هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@m-hmt در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
M Tg در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@m-hmt
غذا بخوراوه باشه فردا صبح دیگه
بخور
ی گشنه ی سیر
خیلی بهتر از گشنه ی عصبیهM Tg در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@m-hmt در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
M Tg در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@m-hmt
غذا بخوراوه باشه فردا صبح دیگه
بخور
ی گشنه ی سیر
خیلی بهتر از گشنه ی عصبیهن غذایی هست
ن شرایط رفتن و خوردن
ملت بیدار میشن🥲
پس یه گشنه عصبی ک سعی داره بخوابه فقط -
همزمان که همه کارام پیچیده به هم
و اوج شلوغیِ همه چیز هست
ولی کارا خودشون دارن با یه شیب ملایم به سمت هدفشون میرن
همزمان با اینکه دارم هیچ کاری نمیکنم ولی انگار کلی کار دارم انجام میدم
نمیدونم چی به چیه
امیدوارم تهش خوب بشه فقطmaryam111 سلام
گزینه اپلود موسیقی رو برداشتن؟ -
ولی من همیشه زندگیم صفر یا صد بوده
هیچ حد وسطی ندارم
مثلا ترم دو
همزمان با اینکه میانترم داشتم
دوره پروپوزالم شروع شد
چندتا کارگاه خوب برگزار شد که باید شرکت میکردم
اینجا تازه راه افتاده بودم کلی چالش داشتم باهاش
و خیلی اتفاقای دیگه
ترم سه که بودم
همزمان که کارآموزیم فشرده شده بود
اوج شلوغیِ اینجا بود
کلی چالش شروع کردیم
همزمان با راه افتادن چالشا و رو غلتک افتادنش امتحانام شروع شد
هم زمان با امتحانام و تو فرجه ها استاد گیر داده بود که باید پروپوزالایی که نوشتید رو ارائه بدید
و یه سری اتفاق ریز و درشت دیگه
ترم چهار که الان باشه
داشتم نفس راحت میکشیدم که یهو نشریه اطلاعیه جذب داد واسه هیئت تحریریه
نمیدونم نونم کم بود آبم کم بود
رفتم ثبت نام کردم
پارت علمی نشریه هم بهم افتاد🥲
همه تو اولین قدم با معرفی کتاب، سرگرمی و اینجور چیزا شروع میکنن
ولی من در اولین قدم افتادم تو پارت علمی
اونم با دو نفر که بیخیال بودن و مدام از دستشون حرص میخوردم
همزمان باهاش کارآموزیا و شیفتای لانگ و اورژانس بود که به شدت خسته کننده بود
۷ و نیم میرفتم بیرون ۵ عصر میومدم خوابگاه
تو همین تایمی که من درگیر نشریه بودم
کانون تجسمی دانشگاه راه افتاد
که من عضو هسته مرکزیش بودم و باید فعالیتا رو شروع میکردیم
کانونی بود که چند ساله داره خاک میخوره
و حالا باید از زیر صفر شروع کنیم
هنوز داشتم اینا رو سر و سامون میدادم که برنامه میانترم رو دادن
الان یه خروار جزوه رو دستمه که نخوندم
همه اینایی که گفتم تو یک ماه از هر ترم اتفاق میفتاد
و بقیه ترم خالیِ خالی بود از هر اتفاق جانبیای
به خاطر همین میگم صفر یا صدم
کاش یه میانه ای بود این کارا تقسیم میشدن
نمیدونم شایدم همینطوری خوبه
امیدوارم تهش خیر باشه
#تودلی
خیلی وقت بود تودلی ننوشته بودم ها... -
-
ولی من همیشه زندگیم صفر یا صد بوده
هیچ حد وسطی ندارم
مثلا ترم دو
همزمان با اینکه میانترم داشتم
دوره پروپوزالم شروع شد
چندتا کارگاه خوب برگزار شد که باید شرکت میکردم
اینجا تازه راه افتاده بودم کلی چالش داشتم باهاش
و خیلی اتفاقای دیگه
ترم سه که بودم
همزمان که کارآموزیم فشرده شده بود
اوج شلوغیِ اینجا بود
کلی چالش شروع کردیم
همزمان با راه افتادن چالشا و رو غلتک افتادنش امتحانام شروع شد
هم زمان با امتحانام و تو فرجه ها استاد گیر داده بود که باید پروپوزالایی که نوشتید رو ارائه بدید
و یه سری اتفاق ریز و درشت دیگه
ترم چهار که الان باشه
داشتم نفس راحت میکشیدم که یهو نشریه اطلاعیه جذب داد واسه هیئت تحریریه
نمیدونم نونم کم بود آبم کم بود
رفتم ثبت نام کردم
پارت علمی نشریه هم بهم افتاد🥲
همه تو اولین قدم با معرفی کتاب، سرگرمی و اینجور چیزا شروع میکنن
ولی من در اولین قدم افتادم تو پارت علمی
اونم با دو نفر که بیخیال بودن و مدام از دستشون حرص میخوردم
همزمان باهاش کارآموزیا و شیفتای لانگ و اورژانس بود که به شدت خسته کننده بود
۷ و نیم میرفتم بیرون ۵ عصر میومدم خوابگاه
تو همین تایمی که من درگیر نشریه بودم
کانون تجسمی دانشگاه راه افتاد
که من عضو هسته مرکزیش بودم و باید فعالیتا رو شروع میکردیم
کانونی بود که چند ساله داره خاک میخوره
و حالا باید از زیر صفر شروع کنیم
هنوز داشتم اینا رو سر و سامون میدادم که برنامه میانترم رو دادن
الان یه خروار جزوه رو دستمه که نخوندم
همه اینایی که گفتم تو یک ماه از هر ترم اتفاق میفتاد
و بقیه ترم خالیِ خالی بود از هر اتفاق جانبیای
به خاطر همین میگم صفر یا صدم
کاش یه میانه ای بود این کارا تقسیم میشدن
نمیدونم شایدم همینطوری خوبه
امیدوارم تهش خیر باشه
#تودلی
خیلی وقت بود تودلی ننوشته بودم ها... -
maryam111 سلام
گزینه اپلود موسیقی رو برداشتن؟@Infinitie-A سلام
باید از تیم فنی سوال کنم
شاید قراره آپدیت بشه