|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
هل لو بهاره
چرا انقد کم پیدایی تو؟
کار ؟
ازد که نکردی؟سلام و درود بر تو
والا این چن روز که به مرحمت نداشته بعضیا تعطیل بود استراحت کردم خداروشکر خوب بود
البته یه دعوا هم داشتم با یکی از پرسنل زایشگاه که الله اکبر
ازدواج نه ولی تو رابطم ... که اونم بنده خدا صافش کردم امروز -
-
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره
که آنطور
تبریک میگم
چیکارش کردی مگه ...قربونت مرسی
زایشگاهو یا رضارو
زایشگاه بابا پیام دادن میگن یکی از باردارا با مسئولیت خودش از بیملرستان مرخص شده و هیچجوره نتونستیم نگهش داریم خطر مرگ مادر هست و فلان
منم زنگیدم به باردار و بش گفتم برگرد برو بستری شو به شوهرشم زنگیدم گفتم حتما ببره بستریش کنه
شوهره زنگید گفت زنمو اوردم زایشکاع میگن پذیرش نمیکنیم برو بعد تعطیلات بیا !
منم زنگیدم به مسئول پرخطر زایشگاه گفتم ببینم کدوم یکی از پرسنل بوده همچین حرفی زده پیگیری کنن که پذیرش شه
بعد از نیم ساعت اینا زنگیدم به خانوم باردار گفتم کجایی الان یهو دیدم یه نفر گوشیو ازش گرفت و دشروع کرد با صدای بلند با من حرف زدن که چرا به مسئول پرخطر گزارش دادی فلان گفتم صداتو بیار پایین درست حرف بزن گفت من ۱۷ سال سابقع کار دارم گفتم برام هیچ اهمیتی نداره صداتو بیار پایین درست حرف بزن میگفت اصلا متخصص مبگه لازم نیس بستری شه گفتم برو بهش بگو پس خوذش بفرستتش خونه و نگه با رضایت شخصی رفته یعنی نشستم ده دقیقه پشت سر هم شستمش بعدم زنگیدم مسئول شبکه گفتم بهش بفهمونن درست حرف بزنه
رضا هم میگه ازدواج... من ازدواج نمیخام آمادگیشو ندارم هنوز اصن حرف خواستگاری و این بیانات میشه اعصابم به هم میریزه ... البته میگه صبر میکنم تا هروقت لازم باشه ولی خب من واقعا نمیتونم پیش بینی کنم که کی دلم بخواد ازدواج کنم -
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره
که آنطور
تبریک میگم
چیکارش کردی مگه ...قربونت مرسی
زایشگاهو یا رضارو
زایشگاه بابا پیام دادن میگن یکی از باردارا با مسئولیت خودش از بیملرستان مرخص شده و هیچجوره نتونستیم نگهش داریم خطر مرگ مادر هست و فلان
منم زنگیدم به باردار و بش گفتم برگرد برو بستری شو به شوهرشم زنگیدم گفتم حتما ببره بستریش کنه
شوهره زنگید گفت زنمو اوردم زایشکاع میگن پذیرش نمیکنیم برو بعد تعطیلات بیا !
منم زنگیدم به مسئول پرخطر زایشگاه گفتم ببینم کدوم یکی از پرسنل بوده همچین حرفی زده پیگیری کنن که پذیرش شه
بعد از نیم ساعت اینا زنگیدم به خانوم باردار گفتم کجایی الان یهو دیدم یه نفر گوشیو ازش گرفت و دشروع کرد با صدای بلند با من حرف زدن که چرا به مسئول پرخطر گزارش دادی فلان گفتم صداتو بیار پایین درست حرف بزن گفت من ۱۷ سال سابقع کار دارم گفتم برام هیچ اهمیتی نداره صداتو بیار پایین درست حرف بزن میگفت اصلا متخصص مبگه لازم نیس بستری شه گفتم برو بهش بگو پس خوذش بفرستتش خونه و نگه با رضایت شخصی رفته یعنی نشستم ده دقیقه پشت سر هم شستمش بعدم زنگیدم مسئول شبکه گفتم بهش بفهمونن درست حرف بزنه
رضا هم میگه ازدواج... من ازدواج نمیخام آمادگیشو ندارم هنوز اصن حرف خواستگاری و این بیانات میشه اعصابم به هم میریزه ... البته میگه صبر میکنم تا هروقت لازم باشه ولی خب من واقعا نمیتونم پیش بینی کنم که کی دلم بخواد ازدواج کنم بهاره پشمام چقد تایپ کردی (پس منم زیاد میتایپم)
چه جریاناتی
نه مدیریت بهت میاد مث اینکه
اره دیگه هر وقت دو طرف اوکی بودن باید جدی تر کرد رابطه رو
امیدوار همه چی اوکی باشه
منکه خودم باهم بودن بیشتر ملاکه برام حالا ازدواج هم فرار نکردیم میکنیم دیگ
فک کنم اون میترسه ک فرار کنی(از دستش بری)
دیگه زیادم نشد تایپم -
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره نیستی دیگه
همزمان دارم حرف میرنم و تایپ هم میکنم طول میکشع
-
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره اوریتینگ ایز بد اناف
ای بابا
عاغا من دلم یه تنوع میخواد خسته ام اصنبهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره اوریتینگ ایز بد اناف
ای بابا
عاغا من دلم یه تنوع میخواد خسته ام اصنتنوع، منظورت از چه نظر بود؟ من ایجاد کنم تنوع رو؟
همینکه با من میحرفی تنوعه
منم دلم تنوع میخاد ولی
️ -
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره نیستی دیگه
همزمان دارم حرف میرنم و تایپ هم میکنم طول میکشع
نه الانو نگفتم ک
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره نیستی دیگه
همزمان دارم حرف میرنم و تایپ هم میکنم طول میکشع
نه الانو نگفتم ک
آهان
پیجتو بگو داشته باشیم همو.. اینورا یادم میره بیام -
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره اوریتینگ ایز بد اناف
ای بابا
عاغا من دلم یه تنوع میخواد خسته ام اصنتنوع، منظورت از چه نظر بود؟ من ایجاد کنم تنوع رو؟
همینکه با من میحرفی تنوعه
منم دلم تنوع میخاد ولی️Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره اوریتینگ ایز بد اناف
ای بابا
عاغا من دلم یه تنوع میخواد خسته ام اصنتنوع، منظورت از چه نظر بود؟ من ایجاد کنم تنوع رو؟
همینکه با من میحرفی تنوعه
منم دلم تنوع میخاد ولی️نه مثلا یه اتفاق خیلی توپ
یه مسافرت طولانی
یه مسخره بازی خفن -
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره نیستی دیگه
همزمان دارم حرف میرنم و تایپ هم میکنم طول میکشع
نه الانو نگفتم ک
آهان
پیجتو بگو داشته باشیم همو.. اینورا یادم میره بیام -
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره اوریتینگ ایز بد اناف
ای بابا
عاغا من دلم یه تنوع میخواد خسته ام اصنتنوع، منظورت از چه نظر بود؟ من ایجاد کنم تنوع رو؟
همینکه با من میحرفی تنوعه
منم دلم تنوع میخاد ولی️نه مثلا یه اتفاق خیلی توپ
یه مسافرت طولانی
یه مسخره بازی خفنبهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره اوریتینگ ایز بد اناف
ای بابا
عاغا من دلم یه تنوع میخواد خسته ام اصنتنوع، منظورت از چه نظر بود؟ من ایجاد کنم تنوع رو؟
همینکه با من میحرفی تنوعه
منم دلم تنوع میخاد ولی️نه مثلا یه اتفاق خیلی توپ
یه مسافرت طولانی
یه مسخره بازی خفندلم خواست🥲
-
بهاره پشمام چقد تایپ کردی (پس منم زیاد میتایپم)
چه جریاناتی
نه مدیریت بهت میاد مث اینکه
اره دیگه هر وقت دو طرف اوکی بودن باید جدی تر کرد رابطه رو
امیدوار همه چی اوکی باشه
منکه خودم باهم بودن بیشتر ملاکه برام حالا ازدواج هم فرار نکردیم میکنیم دیگ
فک کنم اون میترسه ک فرار کنی(از دستش بری)
دیگه زیادم نشد تایپمMehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره پشمام چقد تایپ کردی (پس منم زیاد میتایپم)
چه جریاناتی
نه مدیریت بهت میاد مث اینکه
اره دیگه هر وقت دو طرف اوکی بودن باید جدی تر کرد رابطه رو
امیدوار همه چی اوکی باشه
منکه خودم باهم بودن بیشتر ملاکه برام حالا ازدواج هم فرار نکردیم میکنیم دیگ
فک کنم اون میترسه ک فرار کنی(از دستش بری)
دیگه زیادم نشد تایپمکارم خیلی خسته ام میکنه
مدیر نیستم ماما هستم منتهی اون مامای زایشگاه من مرکز بهداشت
نه فرار که نمیکنم... همه چی کاملا دوطرفه اس خودشم میدونه
هعییی
اعصاب و اخلاقم خیلی کوفته... خدایی تو که غریبه نیستی به شخصه پسر بودم یکی مث خودمو هیچوقت نمیگرفتم -
بهاره اره منم از اینجا بدم میاد بیاد سختمه ،اگه توحه کنی تو پروفایلم گذاشته بودم همیشه که کسی خاست پیام بده بحرفیم
بدم میاد غیب بشم -
Mehdi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره پشمام چقد تایپ کردی (پس منم زیاد میتایپم)
چه جریاناتی
نه مدیریت بهت میاد مث اینکه
اره دیگه هر وقت دو طرف اوکی بودن باید جدی تر کرد رابطه رو
امیدوار همه چی اوکی باشه
منکه خودم باهم بودن بیشتر ملاکه برام حالا ازدواج هم فرار نکردیم میکنیم دیگ
فک کنم اون میترسه ک فرار کنی(از دستش بری)
دیگه زیادم نشد تایپمکارم خیلی خسته ام میکنه
مدیر نیستم ماما هستم منتهی اون مامای زایشگاه من مرکز بهداشت
نه فرار که نمیکنم... همه چی کاملا دوطرفه اس خودشم میدونه
هعییی
اعصاب و اخلاقم خیلی کوفته... خدایی تو که غریبه نیستی به شخصه پسر بودم یکی مث خودمو هیچوقت نمیگرفتم -
در این عشق بمیرید
در این عشق چو مردید همه روح پذیرید -
چو زندان بشکستید
همه شاه و امیرید
