|
️
شعردانه
گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
-
«هر جا قلبت باشد،گنجت هم
همانجاست.قلب تو زنده است؛
به آنچه میگویدگوش بسپار!
هرگز نمی توانی قلبت راخاموش کنی
وحتی اگر وانمود کنی به او گوش
نمی‌دهی باز همیشه در درون‌سینه‌ات
به تکرار نظرش درباره ی زندگی‌و جهان
ادامه می دهد.برای همین بهتر است
آنچه را که میگوید بشنوی،در این
صورت هرگز ضربه ای را دریافت
نمیکنی که انتظارش را نداشته باشی!»
:-پائولوکوئیلو در کتابِ
کیمیاگر نوشته !- -
جریان و آوای زندگی‌ای که درمن است
نمی‌تواند به گوشِ زندگیِ‌شما برسد؛
-زندگی‌هایمان شبیهِ هم نیست!-
اما ما چاره‌ای جز این نداریم
که با یکدیگر گفتگو کنیم
تا دچار وحشت تنهایی نشویم.
ــــــــــــــــــــــــــ
️
ـــــــــــــــــــــ
-جبران خلیل جبران
درکتابِ ماسه و کف نوشته
@Mr.Wick -
جریان و آوای زندگی‌ای که درمن است
نمی‌تواند به گوشِ زندگیِ‌شما برسد؛
-زندگی‌هایمان شبیهِ هم نیست!-
اما ما چاره‌ای جز این نداریم
که با یکدیگر گفتگو کنیم
تا دچار وحشت تنهایی نشویم.
ــــــــــــــــــــــــــ️ـــــــــــــــــــــ
-جبران خلیل جبران
درکتابِ ماسه و کف نوشته
@Mr.Wick@Ali-Valicheki
هــر نکته‌ای درباره دیگران که ما را آزار میدهد،
سرنــخی است برای شناخت و فهــم بهــتر ما از خودمان.シ︎
گوستاو یونگ(مشه یونگ)
-
"زمان تسکین‌دهنده نیست... شاید دیگر هر‌روز اشک از چشمانت سرازیر نشود؛ اما درد همچنان باقی است..."
خواهر خاموش/ دایان چمبرلین
-
بگذار این مردم
هر چه دل شان می خواهد بگویند
تو خورشید منی
حتی اگر از پشت کوه آمده باشی!
-
بیشتر مردم وقتی بهترین روزهای عمرشان را می‌گذرانند، نمی‌دانند که دارند بهترین روزهای
عمرشان را می‌گذرانند...
آلیوکیتریج الیزابت استراوت
-
تو دلش رو نداری اونی که می خوای بشی.به آدم هایی مثل من احتیاج داری. به ادم هایی احتیاج داری که بتونی اون انگشت صاحب مرده ات رو سمت شون بگیری و بگی: "تقصیر اون بود"
چون عاشق نفرت از منی -
اگر زمان منتظر ما می‌ایستاد تا ما به بلوغ برسیم، قطعا زندگی با نقص‌های کمتری را تجربه می‌کردیم. نمی‌دانم زندگی بدون واژه‌ی «افسوس» چه شکلی خواهد بود! شیرین‌تر است یا مزه‌ی یکنواختی دارد!!
تنهایی پر هیاهو اثر بهومیل هرابال
-
از آدم ها بُت نسازید این خیانت است!
هم به خودتان هم به خودشان!
خدایی میشوند که خدایی کردن نمی‌دانند...
و شما در آخر، می‌شوید سر تا پا کافر خدای خود ساخته!غروب بت‌ها نیچه
یک بار شخصی جهنم را اینگونه برایم تعریف کرد:
در آخرین روز زندگی ات آن شخصی که از خود ساختی،
شخصی را که میتوانستی باشی،ملاقات خواهد کرد.
انکه دلسرد نشد -
ولی ما این‌طور خلق شده‌ایم که می‌خواهیم دیگران را مجبور به فکرکردن و احساس‌کردن مثل خود کنیم و به همسایه‌مان اجازه نمی‌دهیم که خندان باشد زمانیکه خود دچار غم و اندوه هستیم.
-
نمی خواهم بدانم
زادروزت را
زادگاهت را
کودکی
و نورسیدگی هایت را
که تو زنی از سلسله گل هایی و من اجازه ندارم در تاریخ یک گل دخالت کنم
بلقیس و عاشقانه هایی دیگر
نزار قبانی -
اگر می دانستم که عشق خطر دارد دل نمی دادم
اگر می دانستم که دریا عمیق است دل نمی زدم
و اگر پایان را می دانستم آغاز نمی کردم
بلقیس و عاشقانه هایی دیگر
نزار قبانی
...»
