به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن✨
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم 😍
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن 🐥🐰
بعضیاشون غمگینن 🙁
بعضیا بی حس و بی حالن 😶
بعضیا خیلیی شادن 😄
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..😉🤗
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم😉♥)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم😍🤗♥
سلام سلام 😍
اینوری سلام:////
اونوری سلام:\\
هر وری سلام :/|
کلا سلام🤩
خلاصه سلام 🤭
همین اول کاری بگم این تاپیک پیشنهاد ma.a 🌺 بود
خب سوال 🙃
تاپیک مشاعره داشتیم چرا دوباره ؟؟؟😶
اینبار یه کم فرق میکنه 🙂
چه فرقی ؟؟ 🧐
اینبار قراره جای مشاعره با شعر، با آهنگ مشاعره کنیم 😁😋
بیاین متن آهنگایی که خوندین رو بر اساس متن آهنگ مادر بنویسین و لذت ببریم ( یه جور تداعی خاطرات هستن آهنگا )
عشق آهنگا بیاین 🤩
@دانش-آموزان-آلاء ♥️
@فارغ-التحصیلان-آلاء 💜
@ریاضیا 💙
@تجربیا 💚
@انسانیا 💛
سلام دوستان وقت شما به خیر
برای اینکه یه کلاس خلاق و پویا باشه اساتیدتون چه کاری انجام میدن؟
یه کار خلاقانه که کلاس رو سرگرم کنه چه کاری هست به نظر شما ؟
سوال پرسیدن و بحث کردن و ... منظورم نیست
مثلا درس دادن از روی پاور
درس دادن از روی فیلم
مصاحبه کردن و مستند ساختن
بازی کردن سر کلاس
خلاصه کنم یه چیز خیلی خلاقانه واسه ارائه درس گردشگری اسلامی میخوام
1158234ipbspy0c8q.gif
⚡ %(#042978)[321]
📣 صدااا میاااد؟ 🙈
✨ سلام🦋 اکالی هستم با طعم بامبو 😂😍
امیدوارم که حال دلتون عالی باشه 💛💙💜💚❤
pichak_net-70.png
عاغا بیایید نقاشی بکشیم لذت ببریم 😍 %(#c9009a)[نقاشی با موس]م خییلی باحاله 😂
لازمم نیس حتما نقاشیاتون ذهنی باشه فقط رفقای گلم اسپم ندید اینجا خیلی ممنون❤️🌈
من نقاشیارو جمع میکنم اینجا شاید الان پستای تکراری ببینید ولی پست جدیدم میزارم شماهام از خلاقیتاتون بزارید 😎
pichak.net-46.gif
✨ @فارغ-التحصیلان-آلاء ⭐
✨ @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا ⭐
✨ @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا⭐
✨ @دانش-آموزان-آلاء⭐
pichak.net-46.gif
1158234ipbspy0c8q.gif
سلام به یاران جــان😍
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..❤
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم😊
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه😅
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..💕
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن🙏❤
M.an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب😍
دعوت میکنم از :
خانوم
dlrm
اکالیپتوس
revival
گونش
@Saahaar
sheyda.fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام و درود به همه 🌻❤
لازم به توضیح اضافه نیست از اسم تاپیک مشخصه
این تاپیک رو زدم تا اینجا تجربیات آشپزی،پخت کیک،غذای های محلی و نوشیدنی های مورد علاقه مون
رو با هم به اشتراک بذاریم
و از هم پخت کلی خوراکی خوشمزه رو یاد بگیریم
و یه تفریحی باشه واسه اوقات فراغتمون و البته یه انگیزه واسه آشپزی
پس اینجا عکس اونها رو قرار بدید
و درصورت تمایل طرز تهیه شون رو هم بگین
دعوت میکنم از:
@soniaaa
Anzw 18
Gharibe Gomnam
@roghayeh-eftekhari
chichak am
@حامد-صباحی
@حمید-صباحی
m.hmt
@sania-Andiravan
z Gheibi
🌻🌻
و بقیه دوستان
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
توضیحات کامل درباره خوابگاه در این تاپیک !
.
42718713-37c0-4561-8704-99f1d29c2726-image.png
درود بر شما دوستان نازنین 🖐
امیداورم پاینده و تن درست باشید 🍃
در این تاپیک دعوت میکنم از دوستانی که در حال حاضر خوابگاهی هستند یا خوابگاهی بودند یا خوابگاهی خواهند شد ! تا اگر میشه این لطف بزرگ رو بکنن و تجربیات و دانسته هاشون رو به اشتراک بزارن. 🏡
خودم خیلی دوست دارم بدونم چی باید ببریم چی نباید ببریم ! و یکی از دغدغه هام اینه که خوابگاه اتو داره یا نه 😂 ! و اینکه کلا اگه نکته ای میدونن بگن.
سپاس فراوان 🙏 💙 💐
پانوشت : اگه این تاپیک پین بشه یا چیزی که به بیشتر دیدنش کمک کنه خیلی عالی میشه .
@ناظم
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@رتبه-های-انجمن-آلاء
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
کافــه میـــم♡
-
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪﻩ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﯿﺪ:
ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﺍﯾﻨﻢ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﻩ...
ﻧﮕﯿﺪ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﺷﻪ...
ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﺎ ﺟﻮﮎﻫﺎﯼ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺨﻨﺪﻭﻧﯿﺪﺵ چون ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺑﺨﻨﺪﻩ...
ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺵ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭﻩ،
ﺑﺮﺍﺵ ﺍﺯ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﻦ،
ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻓﮑﺮﮐﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ،
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻪ ﺍﺻﻼ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺘﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﯿﻦ،
ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ!
ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ،ﺑﻐﻠﺶ ﮐﻨﯿﺪ
و به ﭼﺸﻢ ﻫﺎﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿﺪ...
ﺑﺮﺍﺵ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺮﯾﺰﯾﺪ،
ﺑﺮﺍﺵ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﭙﺰﯾﺪ،
ﺑﺬﺍﺭﯾﺪ ﺟﻠﻮﺵ،ﺑﻌﺪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ...
ﺑﺬﺍﺭﯾﺪ ﺍﻭﻥ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﯿﺪ،
ﻫﯽ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺻﺎﺩﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﮐﻨﯿﺪ،
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﺪﯼ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻪ،
ﺷﻤﺎ ﺟﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ...
ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ...
ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ،
و ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﯿﺪ...
ﺍﮔﻪ ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ...
این بزرگترین کمکه!عشق هرگز کافی نیست
- پرفسور_آرون_تی_بک
-
خیلی از چیزها در حقیقت عاشقانه نیست ما خودمون رو در شرایطی قرار میدهیم که عاشقانه به نظر برسد،یکجورهایی جلوه های ویژه ی میدانی است تا خود عشق،عشق یک گام بعد از اینهاست بعد از این قول و قرارهای عاشقانه و حالات خوش،عشق دقیقا همان بهانه جویی های بی علتی است که دلیلش را نمیدانیم...
- سید تقی سیدی
-
مثل یک باریکه ی نور
بر تاریکی زندگی ام می تابی
سیاهی احاطه ام کرده بود اما
تو محکم برای من ماندی
با نور تو
اطرافم را حس میکنم
با وجود تو
چند خطی مینویسم
فقط برای خودت
گرمای وجودت
قفل سرما بر انگشتانم را باز میکند
گرمای تو نه فقط جسم
بلکه روحم را نوازش میکند...
گرمای تو
مرا دلگرم میکند... -
کسی را دوست بدار که "دوستت دارد",
حتی اگر غلام درگاهت باشد؛
و دست بکش از دوست داشتن کسی که "دوستت ندارد",
حتی اگر سلطان قلبت باشد...
فراموش نکن که:
"زمان"
آدم وفادار رو مشخص می کنه
نه "زبان"....
دریا برای مرغابی تفریحی بیش نیست،
اما برای ماهی زندگیست...برای کسی که دوستت دارد
"زندگی" باش نه "تفریح" -
محبوب من؛ لعنت به آن چهارشنبهسوری کذایی که با تو آشنا شدم؛ آتش عشقت را آن شب در قلب من شعلهور ساختی و زردی من از تو سرخی تو از من گویان از روی آن پریدی و من ماندم و قلبی که در آن آتش خاکستر شد.
-
یکی بهم بگه چطوری بعضیا دوس داشتنتو ک نشون میدی رو میبینن ولی خب واکنشی نشون نمیدن ؟ همیشه اونی ک دوسش داشتم مهر دلش مال یکی دیگه بود ولی من با این حال علاقمو نشون دادم ولی خب غین همیشه برام راه رفتن روی تردمیل بود.
-
دیونه کیه؟!
عاقل کیه؟!
جونور کامل کیه؟!
واسطه نیار به عزتت خمارم
حوصله هیییچکسیو ندارم
کفر نمیگم سوال دارم
یه تریلی محال دارم
تازه داره حالیم میشه چیکاره ام
میچرخمو میچرخونم، سیاره ام
تازه دیدم حرف حسابت منم
طلای نابت منم
تازه دیدم که دل دارم بستمش
راه دیدم، رفتمش
جوونه ی نشکفته رو، رستمش
ویروس که بود حالیش نبود، هستمش
جواب زنده بودنم مرگ نبود، جون شما بـود؟!
مردن من مردن یک برگ نبود، تورو به خدا بود؟!
اونهمه افسانه و افسون ولش؟!!
این دل پرخون ولش؟!!!
دلهره گم کردن گدار مارون ولش؟؟؟!
تماشای پرنده ها بالای کارون ولش؟؟؟!
خیابونا
سوت زدنا
شپ شپ بارون ولش؟؟!
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
گفتی بیا زندگی خیلی زیباست،، دویدم
چشم فرستادی برام تا ببینم،، که دیدم
پرسیدم این آتیش بازی تو آسمون معناش چیه؟؟!
کنار این جوب روون نعناش چیه؟؟!
این همه راز این همه رمز
این همه سر و اسرار معماس!!!
آوردی حیرونم کنی که چی بشه،، نه والله؟؟؟؟
مات و پریشونم کنی که چی بشه،، نه به الله؟؟؟!
پریشونت نبودم؟؟؟!
من،، حیرونت نبودم؟؟؟!
تازه داشتم میفهمیدم که فهم من چقدر کمه
اتم تو دنیای خودش حریف صدتا رستمه
گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه
انجیر میخواد دنیا بیاد
آهن و فسفرش کمه:)))
چشمای من اهن انجیر شدن
حلقه ای از حلقه زنجیر شدن
عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم
چشم منو انجیرتو بنازم
دیوونه کیه؟!
عاقل کیه؟!
جونور کامل
کیه؟؟؟! -
ولی من فکر می کنم بعضی ها را خدا
خود با ظرافت خاصی تراشیده است،
تا آرام جان اطرافیانشان باشند...
تا قلب را به طمأنینهٔخدایی متصل کنند!
تا زندگی روی زمین را آسان تر کنند...- میشود از این بعضیها بود!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- میشود از این بعضیها بود!
-
زندگی پانتومیم است !
حرف دلت را به زبان بیاوری
باختی . . ! -
اﻧﻘﺪﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ رو ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻥ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭ ﻧﮑﻨﯿﺪ !
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﻣﯿﺮﯼ ﻣﺪﺭﺳﻪ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﺸﯽ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯿﺸﯽ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺸﯽ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ …
ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ
ﮐﻮﺩک ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﮐـــﻮﺩﮐــﯽ ﮐﻨﺪ ! . . . -
کُردا یه جمله قشنگ دارن که میگه:
لِ خُدا قَسم هَرچیگ بو عزیز دلمی
یعنی به خدا قسم هرچی بشه عزیز دلمی️
# کوردی -
سعدے یہ قسم زیبا داره ڪه میگہ:
◗بہ وصالٺ،ڪہ مرا طاقٺِ هجرانِ ٺو نیسٺ️🩺◖ -
:)) -
تو هر شرایطی بخند!
نمیدونی خندیدن چه معجزه هایی میکنه!!
وسط شادی هات،با صدای بلندتر
وسط گریه هات،به سختی
حتی وقتی نمیشه،خندیدنو تو ذهنت مرور کن
میشه باهاش تظاهر به خوب بودن کرد
میشه باهاش واقعا خوب بود
حتی خندیدن میتونه اشکتو دربیاره!!
این آخریو تازه فهمیدم،وقتی میخندیدُ من یواشکی از دور نگاهش میکردم (: -
خیلی دلم ترمینال میخواد! مسخرهس نه؟ دلم میخواد با یه گوشیِ اینترنت خاموش و بدون پاور بانک، با یه کولهی کوچیک روی دوش برم ترمینال وُ بلیتِ اولین اتوبوس به سمت جنوب رو بگیرم.
میگم جنوب چون دلم جادهی کویری میخواد، میدونم شب کنار جاده چیزی معلوم نیست اما آسمون همیشه معلومه، درست شبیه خدا!
نمیشه گرفت بغلش کرد، نمیشه لمسش کرد اما معلومه، از همه چیزایی که میبینی و میشه لمسشون کرد معلوم تره! حتی از پسِ همون تاریکیِ کویرِ کنار جاده که جلو چشمای منتظرِ من قد علم کرده هم خدا معلومه.
هی نگاه کنم به تاریکی و صدای حرکت لاستیک اتوبوسِ آبی رنگ که مقصدش جنوبه روی آسفالت دلتنگیم رو هزار برابر کنه.
دلتنگِ خودمم. چی بود آخه این زندگی.
صدا وُ نورِ کم جون وُ حتی بویِ اتوبوسِ شب چنگ میزنه به دلِ آدم.
وقتی اتوبوس بین راه زد کنار پیاده شم و با فاصله از آدما بشینیم روی سکو وُ یه نخ سیگار روشن کنم وُ از لابهلای دودِ محوِ کِنتِ چهار که دیر کام میده نگاه کنم به سیاهیِ مطلقِ کویر.
به این فکر کنم وسط اون همه تاریکی چه خبره؟
نیازیام به تکوندن خاکسترِ سیگار نیست، باد از شرق و غرب و شمال و جنوب میوزه!
دلم میخواد کسی بهم زنگ نزنه، دلم میخواد کسی بهم نگه کجایی، کِی میرسی؟ اینهمه رسیدیم تهش چی شد؟ باز فهمیدم نرسیدیم.
اصلا یکی نیست بگه کجا داریم میریم.
راننده بیاد اتوبوس رو روشن کنه و بگه مسافرا سوار بشید، بی توجه به راننده برم یه چای نبات بگیرم وایسم اون کنج وُ چوبِ نبات رو بچرخونم توی لیوان.
اتوبوسِ آبی کم کم بره توی جاده وُ آروم آروم دور شه. به این فکر نکنم فردا چیکار دارم، کجا باید باشم، اصلا هیچ بایدی نباشه.
زُل بزنم به کویر وُ باد بپیچه توی موهام.
امیدوارم اتوبوسی که از اینجا رد میشه و میره سمت شمال برای من هم جا داشته باشه.
چون میخوام بین راه پیاده شم وُ برم سمت غرب وُ بعدشم شرق وُ بعدشم...
فهمیدی نمیخوام برسم نه؟ کجا برسم آخه.
وقتی مقصد داری هیچی از مسیر نمیفهمی
همش میخوای برسی، بعدشم تا میرسی یادت میره مقصدت اونجا بوده وُ بعد مقصدت رو عوض میکنی.
اینجوری همش میخوای برسی اما نمیرسی.
خسته ام. خیلی خسته ام.
| علی سلطانی |
-
یه روز یه نفر ازم یه سوالی پرسید
پرسید اگر فقط 60 ثانیه برای زندگی کردن وقت داشته باشی- چیکار میکنی؟
- از چیزی توی زندگیت پشیمون هستی؟
- دوست داشتی یه کاری رو جور دیگه ای انجام بدی؟
و من گفتم آره!
شاید این سوال یکم ترسناک باشه
ولی خیلی مهمه که از خودتون بپرسیدش
ببینید از چیزی توی زندگیتون ناراضی بودین؟
اونجوری که دوست داشتید تا الان زندگی کردین؟
میدونین ...زندگی گذراست
اونجوری که دوست دارین زندگی کنید
خودتون باشید
طوری زندگی کنید که اگر فقط 60 ثانیه
از عمرتون باقی مونده باشه
از زندگیتون تا به حال راضی باشید... -
حرف هايی كه ميزنيم،دست دارند
دست های بلندی كه گاهی گلويی را می فشارند و نفس فرد را می گيرند
حرف هايی كه ميزنيم،پا دارند
پاهای بزرگی كه گاهی جايشان را روی دلی می گذارند و برای هميشه می مانند
حرف هايی كه ميزنيم،چشم دارند
چشم های سياهی كه گاهی به چشم های دیگران نگاه میكنند و آنها را در شرمی بیکران فرو ميبرند
پس مراقب حرفهايی كه ميزنيم باشيم -
- تویی که دیدمت،در شبی،گریان و پریشان…
- پرسیدمت:چه شده است بر تو؟؟؟
و تو با آن هق هق و گریه ی معصومانه ات از جوانکانی حرف زدی که برای لحظه ای خنده،آدامس هایی که در دست داشتی برای فروش…تا با آن نانی بخری…را دزدیدند و تو را نیز کتک زدند :)) 🫂
-
#دلنوشته
از همکارای داروخونه ی طبقه پایین بود
سرشو به چارچوپ در ورودیِ مطب
تکیه داد و نگام کرد.
چشماش دلهره داشت
نگاهش پریشون بود...
طبق معمول چند تا جعبه دارو دستش بود
مثل همیشه از دکتر سوال داشت
اشاره کردم بیاد بشینه کنارم
تا یکم مطب خلوت شه و بره سوالاشو بپرسه.
از حالت چهره ش میشد فهمید که
حالش روبراه نیست.
آروم سمتم قدم برداشت و
رو تنها صندلیِ خالیِ پشت میزم نشست
سرشو گذاشت رو میز و
دستشو فرستاد تو موهاش...
با صدایی که از ته چاه میومد گفت:
دختر یبار نشد من بیام و تو بیکار باشیا،
چرا اینجا همیشه شلوغه اخه...
همینطوری که چشمم به مانیتور بود و
سرگرم ثبت بیمه ها بودم گفتم:
حالا چرا صدات غم داره!؟ پکری چرا؟
سکوت کرد. سرشو انداخت پایین و
ماسکشو کشید پایین و یه نفس عمیق کشید.
آروم گفت: از صبح با همین صدا،
دارم با عالم و آدم حرف میزنم
از همکارا بگیر تا صدتا مریض و همراهیِ مختلف! سرشو آورد بالا و خش دار گفت:
ولی حتی یکیشونم نفهمید صدام غم داره،
نمدونم شایدم فهمیدنو به روم نیاوردن!
مریض بعدیو صدا زدم و نگاش کردم.
نم اشک تو چشماش نشسته بود
انگاری غم دنیا تو مردمکاش بود
گفتم: دلت تنگه؟
سرشو به نشونه تایید تکون داد و گفت:
میدونی دلم چی میخواد؟
پرسشگر نگاش کردم که گفت:
اینکه زنگ بزنه، گوشیو بردارم،
صداشو بشنوم، اصلا بگه اشتباه گرفتم،
بگه ببخشین اشتباه شد،
بعد قطع کنه... ولی یه نفس صداشو بشنوم...
اینو گفت و با پشت دست قطره اشکی که
میخواست روونه گونش بشه رو پاک کرد و
دوباره سرشو انداخت پایین.
با یه صدای مرگبار گفت:
خیلی دلتنگشم، از خیلی بیشتر...
گفتم: چی میشه اگه برگردین دوباره
یه لبخند زد. یه لبخند تلخ. آروم گفت:
دیگه اومدنش،
مثل آب ریختن روی ماهیِ مُرده س!
دوباره نگام کرد و گفت:
من خیلی وقته مُردما، زندم فقط! میفهمی!؟
سرمو آروم تکون دادم و چیزی نگفتم.
بعد ازینکه رفت، به این فکر کردم که
گاهی اوقات، دلتنگی از هر دردی کُشنده تره،
شایدم یه سَبک، از بی صدا جون دادنهو چه شب هایی
که دلتنگی به جای ما تصمیم گرفت