|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
arthur morgan
والا انجمن میایم حالمونو بد میکنن بعضیا
نیاییم بهترع انگار
️@fatemeh-Ma
باز جر و بحث؟ -
@farzam-yousefi منم نمیدونم ولی فکر کنم که میان خودشون را با نوشتن احساسات و جمله و اینا تخلیه میکنند درسته؟
@دختر-بهارarthur morgan اسم تاپیک مختصر شده ، شده تودلی
به هر حال هر چیزی هست اینجا چت بچه ها تودلی هامون حرفامون قسمت هایی از آهنگی که دوسش داشتیم و نوشتیم
گاهی اوقات دعواها خوشیا خنده ها
اینجا تودلیه -
@fatemeh-Ma اینکه اره منم می بینم بعضی وقت ها ناراحت میشم ولی چاره ای نیست نباید خیلی اهمیت داد فقط خودمون اذیت میشیم همین
این اهمیت ندادن خودش درس زندگیه من متاسفانه تو این زمینه ضعیف هستم و حتی سر یه مسئله بی ارزش یه هفته ذهنم درگیر میشه
-
arthur morgan اسم تاپیک مختصر شده ، شده تودلی
به هر حال هر چیزی هست اینجا چت بچه ها تودلی هامون حرفامون قسمت هایی از آهنگی که دوسش داشتیم و نوشتیم
گاهی اوقات دعواها خوشیا خنده ها
اینجا تودلیه -
@roghayeh-eftekhari
قربون مادربزرگم بشم
نقل و نبات داری بدی بهم؟Gharibe Gomnam آره چقدر بدم بهت؟؟
شربتم میخوری؟؟؟؟ -
@دختر-بهار اهان اره درسته ممنون بابت توضیح تکمیل کننده
arthur morgan خواهش میکنم
-
این اهمیت ندادن خودش درس زندگیه من متاسفانه تو این زمینه ضعیف هستم و حتی سر یه مسئله بی ارزش یه هفته ذهنم درگیر میشه
@farzam-yousefi اینکه اره منم سر این درگیر هستم واقعا اگر قرار باشه به حرف بقیه زندگی کنیم که واقعا تلخ میشه بعضی وقت ها باید اهمیت نداد اگر حرف درستی زدن باید اهمیت داد ولی حرف الکی و مفت نه هرگز و ناامید کننده
-
@fatemeh-Ma
باز جر و بحث؟Gharibe Gomnam :))
-
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد وخندانید !
یک نفر در آب دارد می سپارد جان .
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید .
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانائی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ می بندید
برکمرهاتان کمربند .
در چه هنگامی بگویم من ؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان !
آی آدم ها که بر ساحل بساط دلگشا دارید !
نان به سفره جامه تان بر تن
یک نفر در آب می خواند شما را .
موج سنگین را به دست خسته می کوبد
باز میدارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایه هاتان را از دور دیده
آب را بلیعده در گود کبود و هر زمان بی تابیش افزون
می کند زین آب ها بیرون
گاه سر گاه پا .
آی آدم ها
او ز راه دور این کهنه جهان را باز می پاید
می زند فریاد و امید کمک دارد
آی آدم ها که روی ساحل آرام در کار تماشائید !
موج می کوبد به روی ساحل خاموش
پخش می گردد چنان مستی به جای افتاده . بس مدهوش
می رود نعره زنان . وین بانگ باز از دور می آید :
" آی آدم ها "و صدای باد هر دم دلگزاتر
در صدای باد بانگ او رهاتر
از میان آبهای دور و نزدیک
باز در گوش این ندا ها :
" آی آدم ها " -
مهشید حسن زاده 0 نمی خوام چیز زیادی بگم نگفته هم پیداست
️
-
روز به روز بیشتر میشه
ولی بازم پاش واستادم
این چند روز که اینو داره نشون میده
درسته من بهت رحم نمیکنم
ولی هیچوقت نتونسی قوی باشی
در برار خیلی چیزا واستی
من اینو دوست ندارم
بهت اهمیت نمیدم تا 4 ما و صبر کنی
محکوم به صبری
تو محکوم به درد کشیدنی -
@دختر-بهار
دارید میرید؟ -
arthur morgan
والا انجمن میایم حالمونو بد میکنن بعضیا
نیاییم بهترع انگار️ -
@GHAZAL-DALVAND اولین رفیق من به اسم غزل برای تو هم نگفته پیداست
️ -
کسی تو زمینه ادوب کانکت حرفه ای هست یه سوال دارم ازش
-
دختر پاییز
خوشحالم از آشنایی باهاتون
و امیدوارم که حالتون خوب باشه و زندگی بر وفق مراد باشه
