خونه تکونی کردم
خونه تکونی چه سخته
کاشکی که مامان نفهمه آشغالا زیر تخته
خواهرم داشت این شعرو یاد میگرفت نمیدونم چی شد که که من حفظ کردم
-
مهشید حسن زاده 0
ولی داشتی در سرعت بالا چپ میکردی هااااا
یه لحظه وایسا کمی خودم رو تعریف کنم مثل اینکه من خود شیفته بود هاااا
خب ذهن منفی در مقابل ذهن مثبت ( ذهن مثبت منم)
-
مهشید حسن زاده 0
من دیگه بچه نیستم بزرگ شدم یه مردم
تازه خودم تنهایی خونه تکونی کردم
خونه تکونی چه سخته
کاشکی که مامان نفهمه آشغالا زیر تختهخواهرم داشت این شعرو یاد میگرفت نمیدونم چی شد که که من حفظ کردم
Alireza Varamanzar چون بچه اید
بیا اینو دیگه خودتون اعتراف نمودین
عخییییی کوچولو -
مهشید حسن زاده 0 منت بر سر ما قرار ندید
باشه از این به بعد به شما میگم تو
لطفا اینقدر اصرار نکنید که به شما بگم توAlireza Varamanzar نه جدی گفتم
-
@Mr-Perfect حالا من گفتم شاید این اخلاق بدتونو کنار گذاشته باشین بروتون نیارم وسط جمع
نه بابا چون نبودم خودش منحل شد
-
M Tg حوله گرم کن بزارروشون
خوب میشن
خودم اینطور میکنم -
Alireza Varamanzar نه جدی گفتم
مهشید حسن زاده 0 من شوخی کردم🥲
-
نه بابا چون نبودم خودش منحل شد
@Mr-Perfect
عجبااا -
مهشید حسن زاده 0 من شوخی کردم🥲
Alireza Varamanzar اوهوم
-
Alireza Varamanzar چون بچه اید
بیا اینو دیگه خودتون اعتراف نمودین
عخییییی کوچولو -
مهشید حسن زاده 0 یه چیزی بگم
-
مارا به سخت جانی خود این گمان نبود...
-
مهشید حسن زاده 0 یه چیزی بگم
Alireza Varamanzar در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مهشید حسن زاده 0 یه چیزی بگم
مهشید بگو نه بخندیم دور هم
دلتنگی چیز قشنگیه ولی برای آدمش...♡
-
Alireza Varamanzar در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مهشید حسن زاده 0 یه چیزی بگم
مهشید بگو نه بخندیم دور هم
M Tg دو چیز بگم؟؟
-
۳ چیز بگم
لطفا -
Alireza Varamanzar ینی ازهمون ۴. ۵ سال پیش هنوز بچه اید؟
